لطفاً بهرسم کنگره خودتان را معرفی کنید و در صورت تمایل خدمتهایی را که انجام دادهاید را نام ببرید.
سلام دوستان مژگان هستم یک همسفر. ما با آخرین آنتیايکس مصرفی شیشه، شیره و قرص وارد کنگره شدیم، ۱۴ماه و ۱۴روز سفر کردیم به راهنمایی مسافر فرهاد و راهنمای خودم همسفر فاطمه. درحالحاضر 9 سال است که به رهایی رسیدیم. نحوه آشنایی ما با کنگره از طریق برنامه ماهعسل و حضور مسافر عباس امیرمعافی و همسفر عزت بود. پس از پیگیریهای بنده راه ارتباطی با کنگره را پیدا کردم و خدا را شکر موفق شدم. در ابتدا بهصورت مرتب نمیآمدم تا اینکه سال ۱۳۹۰ راه برای من باز شد و با خواست خداوند اجازه ورودم به کنگره صادر شد. هماکنون نیز حدود ۱۴ سال است در کنگره هستم. خدمتهایی که درکنگره انجام دادم: دبیری، نگهبان، مسئول سایت، راهنمای تازهواردین و راهنمایی بوده است.
چرا برای رسیدن به خواستهها باید آزمونهای مربوط به آن را پشت سر بگذاریم؟
به قول استاد امین بهشت را به بها میدهند نه به بهانه. اگر من برای رسیدن به خواستههایم تلاشی نکنم و فقط آن را در ذهن داشته باشم، آنگاه آموزشها را دریافت نمیکنم و آن خواسته و جایگاه برای من پایدار نخواهد بود؛ زیرا نسبت به آن خواسته آگاهی در من به وجود نیامده است. برفرض در خدمت راهنمایی شخص با ورود به کنگره و حضور بهموقع و مستمر، تحت آموزش قرار میگیرد، قدمبهقدم وارد پرسه خدمت میشود و پس از طی کردن سلسلهمراتب و قبولی در آزمون به مرحله راهنمایی میرسد. در این صورت است که توانایی آن را کسب کرده و میتواند، لژیون را اداره کند، جوابگوی سؤالات رهجو باشد، حس او را درک کند و در شرایط بحران او را آرام کند، ناامیدی را از او بگیرد و درنهایت هم کنار دیگر اعضای کنگره این دوران را به بهترین نحو بگذراند.
با توجه به سیدی «تفسیر» استاد امین، چرا تفسیر ما از مسائل اهمیت بالایی دارد؟
از این سی دی آموختم که چقدر تفسیر من از مسائل پیرامونم مهم است. استاد امین میفرمایند: «تفسیر من از مسائل میتواند امید را به ناامیدی، خوشبختی را به بدبختی و یا بالعکس ناامیدی را به امید و بدبختی را به خوشبختی تبدیل کند»؛ پس من هستم که از مسائل تفسیرهای مختلفی دارم. اگر من دائم منفی گرا باشم و از هر مسئلهای که با آن روبرو میشوم، تفسیر غلط داشته باشم، درواقع القاء منفی را در ذهنم تقویت کردم و این در تفکرات من جایگزین میشود؛ اما چنانچه تفسیر، درست باشد القاء منفی را خنثی میکند. این قضیه ازنظر من ارتباط مستقیم با آموزههای ما دارد. اگر من در پی یادگیری باشم و جهانبینی را کاربردی کنم، آنگاه فلز وجودی و تفکرات من نیز تغییر کرده و به دنبال تفسیرهای درست از مسائل خواهم بود که در این صورت زمانی که با مسائل منفی روبهرو شدم، میتوانم با تفسیر درست آنها را حل کنم.
چگونه عبور از مراحل سخت زندگی باعث تغییر و ارتقای ظرفیت وجودی انسان میشود؟
همانگونه که جناب مهندس فرمودند: « سختیها انسان را به دو مرحله منتقل میکند»، در جهت و نقطه مثبت و یا در جهت و نقطه منفی. زمانی که هدف ما جهت مثبت است انسان از سد مشکلات عبور کرده، احساس خوبی به او دست میدهد، درواقع کسب انرژی میکند و این باعث به وجود آمدن اعتمادبهنفس میشود در این هنگام است که انسان باور دارد توانایی حل مسائل را دارد و توان او بالا رفته؛ لذا در صورت به وجود آمدن مسئله دیگر، آمادگی رویارویی با آن را دارد و این باعث ارتقاء ظرفیت وجودی او خواهد شد. همانگونه که در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر آمده است، «عبور از گذرگاههای سخت است که انسان را کارآزموده میکند».

با توجه به وادی سیزدهم، در نظر شما مفهوم «یوم الفصل» چیست؟
یوم الفصل یا همان روز جدایی پایان یک نقطه از زندگی است. همانگونه که در وادي سیزدهم آمده پایان زندگی يکی از آن نقاط است. انسان نقاط بسیاری را طی میکند. با پایان هر نقطه، نقطهای دیگر آغاز شده و هر خطی به پایان میرسد خط دیگری شروع میشود و نیز هر دفتری بسته شود، دفتر دیگری گشوده خواهد شد. اگر من به یک نقطه اکتفا و تفکر کنم همهچیز برایم به پایان رسیده، قطعاً آن موضوع توأم با رنج است و بار منفی برایم خواهد داشت. من از این وادی آموختم انسان دانا فقط یک نقطه یا یک خط را طی نمیکند؛ بلکه خطوط بسیاری برای شروع وجود دارد و تا زنده هستیم قرار است خطوط متفاوتی را طی کنیم، به همین علت یوم الفصل برای من شروع دوباره خواهد بود. سعی میکنم نسبت به این موضوع حس بدی نداشته باشم و بالعکس باانرژی و امیدواری بیشتر آغازهای خوبی داشته باشم.
«رنج بشر از دانشهای کشف نشده است»، به چه معناست و چگونه بر زندگی انسانها تأثیر میگذارد؟
علت رنج بشر جهل و عدم آگاهی در بیشتر موارد است. انسان فقط به علم پناه میبرد؛ اما ما در کنگره دیدیم، علم بهتنهایی جوابگوی رنج و سختی بشر نبوده و در بیشتر موارد نیازمند آگاهی و اطلاعات کامل است. این موضوع؛ یعنی آگاهی و داشتن اطلاعات درست، بهمراتب از علم بالاتر است. برای نمونه میتوان بهصورت مسئله اعتیاد که هیچ رد پای مثبتی در روند آن با علم دیده نشده و حتی علم باعث گمراهیش شده، اشاره کرد. جناب مهندس بهواسطه کشف روش درمان DST و صورتمسئله اعتیاد توانستند کلید این قفل کهنه و زنگزده را باز کنند و با باز شدن این مسیر شاهکلید درمان بسیاری از بیماریها و اختلالات روانتنی باز شد. حال باید به این نکته اشاره کرد که علم باید جلوی آگاهی و اطلاعات این مردبزرگ، تعظیم کند. برای ایشان و خانواده محترم ایشان آرزوی سلامتی و عمری به بلندای آفتاب دارم که درصدد کم کردن رنج انسانها هستند.
تجلیل از راهنما در کنگره ۶۰ چه تأثیری بر اعضای کنگره و مسیر درمانی آنها دارد؟
تجلیل از دید من باعث به وجود آمدن امید و طی کردن مسیر درست درمان در اعضاء میشود؛ چرا که اعضاء با دیدن این صحنهها و شنیدن مشارکت راهنماهایی که تجلیل میشوند، نور امیدواری در دلشان به وجود میآید که او هم میتواند این مسیر را تجربه کند. زمانی که راهنما از تجربه خود صحبت میکند، درواقع اعلام میکند که تحت چه شرایطی فرمانبردار بوده، طبق قوانین به حرکت ادامه داده، جایگاههای متفاوتی را تجربه و به چه شکل تاریکیها رو پشت سر گذاشته و این تغییرات به چه میزان در روند زندگی شخصی او تأثیر گذاشته است. قدمهای روبهجلو و مثبت هر راهنما میتواند موجب حرکت اعضا شود. ما شاهد تلاش تمام اعضای کنگره برای بهبود شرایط لژیون، شعبه و زندگی خصوصیشان، هستیم. آنها آموزش گرفتهاند که حرکت روبهجلو و صعودی داشته باشند.
ازنظر شما دلیل تبریک گفتن جناب مهندس علاوه بر راهنمایان، به رهجویان در هفته راهنما چیست و چه ابعادی دارد؟
در ابتدا این هفته مبارک را در درجه اول به جناب مهندس و استادان ایشان، خانم آنی بزرگ (اولین راهنمای گروه خانواده)، استاد امین (استاد جهانبینی)، خانم آنی کماندار (دیدهبان محترم گروه خانواده) و خانم شانی عزیز (اسیستانت اینستاگرام) تبریک و تهنیت عرض میکنم. البته که این بزرگواری جناب مهندس را میرساند، درواقع این ما هستیم که از ایشان قدردانی را میآموزیم و دلیل اصلی شادمانی راهنماها در این روز، خود ایشان هستند. این هفته از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چرا که یادآور خروج انسانهای بسیاری از ظلمت و پیوستن به روشنایی است که این عمل عظیم توسط راهنمایان انجام میپذیرد. درواقع راهنمایی در کنگره60، عظمتی است به بزرگی احیاء انسانهای دردمند که در تصور نمیگنجد؛ ولی ما بهوضوح در کنگره شاهد آن هستیم. جناب مهندس یک هفته را به این امر اختصاص دادهاند و پیام ایشان قرائت و بهصورت لوح تقدیر از راهنمایان تقدیم میشود.
مصاحبهکننده: همسفر پرستو رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
عکاس: همسفر سمانه رهجوی لژیون راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
140