راهنما را به عنوان یک جایگاه می‌بینم

بنام قدرت مطلق الله 

انجام راه درست و کامل، انسان را به انوار الهی نزدیک می‌کند و انوار الهی؛ چشم دل را می‌گشاید و با دید وسیع جهان‌ها، چهره واقعی خود را در تصویر ذهن بطور کامل حک می‌نماید.
باز می‌گوئیم به سبب آغاز دوباره و احیای دوباره شما، تشویق‌تان می‌کنیم تا به وظایف خود آشنا شوید و ارتباط محکمی با ما برقرار نمایید.
اصوات؛ مانند حس و نور در شکل‌گیری، معنا می یابد و در معنا؛ مفهوم خواست انسان، متولد می‌گردد... 

گفتگو با راهنمای محترم لژیون دوم نمایندگی شفا مسافر عباس، به مناسبت هفته راهنما
مسافر عباس بابیش از ده سال تخریب وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره خوراکی و کشیدنی،11ماه و 11روز سفر کردند، به روش dst، داروی درمان شربت ot، راهنمای درمان مسافر کریم خلیلی لژیون سوم نمایندگی شفا مشهد، ورزش در کنگره شنا و والیبال، رهایی از بند مواد 5سال و 5ماه و16روز، در ضمن سفر نیکوتین هم داشتند راهنمای درمان مسافر فرهاد فیروزی، رهایی از بند نیکوتین 5سال و 5ماه و16روز 

حس شما در مورد کلمه راهنما چیست؟
در مورد کلمه راهنما، باتوجه به صحبت‌های جناب آقای مهندس دژاکام، هر مطلبی در کنگره دارای دو صور می‌باشد یکی صور پنهان و دیگری صور آشکار، در صور آشکار معنی کلمه راهنما یعنی کسیکه راهنمایی می‌کند راه را نشان می دهد و بلد راه است،
اما آن چیزیکه در کنگره 60در مورد راهنما گفته شده برای من در یک چهارچوب و خدمت نشان داده می‌‌شود، راهنما را به عنوان یک جایگاه می‌بینم،.
جایگاهی که ضمن داشتن علم راهنمایی کردن برای درمان اعتیاد از نظر جهان‌بینی و روان هم باید به آن بینش، نگرش و اندیشه رسیده باشد و انجام این مهم، نیاز به اجازه دارد که استاد بزرگ کنگره60، جناب آقای مهندس دژاکام با تشخیص و نگاه خاص خود می‌توانند آن اجازه را به شخص بدهند که آیا لیاقت و شرایط بودن در این جایگاه را دارد یا ندارد.

به نظر شما چرا مهندس دژاکام فیلترهای متعددی را برای قبول شدن در آزمون راهنمایی گذاشته‌اند؟
راهنما شدن فقط داشتن علم درمان اعتیاد در کنگره 60 نیست بحث صور پنهان و جهان‌بینی هم هست حتی فیلتر شفاهی و حضوری، کسی‌که بعنوان راهنما قبول می‌شود و حضوری خدمت آقای مهندس می‌رسد بنظر من آخرین فیلتر می‌باشد که قبل از اهدای شال توسط جناب مهندس دژاکام انجام می‌شود که خیلی برای من تجربه قشنگی بود.
ایشان در آن جمع فرمودند: آقایان هر کس برای گرفتن شال حضور پیدا می‌کند مقابل من در چشمان من نگاه کند و این برای من یک حس غریب و هم خوشایند بود من فکر می‌کنم این فیلتر بهترین و قوی‌ترین فیلتری است که آقای مهندس گذاشته‌اند به این وسیله شخص سنجش می‌شود که آن شخص شرایط خدمت در این جایگاه را دارد یا خیر.
برای کسب هر جایگاهی در کنگره۶۰ فیلترهایی وجود دارد که  صور آشکار آن آزمون است باید اطلاعات به اندازه کافی باشد مطالب را به اندازه کافی آموزش دیده باشد و حتی برای من در کنگره آن بحث صور پنهان و آن نگاه آقای مهندس و آن آزمون شفاهی‌اش خیلی ارزشمندتر و فیلترقویتری است. به نظر من در کنگره ۶۰ برای همین حس و آن پیوند محبت بین راهنماها خیلی خیلی جایگاه بالایی دارد و نقطه اتصال راهنما و رهجو می‌شود.

علاقه خدمت برای یک راهنما باید چگونه باشد؟
اگر بخواهم آن پیوند و حسِ محبتی که در سفر اول و در سفر دوم با راهنمای خودم را شرح بدهم واقعاً زمانیکه در سفر اول درحال آموزش گرفتن بودم یکی از آرزوهایم این بود که بتوانم جایگاه راهنمایی را تجربه کنم ولی تصورش برای من تقریبا غیر ممکن بود، من فکر می‌کنم پیوند محبتِ آن خواسته در درون رهجو هست که راهنما با تشخیص خواسته، آن‌را مانند یک بذر پرورش می‌دهد و آبیاری می‌کند تا می‌رسد به جایی که آن خواسته متبلور می‌شود و آن بذر رشد می‌کند و این اتفاق می‌افتد.
فقط داشتن دانش شفاهی یا کتبی کفایت نمی‌کند برای راهنما شدن آن پیوند محبت آن حسی که انتقال داده می‌شود بنظر من بیشترین کارایی را دارد.

منظور از فرّ انسان‌های بر باد رفته در پیام چیست؟
در حقیقت آن‌ چیزی‌که من از این موضوع درک می‌کنم و حس خیلی جالبی نسبت به این موضوع دارم، شاید نتوانم آن حس را آنگونه که باید بیان نمایم  فرِّ انسانهای برباد رفته آن خمیر مایه و آن شالوده یک انسانی که ازش گرفته شده و باید با درمان در کنگره ۶۰ و جهان‌بینی آنرا دوباره پس بگیرد باید با آموزشها، جهان‌بینی، آگاهی، آن پیوند عشق و محبت، آنرا پس بگیرد و جایگاه واقعی و انسانی را دوباره بدست آورد و آن تعادل و حال خوش را با وجود این فرِّ برباد رفته بدست آورده و تجربه نماید. 

مرزبان خبری مسافر علی اصغر
مصاحبه کننده مسافر کسری ل4
تنظیم و ارسال خبر مسافر مهدی ل7