English Version
This Site Is Available In English

زمانی‌که در محل کارم و یا منزل هستم به رهجوهایم فکر می‌کنم

زمانی‌که در محل کارم و یا منزل هستم به رهجوهایم فکر می‌کنم

چهارم جلسه از دوره بیست و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم مسافر عقیل، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر رحمت با دستور جلسه «هفته راهنما» روز چهارشنبه 01 اسفند ماه 1403، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شاکرم که در این روز عزیز، قسمت شد که من در این جایگاه قرار بگیرم، به همه راهنماهای کنگره 60 این هفته را تبریک می‌گویم و امیدوارم در این مسیر پیروز و موفق باشند.

در مورد دستور جلسه، دوست دارم نیم نگاهی به گذشته داشته باشم و سفری که در کنگره داشتم و اهدافی که دنبال می‌کردم را بیان کنم، هدف اولم سفرم بود که موادم را به حداقل برسانم تا بتوانم نئشگی را دوباره احساس کنم روزی که وارد کنگره شدم در گوشه‌ای با حال خراب یا حس بسته که اصلا چیزی را متوجه نمی‌شدم نشستم و راهنمایم را انتخاب کردم و سفرم را شروع کردم، منتهی سفرم به دلایلی به انتها نمی‌رسید و برای مدتی از کنگره دور شدم، وقتی دوباره وارد کنگره شدم یک هدف بزرگتر داشتم و آن این بود که حرکت مثبتی انجام بدهم؛ زیرا روزگار درس‌های بزرگی به من داده بود و نیتم این بود که در جایگاه راهنمایی خدمت کنم و در این جهت حرکت کنم. آن روزها احساسم این بود که راهنماها من را نمی‌پذیرند و این حس ناشی از این بود که سفرم را خراب کرده بودم ولی راهنمایم متوجه نقاط ضعف من شد و توانستم از این بحران نجات پیدا کنم، اکنون برای من هر روزِ کنگره جشن است و هر روز احیاء و احیاتر می‌شوم، هر روز چیزهای جدیدی یاد می‌گیرم؛ ما خیلی اوقات از آموزش‌های آقای مهندس جا می‌مانیم و خیلی از سی‌دی‌ها را  گوش نمی‌کنیم اما با حضور در کنگره مفاهیم آن سی‌دی‌ها را از طریق همدیگر دریافت و جذب می‌کنیم.

من در بیرون از کنگره نمی‌توانستم در جمعی خوب صحبت کنم، آقای مهندس این تفاوت را اینگونه بیان می‌کند که در جامعه تفاوت افراد کنگره با افراد بیرون از کنگره کاملا به چشم می‌آید و من هم توانستم این نقص را در کنگره به خوبی برطرف نمایم. من دست راهنمایم را می‌بوسم زیرا در تاریکی‌‌های بسیاری قرار داشتم و ایشان کمک کردند به رهایی برسم و در جایگاه راهنمایی قرار بگیرم، امیدوارم که بهترین‌ها قسمت ایشان بشود.

این جشن‌ها می‌خواهد به من نشان بدهد که گذشته‌ام را از یاد نبرم باید با تمام وجودم در لژیون به رهجوهایم کمک کنم و به آنها خدمت نمایم، زمانی‌که در محل کارم و یا منزل هستم به رهجوهایم فکر می‌کنم و اینگونه نیست که یک راهنما صرفاً فقط طبق پروتکل درمانی به رهجو برنامه بدهد و برود، آقای اشکذری می‌گفتند که هر 30 ثانیه راهنما به رهجویش فکر می‌کند و رهجو به راهنمایش، واقعا همین‌گونه است امیدوارم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم؛ برادرم من را به کنگره معرفی کرد و الان خودش در بدترین شرایط اعتیاد است، می‌خواهم بگویم خیلی چیزها تقدیر انسان است که آقای مهندس نیز در سی‌دی مسیر به این موضوع اشاره کرده‌اند اما نباید قدرت خواست و تلاش را فراموش کنیم، اگر به من اجازه داده شده که الان روی این صندلی نشسته‌ام باید به بهترین شکل این کار را انجام بدهم.

راهنما به دنبال پاکت رهجو نیست و با خداوند عهد بسته و می‌خواهد خودش را در لژیون و مسیر کنگره پیدا کند، من مطمئنم هر کسی بخواهد می‌تواند در این جایگاه خدمت کند و اصلا دور از دسترس نیست؛ عناصر لازم برای تبدیل شدن در وجود ما هست فقط کافی است در جهت آن حرکت کنیم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .