به مناسبت هفته راهنما مصاحبهای با قبول شدگان آزمون راهنمایی ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه زیبای شما میگردد.
راهنما تازهواردین همسفر محدثه:
همسفر محدثه مدت ۱۱ ماه زیر نظر همسفر سمیه سفر کردند و الان هم به مدت ۲ سال و ۱۴ ماه و ۲۱ روز وارد سفر دوم شدند.
۱_حس شما نسبت به این جایگاه چیست و آیا تصویری از این جایگاه داشتید؟
بسیار خوشحال هستم که بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم معرفی کنگره۶۰ به انسانهایی که نیاز به آن دارند حس بسیار زیبایی دارد چرا که وقتی که قلباً به این اعتقاد داشته باشی که بهترین راه کنگره۶۰ است لذا معرفی آن به انسانهای دردمند احساس زیبایی به انسان منتقل میکند و وقتی به نتیجه و راه رسیدن به نتیجه اعتماد داشته باشید خیلی زیباتر میتوانی آن را به دیگران ارائه کنی.
۲_چه چیزی باعث شد شما در آزمون راهنمایی شرکت کنید آیا تصویری از آن داشتید؟
چون تأثیر کنگره۶۰ را روی اشخاص به عینه ملاحظه و مشاهده کرده بودم و همانطور که در سؤال قبل پاسخ دادم به نتیجه و راه رسیدن به نتیجه اعتماد داشتم و در مدت حضورم در کنگره۶۰ نیاز اشخاص به کنگره را با چشم مشاهده کردم لذا واجب دانستم که در مسیر رسیدن به اهداف کنگره ۶۰ قدم هر چند کوچکی بردارم.
۳-چه چیزی باعث میشود حضور همسفر در سفر دوم کمرنگتر شود مفهوم این جمله که سفر دوم هم سخت است هم سهل از نظر شما چیست؟
به نظر بنده بستگی به نوع نگرش انسان به کنگره۶۰ حضور همسفر در سفر دوم کمرنگ یا پررنگ میشود در صورتی که تنها برای رهایی مسافر آمده باشی دیگر دلیلی برای حضور نداری در صورتی که برای رفع مشکلات خود آمده باشیم بسته به نیاز انسان ممکن است احساس نیاز کنی و یا نکنی به نظر بنده سفر اول به دلیل تازگی مطالب زیبا بودن مطالب و اینکه این مطالب را هیچجای دیگری نشنیده بودم آن هم با سبکی که مجبور به تعمق و تفکر نسبت به آن شوم سفر اول برایم بسیار جذاب بود؛ اما در سفر دوم نیروهای منفی انسان را احاطه کرده سفر را سخت میکند و این معنای سخت بودن سفر دوم است؛ اما در مورد سهل بودن آن اگر در مقابل نیروهای منفی بایستیم با توجه به اینکه پس از سفر اول زندگی افراد اکثراً در حالت آرامش قرار میگیرد و با روند کنگره۶۰ نیز آشنایی پیدا کردند لذا سفر دوم سهل میگردد.
۴-بزرگترین درسی که از راهنمای خود گرفتید چه بوده است؟
راهنماها انسانهای بخشنده هستند که چیزهای زیادی برای آموختن دارند و من از راهنمای خود چیزهای زیادی آموختم؛ اما در خصوص سؤال شما بزرگترین چیزی که از راهنمایم آموختم مسئولیتپذیری ایشان بوده که در هر شرایطی نسبت به وظیفهای که قبول کرده بودند با تمام وجود پاسخگو بودند انجام وظیفه میکردند و با تمام وجود خودشان خدمت میکردند که البته این موضوع ستودنی است.
راهنما همسفر سیما:
همسفر سیما و مسافرشان هدایت، با آخرین آنتیایکس مسافرشان تریاک و شیره وارد کنگره شدند، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت ۱٠ و ۱۲ روز زیر نظر راهنمایان بزرگوار مسافر علیرضا و همسفر محیا سفر کردند و الان هم به لطف خدا و دستان پر مهر و محبت آقای مهندس، ۳ سال و ۸ ماه و ۸ روز آزاد و رها هستند. ورزش مسافرشان والیبال و ورزش خودشان والیبال.
۱-خانم سیما با توجه به اینکه خدمتهای مانند مرزبانی و نگهبان لژیون سردار را تجربه کردید بیشترین درسی که از خدمتها گرفتید چه بوده است؟
خدمت مرزبانی همانطور که آقای مهندس فرمودند راه رفتن با پای پرهنه بر روی گدازههای آهن است یعنی خدمت مرزبانی آنقدر باید عشق باشد که یک تازهوارد حرارت آن عشق درونت را حس کند تا امیدی در دلش کاشته شود؛ چون زمانی یک فرد اولین بار به یک مکانی میرود اول نگاه به برخورد اطرافیان میکند خصوصاً افرادی که کنگره میان کولهباری ناامیدیها ، غمها و ضدارزشها با خود دارد و روی دوشش سنگینی میکند و دنبال راهی میگرد که بتواند این کولهبار را زمین بگذارد اینجا برخورد و توجه مرزبان خیلی مهم است که با آن آغوش گرمش عشق به فرد میدهد و چون افراد سالها در بیتوجهی سوختهاند نیاز به آرامش دارند شاید بیحرمتی هم مرزبان بشنود؛ ولی باید صبوری کند همان لبخند عشق و محبت نثار او کند به همین دلیل مرزبانی انسان را قوی میسازد و پذیرش او را بالا میبرد یک جورایی به انسان نظم و مسئولیت و عشق را یاد میدهد
و سردار ظرفیت بخشش را بالا میبرد زمانی انسان بتواند از مال خود را ببخشد یعنی به تعادل و درمان رسیده، سردار با عمق وجودت کار دارد؛ زیرا بحث بخشش است بحث بها پس دادن است بحث عشق ورزیدن است بحث دیدن است یعنی انسان به درون خودش مینگرد و با خودش روبهرو میشود مقام انسانی خودش را پیدا میکند، گرههای درون را میشناسد و با بخشش آنها را باز میکند در واقع سردار یعنی گرفتن افسار نفس مادیات در دست یعنی بر اسب مادیات سوار شدهایم و نگذاشتیم نفس سرکش ما را از بخشش باز دارد
۲-مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بوده است و احساس شما پس از قبولی در این جایگاه چیست؟
خوب انسان زمانی که میآید کنگره و آموزشهای شیرین کنگره را دریافت میکند و میآموزد که باید زکات رهایی خود را بدهد همانطوری که عدهایی بیمنت و با عشق زحمت کشیدند تا من به درمان برسم و اینجا انسان بیشتر تشنهتر میشود و دوست دارد از این اقیانوس علم و دانش بهره ببرد و ظرف وجودیاش را پر کند پس من هم وظیفه خودم دانستم به عنوان رهجوی کنگره باید باید در این مسیر تمام تلاش خودم را کنم و من زمانی عشق راهنما به رهجو را میدیدم که از عمق وجودشان از عصارهی جانشان به رهجو عشق میورزند و از تفریحات و زندگی، فرزندان میگذرند که خدمت کنند خیلی دوست داشتم خدمت کنم و این عشق را تجربه کنم.
۳-بیشترین درسی که از راهنمای خود گرفتید را برایمان بگویید؟
یاد گرفتم عشق و محبت را سرلوحهی خدمت خود کنم و متعهد به خدمت خود باشم چرا که خدمتی میپذیرم باید به بهترین نحو ممکن آن را انجام دهم تا زیردین خدمت نمانم و پانسمان زخمهای کهنه باشم، و آموختم باید چشمه عشق درون فرد به جوشش در بیاید که بخواهد راهی را که رفته آرامشی که تجربه کرده نثار دیگران کند تا آنها هم تجربه کنند و این زمانی امکانپذیر است که فرد با آموزشها خود را تزکیه و پالایش کند و درونش را از هرگونه سیاهی و آلودگی کینه و نفرت پاک کند و عشق و محبت را جایگزین نماید و همینجا، جا دارد تشکر کنم از راهنمایان محترم خود خانم مهدیه عزیزم و خانم محیا عزیزم و راهنمای تغذیه سالم خانم فائزه عزیزم و راهنمای تازهواردم خانم سمیه عزیزم.
۴-اگر بخواهید تمام آموزشهای کنگره را در یک جمله بیان کنید آن جمله کدام است؟
آموزشهای کنگره باوری در ناباوریست. آموزشهای کنگره رایگان هستند؛ ولی رایگان به دست نیامدهاند مجانی هستند؛ ولی مجانی به دست نیامدهاند، بهای زیادی داده شد سختیهای زیادی کشیده شد، تاوانهای زیادی داده شد، آقای مهندس از گذرگاههای صعبالعبور گذشتند، از عقبهها گذشتند تا این آموزشها شکل گرفتند و به اینجا رسیدند نظیر آنها هیچ کجای جهان نیست خصوصاً زمانی چاشنی آنها، عشق، محبت، عدالت، معرفت و عمل سالم است لذت شیرینی این آموزشها دو چندان میشود.
.jpg)
راهنما همسفر زهره:
همسفر زهره و مسافرشان سینا، با آخرین آنتیایکس تریاک وارد کنگره شدند، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت ۱۲ ماه، زیر نظر راهنمایان بزرگوار مسافر محسن نقدی و همسفر محیا، سفر کردند و الان هم به لطف خدا و دستان پر مهر و محبت آقای مهندس ۵ سال و ۴ماه و ۱۳ روز آزاد و رها هستند.ورزش مسافرشان والیبال و ورزش خودشان اروبیک و شنا.
۱-خانم زهره عزیز شما جزء همسفرانی هستید که اکثر اوقات در آزمونهای داخلی شعبه جزء نفرات برتر بودید چقدر امتحانات داخلی در قبولی شما در آزمون راهنمایی تأثیر داشته است؟
قطعاً ۱۰۰ درصد تأثیر داشته است هر آزمونی که هر ماه برگزار میشود باعث میشود که من آنها را دنبال کنم و با تکرار و تمرین طالب در ذهن من حک میشود و مهم این است که باید درک مطلب و مفهوم آن را متوجه شده باشم اگر به صورت حفظی بخوانم سلماً آنها را فراموش میکنم ولی اگر مفهوم و درک مطلب را گرفته باشم راحت میتوانم آن سؤال را پاسخ دهم و چون در کنگره نمره مطرح نیست و آموزش مورد بحث است شرکت در آزمونها برایم خیلی شیرین است و آزمونهای هر ماه برای من یک پله پیشرفت بوده است و هر وقت که در آزمونی شرکت نمیکردم یک فرصت آموزشی را از دست میدادم و آزمونها نیاز من بودند باعث میشد که ترس و استرس من در آزمون راهنمایی میریزد با این حال که در آزمون راهنمایی قبول شدهام باز هم سعی میکنم هر ماه در آزمون شرکت کنم زیرا انسان در جایگاهی که خداوند توفیق خدمت به او میدهد آن تلاش و آموزش را در خودم بیشتر میبینم.
۲ـ با توجه به اینکه شما در خدمت مرزبانی و راهنمای تازهواردین تجربه داشتید چقدر این خدمتها توانستند شما را برای جایگاه راهنمایی آماده کنند و هر کدام از آنها چه رنگ و بویی داشتند؟
تمام جایگاههای کنگره۶۰ تجربیات و آموزشهای خاص خودش را دارد اوایل ورودم به کنگره انگار که در ناامیدی غوطهور بودم و هیچوقت خودم را در این جایگاهها نمیدیدم؛ ولی همان اوایل سفر اول خیلی جذب خدمت مرزبانی شدم و خیلی دوست داشتم این خدمت را تجربه کنم و زمانی که خداوند به من این توفیق را داد خدمت مرزبانی خیلی بسیار خدمت شیرینی است تجربه بسیاری کسب میکنی و جایگاهی است که آدم در آن ساخته میشود و آنقدر این خدمت را دوست دارم که میگویم ای کاش آقای مهندس دوباره به من این اجازه را میداد و چون خدمت مرزبانی سختیهای زیادی دارد همین سختیها هستند تا آن خدمت برایت شیرین بشود و بعد از مرزبانی خدمت راهنمای تازه واردین نیز شیرینی و آموزش خاص خودش را دارد هر روز که با یک تازه وارد روبهرو میشوی یاد روز اول خودت میافتی صحبتهایی که با یک تازه وارد داری همه اینها برای من آموزش است باعث میشود تا مسئولیت خود را در کنگره بهتر اجرا کنم و چه خدمت مرزبانی و چه در خدمت راهنمای تازه واردین همیشه با دل و جان آمدم تا خدمت کنم و تمام توان خود را گذاشتم تا بتوانم آن را به خوبی انجام دهم.
۳ـ با توجه به تأکید آقای مهندس بر نقش راهنمای تازهواردین در کنگره لطفاً بفرمایید عملکرد یک راهنمای تازهوارد برای جذب یک رهجو چگونه باید باشد؟
به گفته آقای مهندس راهنمایان تازه وارد کارشان سختتر از یک راهنمای DST است چون فردی که برای اولین بار وارد کنگره میشود اول با راهنمای تازه وارد روبهرو میشود و سه جلسه مهمان اوست و یک راهنمای تازه وارد باید مراقب رفتار و گفتار خود باشد؛ زیرا همه اینها یا باعث جذب رهجو میشود و یا باعث جذب نشدن او میشود. یک راهنما باید با حس خوب به آن تازه وارد مشاوره بدهد و اگر بخواهیم یک رابطه خوب با تازهوارد داشته باشیم باید خود را جای او بگذاریم یک راهنمای تازه وارد باید علاوه بر علمی که در کنگره کسب کرده است و تجربیات خودش باید با یک کلام و حس خوب آن را منتقل کند تا یک رهجو جذب کنگره شود.
۴ـ بیشترین درسی که از راهنمای خود گرفتید چه بوده است؟
از نظر من تمام راهنمایان کنگره۶۰ وادی عشق و محبت هستند ایشان از تمام لذتهایی که میتواند در کنار خانواده داشته باشد میگذرد و میآید تا به یک لذت بالاتری دست پیدا کند و درس ایمان و صبر و از خود گذشتگی را از راهنمایان خود گرفتم و عشق و محبتی که در درونشان است و به یک رهجو انتقال میدهند برای من بسیار ارزشمند است.
طراح سؤال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
عکاس: همسفر صالحه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
214