«خلاصه سیدی مسیر»
در سیدی (مسیر) اشاره شده که زندگی بر مبنای سه محور جبر، اختیار و فرمان الهی استوار است. تقدیر نامه پیشین است؛ باید وقت آن برسد، همه بستگی به فرمان الهی دارد, بر فرض مثال ازدواج یک تقدیر است باید وقت آن برسد. ما هر کاری که میخواهیم انجام دهیم، خواست آن به عهده ما میباشد؛ ولی تقدیر و فرمانالهی به عهده ما نیست باید صبر داشته باشیم.
همه ما از آغاز خلقت تا خلق دیگر بودهایم و هیچ چیز از بین نمیرود، خلقت، انرژی و نیروهایی را که پرورش داده است را برای ارتقا و بهرهبرداری از حیات احتیاج دارد. یکی از اهداف خلقت، بودن حیات و لذت بردن و با همبودن است.
برای تبدیل شدن؛ باید تغییرات لازم انجام شود، یکمرتبه آدم مصرفکننده به آدم سالم تبدیل نمیشود؛ چون هیچ تغییر در او انجام نشده است. برای تبدیل شدن شرایط خاصی وجود دارد؛ کاتالیزور، زمان، عناصر، هدف، نیاز، شرایط و دانش همه وجود داشته باشد تا تبدیل انجام شود.
کسی که اضافه وزن دارد، مدت یک الی دو ماه نمیتواند با نسخههای متعدد و کپسولهای لاغری وزن کم کند، شاید وزن او کم شود؛ ولی سیستم فیزیولوژی بدن او بهم میریزد و بیمار میشود. افراد زیادی بودند که جان خود را به خاطر روش اشتباه از دست دادند.
هر تبدیلی مراحلی دارد که ما باید تابع آن باشیم و باز این مراحل ادامه دارد؛ برای تبدیل شدن یک عامل بسیار مهم وجود دارد که آن محبت است. محبت باعث تغییر و تبدیل میشود. پایه محبت، معرفت است. ما یکباره نمیتوانیم همه را دوست داشته باشیم و یا اینکه انسانها را ببخشیم، در صورتی میتوانیم این کارها را انجام دهیم که دانش و معرفت آن را پیدا کرده باشیم. کسی که انسان را دوست داشته باشد، کاری که به ضرر او باشد را انجام نمیدهد.
اگر دانش مثبت داشته باشیم، تقوا میشود و از آن محبت بوجود میآید و اگر دانش منفی داشته باشیم، فجور میشود و نفرت بوجود میآید. ما سه حالت داریم؛ یا اینکه محبت هست و یا محبت نیست، محبت، خنثی هم میشود مثلاً افرادی که در خیابان هستند با ما ارتباطی ندارند؛ ولی در هر صورت اگر مشکلی برای آنها اتفاق افتاد به آنها کمک میکنیم و یا اینکه محبت نیست، نفرت هست، دشمن خود را در جایی میبینیم، در جایی محبت هست و دانش منفی است؛ یعنی کاری میکنیم که برای انسانها مشکل ایجاد شود و یا کار منفی برای نابودی انسانها انجام میدهیم.
جایی که بین ما انسانها محبت وجود داشته باشد، آنجا سازندگی میشود، مانند: راهنمایی که به شاگردانش محبت دارد، چگونه عمل میکند! ما در کنگره محبت را میبینیم؛ چون پایه و اساس کنگره بر مبنای محبت است.
دیگران کاشتند و ما خوردیم ما میکاریم تا دیگران بخورند.
در کنگره کاری به دین و شغل و درآمد کسی نداریم، از کسی هزینهای هم دریافت نمیکنیم، فقط به او کمک میکنیم تا درمان شود، ما دانشگاه را ساختیم، این شعبدهبازی خداوند است. ما هیچ هزینهای نمیگیریم اگر اینطور نبود؛ هرگز به این نقطهای که امروز هستیم، نمیرسیدیم. محبت نقش مهمی در این زمینه دارد.
در زندگی که پایه آن بر اساس محبت باشد، ارتقا هم هست. محبت همه جا سازنده است؛ اگر قاضی پایه کارش بر اساس محبت باشد به ناحق حکمی را صادر نمیکند.
ما اگر بخواهیم محبت داشته باشیم؛ باید حتماً به دانش و آگاهی رسیده باشیم، آن موقع هست که همه چیز را دوست داریم؛ اگر بین اعضای یک خانواده محبت باشد، سازندگی هست؛ اگر کسی را دوست داشته باشیم، کار اشتباهی انجام دهد، از او دفاع میکنیم.
اگر در وجود کسی محبت باشد، احتکار نمیکند. چیزی که خیلی مهم است، افکار و اندیشه فرد است؛ حتی موقع آشپزی کردن؛ اگر با عشق غذا پخته شود، طعم بهتری دارد.
نزدیک شدن ما به همدیگر بر پایه محبت است؛ برای تبدیل شدن پایه اصلی محبت، دانش و آگاهی است و آن نیروی الهی و جاذبه امواج عشق است که ما را به همدیگر نزدیک کرده است. بعضی افراد هستند که ثروت زیاد دارند؛ ولی کسی را دوست ندارند و تنها هستند.
وقتی محبت باشد ارتباط بوجود میآید، زبانها و دیدنها یکی میشود. همه چی بستگی به درون ما دارد؛ اگر کسی دردمند باشد سعی میکنیم به او کمک کنیم، کسی را دشمن نمیدانیم، کسی را از خود نمیرنجانیم، همه میبینیم؛ ولی دید هر کسی با هم فرق دارد و بستگی به نگاه افراد دارد، بعضیها دلسوزانه مینگرند.
جهان بیرون در مقابل جهان درون خیلی بیارزش است. جهان درون بسیار عظمت دارد. کاری که آقای مهندس انجام دادند، این بود که آدرس درون انسانها را به آنها دادند تا خودشان را پیدا کنند؛ وقتی خودشان را بشناسند از یک انسان بهم ریخته به یک انسان متعادل تبدیل میشوند.
رابط خبری و نویسنده:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکاس:همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون نهم)
ویراستار:همسفر زهرا نگهبان سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
236