سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر، با ۱۲ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتیایکس مصرفی متادون و گل، مدت ۶۰ روز است سفر میکنم به روش دیاستی، داروی درمان شربت اوتی، راهنمای درمان آقا حمیدرضا از لژیون دهم نمایندگی رضوی، تیدیاس مصرف ۲/۵ سیسی.
درود و خسته نباشید خدمت راهنمای محترم. روز اول که وارد کنگره شدم آنچنان تخریبی در ظاهر نداشتم؛ ولی در صور پنهان، رفتار، گفتار و کاسبیام دچار تخریب بسیاری بودم بهقدری که اطرافیان و خانواده را از خودم بسیار دلگیر کرده بودم و اعتبار در کاسبی نزد مشتریان و همکاران از نداشتم؛ ولی خوب خدا را شکر با ورود به کنگره و آموزش و راهنمایی آقای حمیدرضا یکییکی مسائل حل میشود. هنگام انتخاب راهنما هیچکس را غیر از آقای حمیدرضا ندیدم که بتواند من را تغییر دهد، از مصرف مواد خسته شده بودم و با خودم فکر میکردم که به کمپ بروم و سقوط آزاد را امتحان کنم؛ ولی به علت وابستگی زیاد پسرم به نمیتوانستم دوری را تحمل کنم تا اینکه پا به کنگره گذاشتم و خدا را شکر عضوی از کنگره ۶۰ شدم، اکنون با امیدواری تمام به راه خود ادامه میدهم، روزهای اول به دلیل مشکل نگهداری فرزندم و مسائل کاری با همسرم بحثهای زیادی داشتیم و او هر دفعه که میخواستم به کلاس بیایم میگفت: تو هیچی نمیشوی، تو عوض نمیشوی و حرفهایی از این قبیل، به دلم سنگینی میکرد؛ ولی این حرفها را با راهنمای خود در میان میگذاشتم و ایشان امید را در دلم زنده میکرد و میگفت: تو خودت را تغییر بده تا همسرت نیز تغییر کند، خدا را شکر تا این لحظه همینطور شد و همسرم پابهپای من و در کنارم کمکحال من است. هدف من برای ترک مواد، فرزندم بود، دلیل دیگر برگشت اعتبار شغلی، من نمیخواستم فرزندم در آینده با پدری بیعاطفه، بی اعصاب و معتاد زندگی کند، در این چهار ماه ورق برگشته و من تغییر کردم که همهٔ اینها را مدیون کسی هستم که با آموزش و راهنماییهای خود مسیر روشنایی و لذتبردن از زندگی را به من آموخت. واقعاً اسم راهنما در شأن و شخصیت ایشان است مردی که با تمام وجود میبینم که تلاش میکند و دلسوزی میکند تا ذرهای از ناامیدی و تاریکیهای من را کم کند و بهسوی امید و نور روشنایی هدایت کند، پدری دلسوز و مهربان درعینحال بااقتدار و محکم، در کنگره به ما خدمت میکند تا بیشتر خودمان را بشناسیم و از ناامیدی دور باشم تجربیات گرانبهای او مسیر غلط زندگی مرا تغییر داد و به سمت نور و عشق هدایت شدم، چهره و صدای دلنشینش در قلب و زندگیام جاری شده است. در هر لحظه از زندگی حضور او را در خنده و اشک حس میکنم. شما مرا دلگرم زندگی کردی و آموختی چگونه رفتار کنم و چگونه بدون مواد لحظات خوشی را در کنار همسر و فرزندم داشته باشم. تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام که بوسیلهی کنگره ۶۰ باعث شدند دوباره خانوادههای زیادی کنار هم قرار بگیرند و زندگی آنها پر از محبت شود. قدردان و سپاسگزار راهنمای خوبم هستم که مرا از ناامیدی بهسوی امید هدایت کرد.
نگارش: مسافر سجاد از لژیون دهم
ویرایش: مسافر ایمان از لژیون پانزدهم
ارسال: مسافر مرتضی
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
73