به مناسبت هفته راهنما گفتوگویی ترتیب دادیم با همسفر مرضیه و همسفر عفت رهجویان راهنما همسفر معصومه.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان عفت هستم همسفر و مسافر نیکوتین؛ با ۴سال تخریب وارد لژیون ویلیام شدم. آنتیایکس مصرفی قلیان، مدت ۸۰روز سفر میکنم به روش DST، داروی درمان آدامس نیکوتین، به راهنمایی راهنمای خوبم خانم مریم، رشته ورزشی تنیس.
آیا دوست دارید روزی در جایگاه راهنمایی خدمت کنید؟
بله. یکی از آرزوهای بزرگ من است که روزی راهنما باشم و خدمت کنم. البته اگر لایق باشم و به امید راهنما شدن در هر آزمونی شرکت میکنم تا قبول شوم.
اولین آموزشی که از راهنمای خود گرفتید چه بود؟
اولین آموزش، صبر بود. من خیلی کمصبر و عجول بودم و دوست داشتم همه چیز خیلی سریع انجام شود. مثل درمان مسافرم و هر بار که از زندگی خود شکایتی داشتم، راهنما به من میگفت که نوبت باران محفوظ است؛ صبر کن! همه چیز به وقتش انجام میشود.
در هفته راهنما چگونه میتوانیم به بهترین شکل قدردان راهنمای خود باشیم؟
به نظر من بهترین راه قدردانی و تشکر از راهنما، رهجو بودن است و من میتوانم با فرمانبرداری و کاربردی کردن آموزشهایی که از راهنما آموختم، گوشهای از زحمات ایشان را جبران کنم.
هنگام انتخاب راهنما، باید حسی این کار را انجام دهیم؛ نظر شما در این مورد چیست؟
در رابطه با این موضوع باید بگویم که خیلی دقیق حس انسان، به او کمک میکند که چه کاری را باید انجام دهد. من هم خیلی خوشحال هستم که خیلی دقیق حس من کمک کرد و از این بابت خیلی خوشحال و خوش شانس هستم.
مشارکت کردن در جلسات کنگره چه تأثیری روی رهجو دارد؟
وقتی مشارکت میکنم حس خیلی خوبی دارم و احساس میکنم یک فرد مفید برای کنگره هستم. مشارکت کردن را یک وظیفه میدانم. اوایل خجالت میکشیدم مشارکت کنم؛ ولی وقتی راهنما به من گفت: مشارکت کن تا حال تو خوب شود، قبول کردم. به نظر من یک سفر اولی باید قبل از مشارکت، یک مطالعه کوچک در مورد دستور جلسه داشته باشد و وقتی مشارکت میکند این حس خوب را به دیگران منتقل میکند؛ چون جواب خیلی از سؤالها در همین مشارکتها نهفته است. با گوش دادن به مشارکتها میتوانیم حس امیدواری داشته باشیم و با این کار، نشان میدهیم که چقدر آموزش گرفتهایم و چقدر میتوانیم در رفتار و کردار خود کاربردی کنیم. این آموزشها را در قالب صوت، به گوش دیگران برسانیم و امیدوارم بتوانم در این مسیر قویتر باشم.
در پایان دوست دارید چه چیزی به راهنمای خود بگویید که تاکنون نتوانستهاید مطرح کنید؟
یکی از بهترین و قشنگترین حسها؛ حس بین راهنما و رهجو است و من از روز اولی که وارد لژیون شدم و با حس خوب، خانم معصومه را انتخاب کردم خیلی دوست داشتم بگویم راهنمای عزیزم از تو تشکر میکنم برای هدایت ما و از اینکه برای ساختن، بهترین راه را به ما نشان دادی، از تو ممنون و سپاسگزارم. تویی که ما را از هیچ به همه چیز رساندی؛ تویی که تمام وقت خود را برای آموزش دادن به ما رهجوها صرف کردی و زحمت کشیدی و تا آخرین روز عمر فداکاریهای تو را فراموش نمیکنیم. دوست دارم بگویم ای راهنمای عزیزم! ای روشنی بخش دلها! به راستی که تو بعد از خداوند عِلمُ اِلانسانِ ما لَم یَعلَم هستی؛ چگونه میتوان تو را ستود و تو را سرود که تو خود سرود قافلهی تمدن هستی.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر کریم؛ مسافر من با سی سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتیایکس مصرفی سه گرم شیره خوراکی، مدت 220روز سفر میکنند به روش DST، داروی درمان شربت OT، با راهنمای توانمند آقا فرهاد لژیون۴ شعبه رضوی، راهنمای خوب خودم خانم معصومه لژیون۲ رضوی، ورزش مسافرم شنا و دارت، ورزش خودم بدمینتون، TDS در حال مصرف ۰/۶.
اگر شما راهنما شدید؛ اولین آموزش که به رهجوی خود میدهید چیست؟
اولین آموزش؛ گفتار سالم، پندار سالم و عمل سالم که باعث پالایش و تزکیه انسان است. با این تزکیه و پالایش به مقام والای انسانی میرسد که نتیجه آن آسایش و آرامش میباشد؛ همانطور که راهنمای عزیزم خانم معصومه اولین چیزی که به ما یاد داد همین سه عمل بود و یکی عشق و محبت که باعث میشود فرد در کنگره ماندگار شود. انسان به زندگی میآید تا تبدیل شود و تبدیل نیاز به تغییر دارد. وقتی پشتوانه راهنما جهانبینی و عشق و محبت باشد؛ میتواند در تبدیل شخص نقش داشته باشد و رعایت هر چه بیشتر قوانین و حرمت کنگره و کاربردی کردن آنها در زندگی نیز بسیار مهم است.
اگر همسفری گوش به فرمان نباشد راهنما چگونه با او برخورد کند؟
راهنما؛ نشان دهنده راه است. فقط راهنمایی میکند. اگر همسفر پذیرفت و عمل کرد چه بهتر! چون خود او به حال خوش و درمان میرسد ولی اگر خودش نخواهد، راهنما نمیتواند از او بخواهد که فرمانبردار باشد؛ چون راهنما نباید عملکرد درمان خود را زیر سوال ببرد و انرژی خود را بیش از اندازه صرف این افراد کند.
اینکه من بهعنوان یک رهجو موظف به نوشتن سیدی هستم میتواند در درک بهتر مطالب به من کمک کند؟
بله. وقتی شخص مینویسد قطعاً بهتر یاد میگیرد و بیشتر در کنگره باقی میماند. چون در زمان نوشتن سیدی چند تا حس درگیر است. مطلبی را که آقای مهندس یا استاد امین میفرمایند زمانی که روی کاغذ بیاوریم باید با تمام حواس آن را درک کنیم؛ پس بهتر میفهمیم و سالهای سال در ذهن باقی میماند و بهتر میتوانیم کاربردی کنیم.
از اینکه در مسیر کنگره هستید چه حسی دارید؟
اگر یک نفر باشد که من در زندگی، به آن نیاز داشتم همین کنگره و راهنمای من است. یکی از بزرگترین هدیههای کنگره شنیدن پیام بهبودی از طریق عشق و محبت است. از روزی که وارد کنگره شدم با اینکه مدت زیادی نیست ولی هر چقدر که میگذرد، در مقابل مشکلات توانمندتر میشوم؛ گاهی با خود میگویم خدایا! چه کار خیری کردهام که راه کنگره برای من باز شد؟ چون تا قبل از کنگره آدم ناامید و پر از استرس و اضطراب بودم.
حضور یک رهجو در پارک و داشتن رشته ورزشی الزامی است. به نظر شما چرا آقای مهندس اجباری کرد؟
چون آقای مهندس فرمودند: که انسانها طوری آفریده شدند که باید روزی ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ قدم راه بروند که ما اکثراً راه نمیرویم. بدن انسان هم بهگونهای طراحی شده است که هرچه بیشتر کار و فعالیت کند، قویتر و مستحکمتر میشود. ورزش؛ قدرت تفکر را بالا میبرد و برای سلامت جسم ما ضروری است. داشتن جسم سالم و هوشیار لازمه رسیدن به تعادل در روان و رفتار است؛ بنابراین همه باید در کنگره ورزش کنند که باعث سرحال شدن آنها نیز میشود.
رابطه رهجو با راهنما باید در چه حدی باشد؟
بخش مهم فرآیند درمان و بهبودی، رابطه رهجو و راهنما است. راهنما در رهجو، خود را میبیند و رهجو در راهنما، الگوی درمان و صراط مستقیم را و روابط آنها باید حریمانه باشد نه صمیمانه، نهایت احترام و محبت و بهترین نتیجه را در بر خواهد داشت. وقتی یک رهجو بداند که راهنما استاد و خود او شاگرد است، در نتیجه به او احترام کامل میگذارد. راهنما دوست و رفیق نیست. از جایگاه دوست و رفیق بالاتر است؛ چون اگر رهجو، راهنما را دوست و رفیق بداند جایگاه راهنما را پایین آورده و از او پیروی نمیکند.
طراح سؤال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه لژیون یک
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم.
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم(دبیر سایت)
همسفران نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
88