عشق ما را پی کاری به جهان آورده است. ادب این است که مشغول تماشا نشویم

راهنماتازه واردین از ارزشمندترین دارایی غیرقابل تکرار خود «زمان» هزینه می‌کند تا در اوج تنهایی و نهایت تاریکی افراد نوری شود و دنیایی از عشق و زندگی را به قلبِ انسانهای ره گُم کرده هدیه کند. چه بگویم از قلبی که زنده شد به عشق؟ هر که بذر محبت به زمین دل‌ها بپاشد بی‌شک جهانی از عشق درو خواهد کرد. به مناسبت هفته راهنما گفت‌وگویی ترتیب دادیم با راهنما تازه‌واردین همسفر لیلا عزیز و راهنما تازه‌واردین همسفر منصوره عزیز و راهنما همسفر سعیده عزیز.

لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر؛ مسافر من با بیش از ۱۰سال تخریب وارد کنگره شدند. آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، مدت ۱۰ماه سفر کردند به روش DST، داروی درمان شربت OT، با کمک راهنمای خوبشان حسن آقای آزادواری، رشته ورزشی بدمینتون، راهنمای خوب خودم خانم معصومه عزیز، ورزش در کنگره بدمینتون، مدت دوسال و نیم آزاد و رها هستم.

شما به‌عنوان راهنمای تاز‌ه‌واردین، اولین چیزی که از همسفران می‌خواهید چیست؟

حتما سه جلسه اول با نظم بیایند و غیبت نکنند.

آیا شما به‌عنوان راهنمای تازه‌واردین به افراد تازه‌وارد در انتخاب راهنما کمک می‌کنید؟

نه اصلا؛ ما چنین اجازه‌ای نداریم. چون راهنما براساس حس انتخاب می‌شود.

به زودی اسامی قبول‌شدگان در آزمون اعلام می‌شود. شما صحبت خاصی یا به‌قول معروف نصیحتی به این افراد دارید.
پیشاپیش به راهنماهای جدید تبریک می‌گویم و یک راهنمای خوب باید سه اصل معرفت، عدالت و عمل سالم را در خدمت خود کاربردی کند.

چه شد تصمیم گرفتید به‌عنوان راهنما خدمتگزار کنگره باقی بمانید؟

خدمت کردن زکات رهایی هر رهجویی است. همان‌طور که من در کنگره به تعادل رسیدم، دوست دارم به انسان‌های دیگر نیز کمک کنم تا به تعادل برسند.

اگر در آزمون راهنمایی قبول نمی‌شدید. آیا باز هم مایل به خدمت در جایگاه‌های دیگر بودید؟

کنگره با انسان کاری می‌کند، زمانی که از این مکان مقدس انرژی ناب می‌گیری، دیگر هیچ جای دنیا این حس و انرژی ناب را تجربه نمی‌کنی.

لطفا خیلی کوتاه در مورد این کلمات احساس خود را بیان کنید.
مهندس دژاکام: کیمیاگر؛
خانم آنی: یک الگوی زن قهرمان؛
همسفر: سفری زیبا و دلنشین؛
کنگره۶۰: درمان تمام بیماری‌ها؛
تازه وارد: جریان خون تازه در رگ‌های کنگره؛
راهنما: عشق، عقل و ایمان؛

لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان منصوره هستم همسفر مهدی؛ مسافر من با بیش از ۲۰سال تخریب وارد کنگره شدند. آنتی‌ایکس مصرفی شیره، تریاک، متادون؛ به مدت ۱۰ماه و ۱۲روز سفر کردیم به روش DST، داروی درمان شربت OT، راهنمای محترم مسافرم آقای کاظم نوروزپور، راهنمای خوب خودم خانم معصومه، ورزش مسافرم والیبال، ورزش خودم بدمینتون و شنا، مدت رهایی ۴سال و ۱۰ماه و ۱۵روز.

شما به‌عنوان راهنمای تازه‌واردین، اولین چیزی که از همسفران می‌خواهید چیست؟

اینکه به‌خاطر خود و برای بهبودی حال خود به کنگره بیایند و آموزش بگیرند. شرط آموزش، پذیرش است. اینکه من بپذیرم ایراداتی دارم و باید آن‌ها را برطرف کنم.

آیا شما به‌عنوان راهنمای تازه‌واردین به افراد تازه‌وارد در انتخاب راهنما کمک می‌کنید؟

خیر به هیچ عنوان؛ زیرا یک امر کاملا حسی است. از آن‌ها می‌خواهم که به حس خود اعتماد کنند.

علت حضور همسفران در کنگره۶۰ چیست؟

همسفران به واسطه‌ قرار گرفتن در کنار یک مصرف‌کننده به مراتب حالشان بدتر از مسافر است. همین حال بد باعث می‌شود که نتوانند به درستی در کنار مسافران خود قرار بگیرند و به آن‌ها در دوره درمان کمک کنند. اما وقتی یک همسفر در کنار مسافر خود در کنگره قرار می‌گیرد و  هر دو با هم از آموزش‌ها بهره می‌برند، می‌توانند مکمل خوبی برای هم باشند و هر دو سفر بهتری را تجربه کنند.
به زودی اسامی قبول شدگان در آزمون اعلام می‌شود. شما صحبت خاصی یا به‌قول معروف نصیحتی به این افراد دارید.
پیشاپیش به عزیزان قبول شده تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم که در این راه بهترین‌ها برای آن‌ها رقم بخورد. «گر مَردِ رهی، میانِ خون باید رفت. وز پای فتاده، سرنگون باید رفت. تو پای به ره در نِه و از هیچ مپرس. خود راه بگویدت که چون باید رفت»

چه شد تصمیم گرفتید به‌عنوان راهنما خدمتگزار کنگره باقی بمانید؟

حال خوشی که در انجام خدمت‌های کنگره کسب کردم و آموزش‌هایی که در طول دوره‌های خدمتی به‌خصوص خدمت راهنمای تازه‌واردین دریافت کردم، باعث شد که روزبه‌روز برای انجام این خدمت عاشقانه‌تر گام بردارم. به عبارتی: «عشق ما را پی کاری به جهان آورده است. ادب این است که مشغول تماشا نشویم»

اگر در آزمون راهنمایی قبول نمی‌شدید، آیا باز هم مایل به خدمت در جایگاه‌های دیگر بودید؟

قطعا؛ به‌قول آقای مهندس که می‌فرمایند: «خرما اگر بالای درخت بماند می‌گندد» ما هم نباید راکد بمانیم و برای رشد و تکامل باید حرکت کنیم که این حرکت در ابتدای ورود به لژیون با سی‌دی نوشتن و بعد ورود به سفر دوم، با خدمت کردن، سپس شرکت در آزمون راهنمایی و خدمت در این جایگاه کامل و کامل‌تر می‌شود.

در دورانی که رهجو بودید مهمترین آموزشی که از راهنمای خود گرفتید چه بود؟

صبور باش؛ نوبت باران محفوظ است.

بازتاب خدمت راهنمایی در زندگی شما چگونه بوده است؟

به‌طور کلی حضور در کنگره و خدمت کردن در این مکان مقدس گره‌های کور زندگی من را باز کرد و اتفاقاتی در زندگی‌ام افتاد که من آن‌ها را محال می‌دانستم. خدمت راهنمایی برای من خدمتی سراسر عشق، محبت و آموزش بوده است. منصوره‌ای که امروز هستم اصلا قابل قیاس با قبل نیست. صبورتر، آرام‌تر و امیدوارتر و عاشق‌تر شده‌ام.

لطفا خودتان را معرفی کنید.

سلام دوستان سعیده هستم همسفر و مسافر نیکوتین؛ مسافر من با ۸سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره، به مدت ۱۳ماه و ۱۴روز سفر کردند به روش DST، راهنمای درمان آقای حسن خان‌زاده، رشته ورزشی فوتبال، راهنمای خودم خانم معصومه لژیون دوم، رهایی به دستان پرمهر آقای مهندس ۳سال و ۶ماه و در ادامه خودم نیز سفر ویلیام داشتم، با ۸سال تخریب، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی قلیان و سیگار، ۱۰ماه و ۱۳روز سفر کردم به روش DST، داروی درمان آدامس نیکوتین، با راهنمایی خانم جلالی، رشته ورزشی بدمینتون، رهایی به دستان جناب آقای مهندس ۲سال و ۸ماه.

چه شد تصمیم گرفتید به‌عنوان راهنما خدمتگزار کنگره باقی بمانید؟

همان عشق بلاعوضی که راهنمای خوبم به من آموزش داد تا با خدمت کردن به دیگر انسان‌ها باعث حال خوب خود و دیگران باشم. 

شما به‌‌عنوان راهنمای تازه‌واردین اولین چیزی که از همسفران می‌خواهید چیست؟

اول از همه پذیرش است؛ یعنی شرایطی را که دارم بپذیرم و با خواست و تلاش خود حرکت کنم؛ تا جهان ذهنی من آرام شود و بتوانم به مرحله تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص برسم.

آیا شما به‌‌عنوان یک راهنمای تازه‌واردین به افراد تازه‌وارد در انتخاب راهنما کمک می‌کنید؟

خیر، عزیزان زیادی درخواست کمک دارند؛ ولی من همیشه به آن‌ها می‌گویم این اولین حس‌ و تجربه درستی است که قرار است انجام دهید؛ به حس خود اعتماد کنید، چرا که حس انسان اشتباه نمی‌کند.

چه توصیه ای دارید به همسفرانی که مصرف‌کننده سیگار و قلیان هستند اما هنوز نتوانسته‌اند وارد لژیون ویلیام شوند؟

علت اصلی آن ترس است؛ ولی ما در کنگره آموزش می‌گیریم که باید در دل ترس‌ها برویم، بعد متوجه می‌شویم که تمام آن ترس، بازدارنده بوده است. بنابراین باید حرکت کنید و در دل ترس خود بروید؛ چون در این سفر، شما رفتن به درون خود و مبارزه با نفس را یاد می‌گیرید و خیلی قوی‌تر از قبل می‌شوید؛ فقط کافی است که حرکت کنید، با حرکت راه نمایان می‌شود.

بازتاب خدمت راهنمایی در زندگی شما چگونه بوده است؟

من بارها در مشارکت گفته‌ام کنگره همانند خداوند است؛ هر قدم سمت آن می‌روی صدها قدم سوی تو می‌آید؛ من معجزاتی را دیدم که هرگز هنوز هم باورم نمی‌شود و باز هم خدا را شاکرم که لیاقت خدمت به بندگان خود را به من عطا کرد.

در دورانی که رهجو بودید مهم‌ترین آموزشی که از راهنمای خود گرفتید چه بود؟

به‌قدری راهنمایم به خوبی توانستند من را تغییر دهند؛ که هرگاه به گذشته برمی‌گردم فقط به این فکر می‌کنم صبوری، عشق و محبت ایشان بود که توانستم بمانم، تغییر کنم و خدمتگزار باشم. عشق، عشق، عشق بلاعوض که به انسان‌ها محبت کنم و دنبال باز پس گرفتن آن نباشم. انسان‌ها را همان‌طور که هستند، دوست داشته باشم و فقط بتوانم هر آموزشی که در کنگره یاد می‌گیرم را کاربردی کنم؛ تا از درون آرام باشم، در لحظه زندگی کنم، بتوانم دنیا را به خوبی درک کنم، از زندگی لذت ببرم و بگذارم دیگرانی که در کنار من هستند نیز زندگی کنند و لذت ببرند.

طراح سؤال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه لژیون یک
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم(دبیر سایت)
همسفران نمایندگی رضوی مشهد