English Version
This Site Is Available In English

رهجو اصلاً نباید روز اول خودش را فراموش بکند

رهجو اصلاً نباید روز اول خودش را فراموش بکند

جلسه سوم از دور اول سری جشن های خصوصی کنگره  60 ویژه مسافران نمایندگی قوچان با استادی ایجنت مسافر حسین ،نگهبانی مسافر امین و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه "هفته راهنما "در 2 اسفندماه 1403 ساعت 17 آغاز به کار کرد

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر

هفته راهنما را خدمت استاد بزرگ و راهنمای تمام راهنمایان جناب آقای مهندس دژاکام و دیده‌بانان و همه راهنمایان کنگره ۶۰ و به‌خصوص راهنمایان نمایندگی قوچان تبریک عرض می‌نمایم.
تمام انسان‌ها دو تا معلم دارند یکی آموزگار هست و یکی روزگار، تمام آن آموزش‌ها را آموزگار با شیرینی بهت می‌آموزد؛ ولی روزگار با تلخی بهت آموزش می‌دهد آموزگار از شیره جان خودش می‌بخشد و روزگار به قیمت جان آموزش می‌دهد تمام کسانی که در اینجا نشسته‌اند تلخی درس روزگار را چشیده‌ایم و روزگار یک کاری کرد تا بگردیم و بگردیم و الان اینجا بشینیم و خودمان را بسپاریم به یک آموزگار دیگر.
خیلی جالب هست که آقای مهندس در طول سال چند جشنی را که گذاشته در داخل دستور جلسات تنها دلیلش این هست که به من مسافر بگوید یه زمانی راه اشتباه را رفتی و یه تاوانی را پس دادی؛ ولی اگر قرار هست در این مسیر باشی باید راه درست را طی بکنی و حرکت درست کنید تا به اون نتیجه لازم برسید و در مسیر قرار بگیری و یکی از قوانین درست بودی در این مسیر یادگرفتن قدردانی هست من بعضی از روزها که میام اینجا کسانی را می‌بینم که پشت در ایستاده‌اند و میگن که در مرز طلاق هستیم یا پدر و مادری که از فرزند خود خسته شده‌اند و طرد شده چه از نگاه جامعه و چه از نگاه خانواده و به یک جایی رسیده است که هیچ راهی ندارد و با ترس‌ولرز وامده تو این مسیر قرار گرفته باشد.

میخوام این رو بگویم که یک زمانی در کجا بودم و حتی یک نفر هم به من اعتماد نداشت و از نگاه فرزند، همسر و خانواده و جامعه طرد شدیم؛ ولی وقتی وارد کنگره ۶۰ شدیم چه اتفاقی افتاد به بهترین نحوه ممکن از ما پذیرایی کردند ما رو بغل کردند به ما اعتبار دادند و اسم معتاد و اون مصرف‌کننده را از ما برداشتند و نام زیبای مسافر را بر روی من گذاشتند با احترام در جلسات سالن را آماده کردند و کل کارها را کردند تا من بیام اینجا با قرب و عزت سفر بکنم

و از این منجلاب بیام بیرون به نظر من یک رهجو اصلاً نباید روز اول خودش را فراموش بکند و توی قرآن اشاره شده، که خداوند به‌صراحت گفته است که انسان ناسپاس است نسبت به رب و مربی خودش و دلیل محکمی داره و همه‌ی ما به اینجا رسیده‌ایم و توی این مسیر قرار گرفته‌ایم همین ناسپاسی بود حالا نباید من یادم بره که بعد از مدتی زیر پوست من یک مقدار آب جمع شده است و رنگ‌ورو باز کردم و حالم خوب شده است یادم باشد که کجا بودم و الان کجا هستم و برای همین مهندس این دستور جلسات را گذشته است که به من یادآوری کند که کجا بودم و به کجا رسیده‌ام و در این روزگاری که حتی عصا را از نابینا می‌دزدند و برادر به برادر اگر منفعت مالی نرسد اعتنا نمی‌کند و شما هر جایی که برای ترک اعتیادت بروی اول هزینه از شما می‌گیرند.

ولی در کنگره ۶۰ چه اتفاقی افتاده است و این عزیزانی که به‌عنوان راهنما در اینجا خدمت می‌کنند و تازه‌واردی که می‌آید کسی سؤال نمی‌کند که چه کسی هستی وضع مالیت چگونه است اصلاً کسی کاری ندارد و چه کسی این کار را برای شما انجام می‌دهد کسی که خودش در تاریکی‌ها بوده است و به قول استاد امین یه نیمه ای از این شهر وجودی‌اش به روشنایی تبدیل شده است و قراره کاری را که بکند راهنما مسیر را نشان بدهد؛ ولی در اوج اون تاریکی که اون سفر اولی را با خودش بکشد و ببرد، همیشه یک پل، و اون رو از این منجلاب نجات می‌دهد و تنها جایی که در سرتاسر جهان درمان اعتیاد را انجام می‌دهد همین کنگره ۶۰ هست و باید قدردان باشیم

قابی ماندگار از جشن راهنما 1403

تایپ و ویرایش : مسافر جواد لژیون پنجم
ارسال خبر: واحد سایت نمایندگی قوچان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .