English Version
This Site Is Available In English

از عصاره جانشان می‌بخشند‌

از عصاره جانشان می‌بخشند‌

خداوند‌ را هزاران بار شاکرم که من را با مکان مقدسی به نام کنگره آشنا نمود و من را لایق قدم گذاشتن به این مکان را دانست. هم‌چنین، خداوند را هزاران بار سپاس می‌گویم که من را با راهنمای عزیزتر از جانم، خانم فاطمه عزیزم آشنا نمود که از عصاره جانشان به من می‌بخشند‌. آموزش‌های بسیار مفیدی را به من ارائه می‌نمایند که این آموزش‌ها را درهیچ کلاس درسی و‌‌‌‌‌ هیچ مدرسه‌ای و دانشگاهی به من آموزش نداده‌اند.

شاید اولین بار هست که با چنین آدم‌های یک‌رنگ و ناب آشنا شده‌ام. خانم فاطمه عزیزم در هیچ لحظه‌ای از زندگی‌ام نام و خاطره شما رو فراموش نخواهم کرد؛ چرا که شما بودید که من را از اعماق تاریکی بیرون کشیده‌اید و به من درس زندگی آموخته‌اید. می‌دانم جایگاه شما در نزد خداوند آن‌قدر بزرگ است که نیازی به دعای من ندارید؛ ولی از ته قلبم صمیمانه از خداوند بزرگ می‌خواهم خدماتی که به من و سایر افراد عرضه می‌کنید را هزاران برابر به زندگی شما بتاباند. من هم به نوبه خودم این هفته خجسته را به شما راهنمای خوبم تبریک عرض می‌کنم.

حس و حالم قبل از ورود به کنگره متفاوت بود و حس وحال الان را نداشتم. از آقای مهندس دژاکام تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم نمود تا ما بتوانیم آموزش بگیریم. کنگره جای مقدسی است که خداوند هر کسی را لایق بدارد می‌تواند در آن جا قدم بگذارد. من هم‌لژیونی‌های خودم را خیلی دوست دارم آن‌ها هر کدام سرشار از انرژی‌های مثبت و رفتارهای بی‌نظیر هستند که وقتی وارد لژیون می‌شوم من نیز سرشار از انرژی می‌شوم. مسافرم از‌‌ زمانی‌که به کنگره قدم گذاشته، از نظر اخلاق و از نظر رفتار و منش، انسان متفاوتی شده است. خیلی از خداوند بزرگ سپاسگذارم که من را از تاریکی نجات داد و به سوی نور راهنمایی کرد.

قبل از این‌که به کنگره بیایم شاید این‌قدر اعتماد به نفس نداشتم، خودم را زود می‌باختم و بیشتر روزها را با غم و غصه و ناراحتی می‌گذراندم، با کوچک‌ترین اتفاقی حالم خراب می‌شد و با فرزندانم به سردی رفتار می‌کردم. خداوندا تو را شکر می‌کنم که این مکان را به من ارزانی داشتی، حالا بعد از سال‌ها،حال خوشی دارم و سعی می‌کنم کم‌تر ناراحت شوم.

روزهای دوشنبه‌ را بیشتر از هر روزی دوست دارم؛ چون به کنگره می‌روم و راهنمای عزیزم و دوستان گران‌قدرم را در آن‌جا ملاقات می‌‌‌کنم. اوایل که به کنگره آمده بودم این‌قدر آشنایی نداشتم؛ ولی حالا همه جا از خوبی‌های کنگره می‌گویم. این حس وحال خوبم را در ابتدا شاکر خداوند و بعد مدیون آقای مهندس هستم که چنین راهنماهای‌ خیلی خوبی را آموزش دادند تا به ما درس زندگی دهند و ما را به آرامش برسانند.


رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستار: همسفر رحیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه ( لژیون دوازدهم)
ارسال مطلب: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر حلیمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران سمنان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .