English Version
This Site Is Available In English

رَمَض به معنای شدت حرارت و سوزاندن

رَمَض به معنای شدت حرارت و سوزاندن

جلسه اول از دوره چهارم کارگاه آموزشی مجازی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی پردیس با استادی راهنما همسفر زهرا با دستور جلسه «الهام از رمضان» روز شنبه ۴ اسفندماه ۱۴۰۳ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

ابتدا شکر می‌کنم خدای مهربان را که فرصت آموزش را به من داد. پیشاپیش ماه مبارک رمضان را به همه‌ی اعضای کنگره‌ ۶۰ تبریک می‌گویم، انشاالله ماه پر از خیر و برکت برای شهر وجودیمان رقم بخورد و قدمی مفید برای سالم بودن جسم و روانمان برداریم. الهام به معنای القاء و افکندن معنا و معرفتی از راه الهی است، و رمضان مشتق از (رَمَض) به‌ معنای شدت حرارت و سوزاندن است و ماه رمضان به این نام خوانده شده است؛ زیرا گناهان را می‌سوزاند، البته آن دسته کسانی که از اعمال ضد‌ارزشی و خوردن و آشامیدن پرهیز کنند و تاًکید در این ماه بسیار پرنگ‌تر از ماه‌های دیگر سال می‌باشد؛ در واقع ماه تزکیه و پالایش است که از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشامیدن پرهیز شود که این عمل در زمان‌های گذشته نسبت به الان بسیار با اهمیت بوده و ارزش بالایی در میان مردم داشته است.

یکی از الهاماتی که از این ماه مبارک دریافت شد نظم و انضباطی بود که در مقدار و مصرف آقای‌مهندس شکل گرفت و باعث شد روش دی‌اس‌تی به وجود بیاید و انسان‌ها از قعر تاریکی‌ها به روشنایی برسند و این خود که از دلایلی است که این ماه برای‌ما اعضای کنگره‌ ۶۰ مبارک است و موضوع بسیار مهمی‌ ما در این ماه مبارک می‌آموزیم که چگونه نفس خود را کنترل کنیم و به یک نقطه از بیداری در این ایام پر فیض برسیم. در آیات الهی آمده است (اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ) ما در جهان‌بینی آموختیم که شهر وجودی و بلد به معناي جسم ماست و من باید پاسخ‌گو این جسم باشم که از هر شهری هم عظیم‌تر می‌باشد و به راستی اگر مراقب نباشم که چه می‌‌خورم، چه می‌نوشم، چه می‌گویم، چه می‌‌شنوم و چه‌ افکاری را در درونم می‌پرورانم وای به حالم‌! این ماه فرصتی است مغتنم تا کمی با خود خلوت کنم به درونم بروم شخم بزنم تا بالا بیاد ناخالصی هایی که در پس نقابهایم پنهان کرده‌ام!

آری نقاب‌هایی رنگارنگ، سبک و سنگین و حتی گاهی جواهرنشان! سنگینی آنها دستان روح لطیف من را به تنگ آورده زمان آن رسیده تا با (رمض) بسوزانم تمام آن‌ها را شاید در آتش شیرین آن به خلاصی برسم. شاید بتوانم در ماهی که اول آن رحمت و آخر آن مغفرت است؛ برای کودک درونم اسباب بزرگ شدن فراهم کنم و او را از سور چرانی و خریدن پاهای اضافه دور کنم. بیاموزد کم را زیاد ببیند و از آن لذت ببرد، بیاموزد اطعامی که بنیان از آن بسیار بیان فرموده‌اند را به‌خوبی درک و به عمل برساند براستی تا فرداها می‌شود درس و آموختنی نگارش کرد اما عمل کجاست؟

از اتوفاژی در صور آشکار بنیان بسیار به ما آموختند یادم نرود، اتوفاژی درون را هم چاشنی آن کنم که اگر چنین شود حتما که کاری کارستان کرده‌ام بیاموزم، که اندکی شکیبایی دربرابر ناملایمات، اندکی سکوت در جایی که می‌توان محق بود و اندکی تلاش در جایی که سکون راحتتر است. می‌تواند از نمونه‌های اتوفاژی درون باشد در تمام سه مورد یاد شده اندکی کار را به بعد موکول کرده‌ام تا از عجول بودن پرهیز کنم و حتما که در پس این تامل‌های عاقلانه برایم راهی از نور گشوده خواهد شد. در اتوفاژی سلولی باید12ساعت هیچ موادی به سلول از بیرون نرسد تا مواد زائد درون سلولی شروع به مصرف شود. براستی برای سوختن زائده‌های پنهان ذهنم چقدر زمان نیاز است؟


رابط خبری: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .