مولانا:
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
آقای مهندس بیان میکنند: راهنمایی، نهایت محبت و دوست داشتن راهنما نسبت به رهجو است که در قالب آموزش صحیح متجلی میشود. یعنی حرمت، احترام، محبت، علم، دانش و تجربه و اولین و مهمترین مشخصه یک راهنما در کنگره۶۰، عشق و محبت است که از وجود او فوران میکند. راهنما اگر عاشق نباشد در این حوزه نمیتواند فعالیت کند و به سروده مولانا: درود بر تو ای عشق خوشسودا و خوشفکر ما! ای درمانکننده تمام دردهای ما!
راهنما همسفر زهرا به همراه مسافرشان، مسافر علی اصغر با آنتیایکس مصرفی هروئین و شیشه وارد کنگره شدند و به مدت ۱۱ماه و ۷روز با روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر محمد و همسفر شهره سفر کردند و الان هم ۵سال و ۹ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان ایروبیک میباشد. در ابتدا در قسمت صوتی خدمت کردند و بعد از آن هم در جایگاه مرزبانی و لژیون سردار خدمت کردند و اکنون هم در جایگاه زیبای راهنمایی مشغول هستند و جدیدا مسئولیت امتحانات نمایندگی را هم بر عهده گرفتهاند. به مناسبت هفته راهنما گفتوگویی را با ایشان تهیه کردیم که نظر شما را به خواندن آن جلب میکنیم.
حس اولین نیروی بهکار انداختن عقل است. این حس را در روزی که شال زیبای نارنجی را از دستان پر مهر آقای مهندس دریافت کردید برایمان توصیف کنید.
واقعاً حس بسیار شیرین و خوب و پرانرژی است که نمیشود توصیف کرد هر کس باید خودش در این جایگاه قرار بگیرد تا این حس را تجربه کند. بعد از پیمان احساس کردم در برابر خداوند مسئولم که تلاشم را برای گرفتن آموزشها زیاد کنم تا بتوانم به بهترین شکل به همنوعان خودم خدمت کنم. گرفتن شال خوشرنگ راهنمایی از دستان پر مهر و محبت آقای مهندس هم اصلاً قابل وصف نیست مثل بوی گلی است که نمیتوان آن را بیان کرد.
تأثیرگذارترین رفتاری که راهنما میتواند داشته باشد که رهجو جذب کنگره شود چیست؟
به عقیده من اول از همه پیوند محبتی هست که بین راهنما و رهجو شکل میگیرد و بعد راهنما از انرژی مثبت، لبریز باشد میتواند رهجوهایی که با ناامیدی کامل و دنیایی پر از خشم و کینه و نفرت وارد کنگره شدهاند را جذب کند، یک راهنما باید راه به دست آوردن انرژی را بلد باشد که این راه خدمت کردن و آموزش گرفتن است، مورد دیگر که خیلی مهم است راهنما باید بتواند با خدمتهایی که انجام میدهد، خودش را سرشار از انرژی کند و به راحتی میتواند انرژی به دست آمده را انتقال بدهد. انرژی مثبتی که از یک راهنما ساطع میشود باعث جذب یک رهجو میشود.

استاد امین در صحبت هایشان فرمودند: «انسان با قبول یک خدمت یا نقش و مسئولیت، اگر در صراط مستقیم باشد، در نهایت بهترین دستاوردی که از آن خدمت کسب مینماید این است که به خدا و خودش نزدیکتر میشود و همیشه از حال خوبی برخوردار است.» دراین نقطه، شناخت از خودتان و خدای خودتان را چگونه توصیف میکنید؟
من قبل از ورود به کنگره اصلا خودم را نمیشناختم و یعنی خودم را گم کرده بودم، آن هم در کولهباری پر از ترس و نگرانی که خدا چرا من را آفریده و همیشه این سوال را از خودم میپرسیدم تا زمانیکه به کنگره آمدم و به وادی دوم رسیدم آن زمان به این درک رسیدم که هیچ مخلوقی را خداوند جهت بیهودگی نیافریده و بعد با خدمتهایی که درکنگره کردم به خداوند بیشتر نزدیک شدم؛ درواقع خودم را پیدا کردم. زمانیکه انسان خودش را پیدا میکند و در مسیر خدمت قرار میگیرد آن زمان است که خدای خودش را هم میشناسد و آنجاست که مفهوم واقعی محبت و عشق رادرک میکند و در اینجا به وادی عشق میرسی که پلههای رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین است.
رمز موفقیت کنگره۶۰ در درمان، جدا از تجویز دارو چیست؟
رمز موفقیت درکنگره در سیدی ورود به قلبها آقای مهندس میفرماید: جدا از دارو، ۴۰۰ ساعت کلاس آموزشی هست که باید گذرانده شود که همان جهانبینی و اهمیت دادن به روان است و در سیدیهای اخیر فرمودند که ما اگر موفق هستیم، فقط و فقط به خاطر فیزیولوژی یعنی همان جسم ما است که باید این سه مولفه جسم، روان و جهانبینی به تعادل برسد.
بهجا آوردن مراتب قدردانی در هفته راهنما باید به چه صورت باشد؟
آقای مهندس بارها در آموزشهای خود اشاره کردهاند که انسان موجودی فراموشکار و ناسپاس است و به همین دلیل نیاز به تکرار و تمرین و یادآوری دارد؛ به همین خاطر دستور جلسات کنگره تکرار میشوند تا در خلال این تکرارها ما میزان بهرهمندی از آموزشها را در خودمان بسنجیم، ما در کنگره چندین جشن داریم که در این جشنها طبق آموزشهای کنگره یاد گرفتهایم که به روشهای مختلف میتوان مراتب سپاس و قدردانی را بهجا آورد، لسانی، عملی، در قالب پاکت، دلنوشته و انجام خدمت در جایگاههای مختلف در کنگره میباشد و اینکه ما بتوانیم آموزشهای خود را کاربردی کنیم و در عمل نشان دهیم قطعاً ارزشمندتر است؛ چون هدف نیروهای بازدارنده این است که جلوی رشد دانایی موثر را در انسان بگیرند و زمانی من قدردان هستم که بتوانم خود را خدمتگزار کنگره بدانم.

چرا بعضی از ما در مورد دیگران را قضاوت میکنیم و قضاوت در اثر چه چیزی به وجود میآید؟
جواب سوال اول اینکه چرا ما در مورد دیگران قضاوت میکنیم؟ زمانیکه از انسانها شناختی نداریم و ما انسانها را فقط از روی ظاهر نگاه میکنیم و میگوییم که این پیر است، این جوان است، این بلد نیست حرف بزند، این صحبت کردن بلد نیست، این لهجه دارد و شروع میکنیم از آن دست گرفتن و با این دیدگاه انسانها را قضاوت میکنیم و سوال دوم قضاوت در اثر چه چیزی به وجود میآید؟ در اثر جهل و نادانی خود انسان است که دیگران را قضاوت میکند. زمانیکه انسان به قلبها وارد شود و انسانها را درک کند و به فرمان عقل نزدیک شود آن زمان است که دست از قضاوت کردن دیگران بر میدارد.
پاسخ شما برای ترس و تردیدهایی که در دل همسفران برای خدمت مالی وجود دارد، چیست؟
خدمت مالی نقطه تحمل و ظرفیت میخواهد تا فرد بتواند آن بخشش را داشته باشد. در خدمت مالی هم روش DST وجود دارد. ذرهذره این کار را انجام میدهیم. من ندیدم کسی را که از همان ابتدا بخواهد پانصد میلیون پرداخت کند. باید بر ترسها غلبه کند. تا نتواند بر ترسها غلبه کند راه باز نمیشود؛ ولی اگر بتواند، از شرک در ماده جدا شود. بندها باز میشود و اتفاقات زیبایی برای او میافتد.
همسفر یک ستاره بینام و نشان است که در سفر مسافرش نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. شما چگونه حرکت کردید که نقش سازنده و مثبت در این سفر برای مسافرتان داشته باشید نه بازدارنده و منفی؟
زمانیکه من وارد کنگره شدم فقط آمده بودم که معتاد بودن مسافرم را ثابت کنم؛ ولی وقتی در مسیر آموزش قرار گرفتم دیدم خودم چهقدر تخریب دارم. اعتیاد، آتشی است که ترکشهایش به خانواده هم اصابت کرده، این ترکشها همان افکار منفی، حال خراب، افسردگی، بیقراری، غم، اندوه و خشم است. وقتی همسفر میآید و آموزش جهانبینی میگیرد بهمرور سیستم ایکس او خوب کار میکند و مشکلات و بیماریهای جسمی و روانی او کمکم از بین میرود. در مورد سفر مسافر نباید عجله کنیم و باید صبر داشته باشیم؛ چون مهم درمان مسافر است و نه فقط رهایی از مواد و زمانی نقش مثبتی در سفر مسافر داریم که بپذیریم که برای خودمان سفر میکنیم و فقط و فقط باید آموزش بگیریم و در مسیر آموزش خدمت کنیم.
کلام آخر:
خدای خودم را شکر میکنم که اجازه خدمت به مخلوقین را به من عطا کرده که من در جایگاه راهنمایی بتوانم بخشی از زحمتهایی که راهنمایم در این مسیر به من آموزش داده را جبران کنم و از خداوند به علت وجود انسان بزرگی چون آقای مهندس دژاکام و بابت حضورم در کنگره سپاسگزارم. همچنین امیدوارم ظرفیت و اجازه خدمت به بندگانش را تا همیشه به من عطا نماید و این هفته زیبا را اول از همه به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و بعد به راهنمای خودم همسفر شهره و همسفر فاطمه و به تمام راهنمایان کنگره تبریک عرض میکنم و سپاسگزار راهنمایم هستم که در نقش همسفر بودن و درجایگاه راهنمایی به من کمک کردند.
تهیه و تنظیم مصاحبه: همسفر معصومه (ت) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
طراح سوالات: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) و همسفر معصومه (ت) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
عکاس: همسفر معصومه (ا) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: هسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
167