وقتی باورها با محبت واقعی عجین شوند، معنای محبت را لمس میکنیم.
مصاحبه با راهنما همسفر حدیقه و مسافر محترمشان آقا علی که با تخریب ده سال وارد کنگره شدند آخرین آنتیایکس مصرفی علی آقا تریاک، به روش DST با داروی OT، مدت ده ماه و بیست و سه روز سفر کردند با راهنمایی راهنمای بزرگوارشان علیرضا متولیان، و راهنمایی بزرگوار راهنما همسفر حدیقه خانم رقیه. ورزش علی آقا در کنگره بدمینتون و ورزش همسفر حدیقه دارت، رهایی از بند مواد ۶ سال و ۵ ماه. در ضمن علی آقا یک سفر سیگار داشتند، رهایی از بند نیکوتین ۶ سال و ۳ ماه. این بزرگواران با عشق و صبوری تمام سالهاست خدمت میکنند و صد خود را در راه خدمت میگذارند شما را به خواندن این مصاحبه دلنشین دعوت میکنیم.

قبل از اینکه راهنما شوید چه تصوری از راهنما شدن در ذهن خود داشتید؟
همسفر حدیقه:
سلام دوستان حدیقه هستم یک همسفر. خداوند را به خاطر اینکه اذن ورود مرا به کنگره ۶۰ صادر کرد هزاران بار شکر میکنم. این هفتهی قشنگ را در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان و به راهنمای خوبم همسفر رقیه و به تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. زمانی که من با مسافرم به کنگره ۶۰ بهشهر رفتیم هدف ما این بود که مسافرم درمان شود و از این تاریکی و آشفتگی و حال خرابی که در زندگی داشتیم نجات پیدا کنیم و اصلا فکرش را نمیکردم که راهنما شوم. اما بعد از مدتی که گذشت با خودم گفتم چرا من تلاش نکنم و امتحان ندهم، اگر قبول شوم میتوانیم در گرگان هم شعبه داشته باشیم و در آنجا خدمت کنم با راهنماییهای همسفر رقیه عزیزم توانستم بعد از گذشت ۸ ماه از رهاییمان، امتحان راهنمایی دهم و در جایگاه راهنمای تازه واردین قبول شوم و اکنون هم در جایگاه راهنمایی خدمت کنم.
مسافرعلی:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. شاکر خداوند هستم بخاطر اجازه حضور در کنگره۶۰. ابتدا این هفتهی قشنگ به استاد راهنما کنگره ۶۰ آقای مهندس دژاکام تبریک عرض میکنم. به راهنمای بزرگوار خودم آقا علیرضا متولیان و تمامی راهنمایان کنگره تبریک و شاد باش عرض میکنم. شاید تصور راهنما شدن در سفر اول حتی تا انتهای سفر اول هم در ذهنم نداشتم فقط قصد داشتم درمان شوم و بروم دنبال زندگیام. اما بعد از رهایی با فرمان راهنمایم خودم را برای آزمون راهنمایی آماده کردم و فرمان اجرا کردم و شکر خدا در اولین آزمون قبول شدم.

ویژگی بارزی که در راهنمای شما وجود دارد و آن را الگوی خود قرار دادید چیست؟
همسفر حدیقه:
خداوند بنده را خیلی دوست داشت که راهنمایی همچون راهنمای خوبم همسفر رقیه سرراه من قرار گرفت تا من بتوانم از ایشان الگو بگیرم و آموزشهای ناب ایشان را در زندگی کاربردی کنم. راهنمای خوبم همسفر رقیه خیلی به قوانین، حرمت و احترام گذاشتن، عشق و محبت ورزیدن تأکید داشتند و هر چهارشنبه که آقای مهندس صحبت میکردند و مسئلهایی را بیان میکردند، همه رهجوهای لژیون ایشان باید بدون چون و چرا انجام میدادیم و میگفتند قانون کنگره این را میگوید باید چشم بگوییم.
مسافر علی:
احترام به قوانین، حرمتها و احترام به جایگاهها و عشق و محبتی که نسبت به هدفشان دارند البته این ویژگیها در تمامی راهنماها وجود دارد و من هم در راهنمای خودم دیدم و سعی میکنم الگو بگیرم و صبر و استقامت در مسیر خدمت با وجود تمامی چالش هایی که قطعا وجود خواهد داشت.
لطفا برایمان از سختی های راهنما بودن بگویید؟
همسفر حدیقه:
من سه سال و نیم راهنمای تازه واردین بودم و اوایل وقتی شال گرفتم آگاهی و اطلاعات زیادی نداشتم. وقتی گرگان آمدیم راهنمای خوبم همسفر رقیه ایجنت بودند و من راهنمای تازه واردین گرگان بودم. با آموزشها و چیزهایی که راهنمای عزیزم همسفر رقیه به من آموختند توانستم به مرور زمان، جذب رهجوی خوبی داشته باشم. ولی وقتی شال راهنمایی را گرفتم اصلا فکرش را نمیکردم بخواهم سریع لژیون بزنم، میگفتم سخت است، و از عهده من خارج است. چند وقت بعد آقای صداقت به شعبه ما آمدند و گفتند جایگاه راهنمایی سخت است، اما لذت بخش هم هست، و تلنگری به من زده شد و در ادامه متوجه شدم صحبت ایشان درست بود.
مسافر علی:
راهنمایی هم سخت است و هم سهل است که در پیام سفر دوم داریم. زمانی سخت است که من در این جایگاه فکر کنم باید دیگران را تغییر دهم. راهنما یک قالب و یک الگو برای اعضا و رهجویان میباشد و بایستی من به عنوان یک الگو بینقص عمل کنم و در چارچوب حرمتها و قوانین کنگره حرکت کنم در این صورت بسیار سهل خواهد بود اگر فقط برای تغییرات خودم تلاش کنم.
به نظر شما چرا آقای مهندس تاکید دارند بین راهنما و رهجو فاصله باشد و چه چیزی این فاصله را از بین می برد؟
همسفر حدیقه:
آقای مهندس ۲۶ سال پیش کنگره ۶۰ را تأسیس کردند و در این مدت اتفاقهای زیادی رخ داد. خیلی چیزها را هم مورد بررسی قرار دادند که اگر بین راهنما و رهجو فاصله نبود حرمتها و حریمها حفظ نمیشد و جایگاه راهنما پایین آورده میشد. حلقه اتصال بین راهنما و رهجو عشق و محبت است و رابطه آنها بر مبنای دوستی و رفاقت نیست، رابطه استاد و شاگردی است.
مسافر علی:
مهمترین هدف کنگره و تمامی اعضای کنگره درمان اعتیاد میباشد و کمک به کسانی که خواهان درمان هستند میباشد و برای رسیدن به این اهداف یکسری قوانین و حریم توسط نگهبان کنگره۶۰ و کنگره دیدهبانان مشخص شده است. راهنما و رهجو برای حفظ و رسیدن به هدف باید طبق این قوانین و حرمتها حرکت کند و اگر خارج از این موضوع باشد قطعا آسیب میبیند.
چرا در کنگره گفته شده رهجو امانتی در دست راهنما است؟
همسفر حدیقه:
رهجو امانت کنگره ۶۰ نزد راهنما است و من راهنما باید رهجو را برای زندگی بهتر و برای کنگره ۶۰ تربیت کنم، نه برای خودم رهجو را پرورش بدهم، و از رهجو برای انجام امور شخصی و کاری خودم مورد استفاده قرار دهم. اگر از رهجو چنین چیزی را بخواهم و از موقعیت راهنمایی سوء استفاده کنم، جایگاه خود را از دست خواهم داد.
مسافر علی:
چون رهجوها در وهلهی اول کنگره۶۰ را برای درمان انتخاب میکنند و این کنگره هست که به من اجازه خدمت در این جایگاه را میدهد و رهجویان را بصورت امانت در اختیار من قرار میدهد، من مالک رهجو نیستم و رهجو امانتی است در اختیار من که باید در سفر دوم بعنوان خدمتگزار به کنگره تحویل بدهم.
چه چیزی به حرکتتان در کنگره قدرت میدهد؟
همسفر حدیقه:
مسائل و موضوعات زیادی در کنگره هستند که به من قدرت میدهند، تا به امروز در کنگره باشم و خدمت کنم. اولین موضوع درمان اصولی و بدون نقصی بود که اعتیاد مسافرم را درمان نمود و تغییرات زیادی را در ایشان شاهد بودم. موضوع دیگر، متد و کشفیاتی که دانشمند بزرگ آقای مهندس آنها را کشف کردند. همچنین مسافران و همسفرانی را در مدت خدمتم دیدم که اول ورودشان به کنگره چه حال خرابی داشتند و الان بعد از مدتی یا بعد چند سال میبینم چقدر تغییر کردهاند، حس خوبی به من میدهد و از این بابت خداوند را شکر میکنم.
مسافر علی:
موضوعات خیلی زیادی در کنگره وجود دارد که باعث قدرت و حرکت میشود. درمان اصولی و استانداری که شامل حال من شد و تغییراتی که در مسیر آموزش و خدمت ایجاد میشود و اینکه خداوند به من این اجازه را میدهد در احیاء شدن و درمان یک خانواده نقش داشته باشم به بنده قدرت میدهد که در این مسیر باشم.
به عنوان حسن ختام آیا مطلبی باقی مانده است بفرمایید؟
.jpg)
همسفر حدیقه:
به عنوان کلام آخر از خدمتگزاران سایت تشکر میکنم و این هفته زیبا را به تمامی راهنمایان و راهنمایان تازه واردین که، چه در گروه همسفران و چه در گروه مسافران خدمت میکنند تبریک و تهنیت عرض میکنم. امیدوارم که هر سال به تعداد راهنمایان و خدمتگزاران نمایندگی گرگان افزوده شود و شعاع اضافه کند. همچنین از مسافرم سپاسگزارم که مرا لایق دانستند که در بدو ورودش به کنگره همراهش باشم و بال پرواز ایشان باشم و هفته راهنما را به ایشان تبریک عرض میکنم.
.jpg)
مسافر علی:
به عنوان کلام آخر از شما خدمتگزاران سایت بینهایت سپاسگزارم. این هفته را به تمامی راهنمایان شعبه گرگان، گروه مسافران و همسفران تبریک و شادباش عرض میکنم. از همسفر خودم بینهایت سپاسگزارم که از بدو ورودم به کنگره همراه من بودند و این هفتهی قشنگ را به ایشان تبریک میگویم. امیدورام به عنوان یک رهجو در این هفته از این فرصت استفاده کنم و از راهنمایان خودم تقدیر و تشکر به عمل بیاورم.
طراح سوالات و مصاحبهگر: راهنمای تازه واردین همسفر فهیمه
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر نصیبه (لژیون یکم)
ویراستار: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
125