جلسه نهم از دوره پنجاه و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر مهدی، نگهبانی موقت مسافر محمد و دبیری موقت مسافر علی اصغر، با دستورجلسه «هفته راهنما» در 2 اسفند ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به تازیم و بنیادش براندازیم
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. از گروه مرزبانی کمال تشکر دارم که این فرصت را به من دادند تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم، این هفته را به همه راهنمایان کنگره 60 تبریک میگویم مخصوصاً نمایندگی سمنان و راهنمای عزیزم، بسیار متشکرم که با آموزشهایی که به من داد بتوانم این جایگاه را تجربه کنم. میخواهم به عقب برگشته و یادی کنم از زمان مصرف و قبل از آن.
یکی از دلایلی که من مصرفکننده شدم و به اعتیاد روی آوردم، نداشتن راهنما بود و اصلاً نمیدانستم انسان در زندگی نیاز به یک استاد و راهنما دارد و اینیک مسئله مهمی است که ما دست در دست هم بگذاریم و باهم همکاری و تبلیغ نماییم که همه انسانها در مسائل زندگی نیاز به راهنما دارند و این امر به سن و مقدار آگاهی ارتباطی ندارد حتی خود جناب مهندس که استاد همه ما میباشد نیز دارای راهنما میباشد و انشا الله در بیرون از کنگره هم راهنماهای خوبی در مسیر زندگی ما قرار بگیرند
(2).JPG)
با ورود به کنگره راهنمای تازه واردین به من گفتند که با حس خود راهنما انتخاب کنید. از حس خود کمال تقدیر و تشکر رادارم که در این مورد درست از آب درآمد و من را به سمت راهنمای عزیزم هدایت نمود. راهنما همانطور که از اسمش پیداست راه را نمایان میکند من همیشه برای تازه واردین این مثال را مطرح میکنم که راهنما مانند فردی است که شمعی در دل تاریکی به دست دارد و رهجو باید نور را دیده و به سمت آن حرکت کند، اگر بخواهد در مکان خود ساکن بماند و به سورچرانی مشغول شود، چون مسیر درمان ما پر از بیراهه میباشد و راهنما بیشتر از 10 ماه نمیتواند زمان برای ما صرف کند پس باید من این 10 ماه سرخود را با سر راهنما عوض کنم و گوشبهفرمان باشم، تکالیفم را بهخوبی انجام دهم تا بتوانم به آخر سفر و درنهایت حال خوش برسم. راهنما معمولاً در عبور از گذرگاههای سخت به کمک رهجو میآید.
(5).JPG)
یکی از نکات که در طول سه یا چهار ماه سفر بودم برای من پیش آمد که راهنمایم به من گفت باید خدمت کنید و چون من ازنظر وضعیت مالی مشکلی نداشتم، به ایشان گفتم خدمت مالی انجام میدهم و تمام، اما راهنمای عزیزم گفتند چون شما سفر اولی هستید نمیتوانید خدمت مالی داشته باشید، برایم جالب بود که من میخواستم پول پرداخت کنم ولی قبول نشد و این امر باعث تحولی در درونم شد. به راهنمایم گفتم پس من چه خدمتی انجام دهم؟ ایشان گفتند ببینید در چه زمینهای ضعف دارید؟ که من درزمینهٔ نرمافزار و کار با کامپیوتر مشکل بسیاری داشتم و این امر باعث شد من به سایت کنگره جهت خدمت وارد شوم و در آنجا آموزشهای بسیاری بگیرم این خدمت اعتمادبهنفس بالایی در من ایجاد نمود که این خود همان گذرگاهی بود که راهنمای عزیزم به کمکم رسید. پس باید به راهنمای خود اعتماد کنیم تا به درمان و حال خوش برسیم. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید
مشارکت های مالی جهت برگزاری مراسم افطاری در ماه مبارک رمضان
(2).JPG)
نگارش متن: مسافر مصطفی لژیون یکم
عکاس: مسافر کاوه لژیون دهم
ارسال مطلب: مسافر میلاد لژیون چهارم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
243