دوازدهمین جلسه از دور دهم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی گوجان به استادی راهنمای محترم مسافر آرش، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه "هفته راهنما " روز پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۲ ساعت ۱۶ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه داد تا یکباره دیگر در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش بگیرم، قبل از هر چیز من هم به نوبه خودم تبریک میگویم هفته راهنما را خدمت بنیان کنگره آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین خدمت راهنما و معلم جهانبینی من وشما آقای امین، همچنین خدمت تمامی راهنمایان کنگره بخصوص راهنمایان شعبه گوجان چه در بخش مسافران و چه دربخش همسفران تبریک میگویم، امیدوارم که در ادامه مسیر موفق و سر بلند باشند، و خیر و برکت این خدمت ها در زندگیشان جاری بشود.
تبریک ویژه دارم خدمت شما عزیزان بخاطر ارائه مقاله مهار مِتاستاز. مقاله ای که آقای مهندس در مورد مهار مِتاستاز یا همان مهار سرطان سینه به روش تدریجی با شربت او.تی، که این مقاله اجازه انتشار پیدا کرد و این موفقیت را خدمت آقای مهندس و همه ی اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم و انشاءالله این قدم هایی که در کنگره برداشته میشود یک روزی جهانی بشود و به مرحله انسانی برسد تا بتواند از درد و رنج انسان ها کم کند و در ادامه بتوانند بیماری ها را درمان کند.
همانطور که میدانید در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم، پیشاپیش تبریک میگویم حلول ماه مبارک رمضان را خدمت همه ی عزیزان و انشاءالله که به کمک و یاری همدیگر و مثل سالهای گذشته ماه رمضان گرم و پر شوری را خواهیم داشت، ماه مبارک رمضان برای ما مسافران به سبب روش دی اس تی که از این ماه الهام گرفته شده است از اهمیت خاصی برخوردار است در این ماه مبارک در کنگره افطاری داده میشود و این امر خیر مستلزم همکاری همه اعضای کنگره میباشد و همه باید کمک کنیم، این کمک کردن ها چه نقدی و چه بصورت آوردن اقلام خوراکی می باشد و انشاءالله عزیزانی که اقلام برای این امر خیر میآورند سعی کنند از بهترین نوع باشد.
دستور جلسه این هفته: هفته راهنما هست که ما در انتهای جشن این هفته هستیم، همه ی ما چه در طبیعت و چه در مراحل دیگر زندگی خود، کار، درس مهارت، دین، و غیره، مربی و يا راهنما داریم، در کنگره هم همهی ما راهنما داریم، راهنمایان کنگره کسانی هستند که آنچه در کنگره آموزش گرفتهاند را با بهترین شکل ممکن در اختیار کسانی قرار می دهند که در تاریکیها گرفتار شده اند و زندگی آنها دچار مشکلات فراوان شده است.
در کنگره راهنماها یک شرایط بسیار سختی را سپری میکنند تا تبدیل به یک راهنما بشوند، چرا که دارند راه را مشخص میکنند، راه را برای چه کسی مشخص میکنند؟ برای بقیه انسانها، برای انسانهایی که گم شدند، برای انسانهایی که مثل خود ما مسیر را گم کرده اند، به بیراهه رفته اند و اهریمن تمام زندگیشان را فلج کرده بود، الان راهنما روشنگر مسیر و راهی است که ما گم کرده بودیم، پس اهمیت راهنما بر کسی پوشیده نیست.
در کنگره راهنما به این سادگی راهنما نمیشود چون هر راهنما حداقل در کنگره ۱۵ الی ۲۰ تا زندگی را هدایت میکند، ۱۵ تا ۲۰ تا خانواده را هدایت میکند، و این بسیار بسیار ارزشمند هست چون جان انسان ها و سرنوشت خانواده هاست، بخاطر همین کسی که میخواهد راهنما بشود بایستی راه بسیار سختی را پشت سر بگذارد، اولین فیلتر این هست که مسیر درمان را خودش به بهترین شکل ممکن طی کند، چرا؟ چون زمانی که یک رهجو با او صحبت میکند و حرف از درد و رنج و خماری میزند، بداند که چه چیزهایی را میگوید و رهجو را درک کند، بفهمد درد رهجو چیست و بهترین راه را به او ارائه بدهد، بعد از آن آموزش میگیرد و در بهترین شرایط قرار میگیرد امتحان میدهد آن هم امتحان از منابعی مختلفی که کنگره ارائه میدهد و سال به سال هم این منابع سخت تر میشود، در آزمون جهانبینی و فنی قبول میشود و بعد گزینش میشود، در شعبه توسط مرزبانی تأیید میشود، بعد مصاحبه تهران این شرایط را طی میکند تا بتواند سرنوشت یک انسان را بدست بگیرد از تاریکیها نجاتش بدهد و به روشنایی ها برساند. این ارزش بسیار زیادی دارد و برای ما بسیار ارزشمند و قابل تحسین هست، ما باید ببینیم و بدانیم که راهنما هایی که برای ما زحمت میکشند چکار میکنند و چه زحمتی میکشند و من از آن مسیری که راهنما در اختیارم قرار میدهد چه چیزی یاد میگیریم و چه چیزی دریافت میکنم، و شاکر و سپاسگزار باشم، شکر نعمت، نعمتت افزون کند. کفر، نعمت از کفت بیرون کند.
بهترین سپاسگزاری از عزیزان راهنما این هست که رهجو در مسیر باشد و بتواند به آن هدفی که راهنما برایش تلاش میکند برسد. هیچ چیز دردناک تر از این نیست که راهنما صندلی رهجوی خودش را خالی ببیند، هیچ چیزی دردناک تر از این نیست که وقتی راهنما نگاه میکند به صندلی ها و رهجو نباشد و یا اینکه دیر سر لژیون بیاید و بدتر و دردناک تر از آن اینکه ببيند رهجو به رهایی نمیرسد، جگر راهنما پاره پاره میشود این را جدی میگویم، ما هفته ای چهار بار همدیگر را میبینیم و پیوند محبتی که بین رهجو و راهنما برقرار هست خیلی محکمتر از پیوندی است که بعضی وقت ها بین فامیل و قوم و خویشان است.
زمانی که یک رهجو نتواند نتیجه بگیرد سخت ترین چیز برای راهنماست، پس اولین سپاسگزاری این هست که ما در مسیر باشیم و بتوانیم در مسیر درست قدم برداریم و به آن هدفی که راهنما برایش تلاش میکند برسیم، و بعد وارد مراحل سپاسگزاری هایی که کنگره برای ما مشخص کرده، به قلب، به زبان و به عمل، و یاد بگیریم و بدانیم نعمتی که در اختیارمان قرار میگیرد باید برایش بها داده بشود و برای آن ارزش قائل بشویم، چون قدیمی ها گفتند؛ باد آورده را باد میبرد، اما وقتی بهایش را پرداخت کردی، وقتی ارزشش را فهمیدی و دو دستی آن را گرفتی، دیگر آن نعمت به این سادگی از دست انسان خارج نمی شود پس ما باید دو دستی کنگره و راهنمایان کنگره را بگیریم چون این مسیر زندگی های ما را به آنجایی که باید برساند، میرساند.
امیدوارم که همه ما شکر گذار نعمتی که خداوند در اختیارمان قرار داده، باشیم و در این مسیر انشاءالله باقی بمانیم و زندگی بهتری داشته باشیم و شرایط را فراهم کنیم برای دیگران که دیگران هم بتوانند زندگی خوب و آرامی داشته باشند، از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.

نگارش سخنان استاد: مسافر سیف الله
عکاس و ویراستار: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم
تنظیم و ارسال: رابط خبری مسافر امین
- تعداد بازدید از این مطلب :
108