پیام از استاد سردار:
همه انسانها تصور میکنند؛ بهترین راه، کوتاهترین راه است، در نتیجه به درستی و یا به نادرستی آن، تفکر ندارند؛ راهی را میروند که زودتر به خواستههای خود برسند؛ لذا، مشقهایشان همیشه ناتمام و بیمحتوا باقی میماند و مجبورند، دوباره بنویسند.
غذای نیم پخته و یا به عبارتی خام، قابل خوردن نیست.
گروه سایت همسفران نمایندگی شعبه اروند آبادان با همسفر شهناز مصاحبهای آموزشی و پر از محبت انجام داده است تا این عزیز از تجارب خود سخن بگویند.
شما را به خواندن این مصاحبه زیبا دعوت میکنیم.
همسفر شهناز و مسافرشان علیرضا با تخریب هشت سال با آخرین آنتیایکس شیشه و تریاک وارد کنگره شدند و به مدت یازده ماه به روش دیاستی و داروی اوتی با راهنمایی راهنما مسافر محسن و راهنما همسفر بدریه سفر کردند.
هم اکنون دو سال و یک ماه است که با دستان پر توان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها شدند.
همسفر شهناز به لطف خداوند و آموزشهای کنگره جایگاههای خدمتی دبیر، نگهبان، حضور و غیاب، وبلاگ، نگهبان بدمینتون را گذراندهاند و در حال حاضر با خدمت نگهبان صوتی و قبول شدن در امتحان کمک راهنمایی در کنگره حضور دارند.
همسفر شهناز عزیز چند مدت است، که در کنگره60 حضور دارید؟
چهار سال و یازده ماه.
برای ما میفرمایید چطور با کنگره60 آشنا شدید؟
از طریق دوستی به نام همسفر فرشته که خودشان مسافر داشتند و رها شده بودند که من را با خانواده راهنما مسافر علیرضا بیات آشنا کردند و ایشان به من پیشنهاد دادند که روزهای دوشنبه که جلسه خصوصی است بیایم و مسافرم سفر خود را شروع کنند.
همسفر شهناز برای ما میفرمایید آیا راحت سفر کردید و به رهایی رسیدید؟
شروع سفرم در ابتدا با سختیهای زیادی همراه بود و چالشهای زیادی را پشت سر گذراندم، در ابتدا مسافرم حاضر نبود برای درمان به کنگره بیاید و من مجبور شدم به تنهایی به کنگره بیایم، بعد از مدتی با استفاده از آموزشهای کنگره توانستم مسافرم را متقاعد کنم که برای درمان به کنگره بیاید؛ چون تغییرات من را دیده بود، سفرش را شروع کرد البته بعد از سه سال که من وارد کنگره شده بودم.
من شخصا میتوانم بگویم که با دیدن شما وادی سوم را خیلی بهتر و بیشتر درک کردم، لطفا خودتان برای ما توضیح میدهید؟
قبل از کنگره همیشه به دنبال راهی بودم تا از این وضعیت نابسامان رها شوم؛ انتظار داشتم که دیگران به کمک من بیایند، دستم را بگیرند و من را از این تاریکی رها کنند اما هیچکس نبود که حال و روزم را آنطور که باید درک کند و تنها کاری که دیگران انجام میدادند یا دلسوزی بود و یا سواستفاده از وضعیتی که داشتم، دیگر آن احترامی که قبلا به خانواده من میگذاشتند کمتر شده بود؛ از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم حرکت کنم و منتظر کمک کسی نباشم، اینجا بود که اتفاق خوبی برایم افتاد و معنای وادی سوم را درک کردم؛ که هیچ موجودی به اندازه خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند.
شما غیر از خودتان سه همسفر دیگر هم دارید، از تاثیرات کنگره بر روی آنها میفرمایید؟
سه همسفر دیگر یعنی؛ پسرم، دخترم بهاره و دختر کوچکم حدیث که آنها نیز کنگره را درک کردند و زمانی که مسافرم به رهایی رسید و حال من از لحاظ روحی و روانی خوب شد، به آموزشهای کنگره علاقهمند شدند و آنها نیز آموزشهای کنگره را پیگیری میکنند، خدا را شکر به آرامش رسیدند و اتفاقات خوبی در زندگی آنها افتاد، در پی تلاش و کوشش برای تغییر خود و زندگیشان هستند.
از تاثیر سیدی نوشتن و آموزشها برای ما صحبت میکنید؟
اولین تاثیری که سیدی نوشتن ایجاد میکند، تمرکز بیشتر در ذهن است؛ کسانی که فراموشی دارند، سیدی نوشتن تاثیر زیادی در درمان این مساله دارد، مساله دیگر اینکه؛ با سیدی نوشتن درک مطالب برای ما بهتر و عمیقتر خواهد بود.
نظرتان را در مورد وادی یازدهم و تاثیراتش برای ما میفرمایید؟
وادی یازدهم؛ این امید را به کسانی میدهد که در مسیر درست حرکت میکنند و با پالایش، تزکیه و آموزشهای صحیح میتوانند تبدیل به چشمهای جوشان و رودی خروشان شوند و به هدف مورد نظر خود برسند، انسانهایی که خواستههایشان در جهت درست باشد و انگیزه قوی داشته باشند، در آخر به بحر و اقیانوس خواهند رسید که سراسر آرامش است.
قبول شدنتان در جایگاه خدمتی کمک راهنمایی تبریک میگویم، لطفا از حس و حالتان برای ما بفرمایید؟
خیلی ممنون از شما همسفر آرزوی عزیز، واقعا حس خیلی قشنگی دارد که انسان ثمره تلاش خودش را ببیند، من از این بابت خیلی خوشحالم و شاکر خداوند هستم که مرا لایق این دانست که بتوانم در این جایگاه به انسانهای دردمند خدمت کنم و آموزش بگیرم.
برای سفر اولیها چه توصیه و سخنی دارید بفرمایید؟
توصیهای که برای سفر اولیها دارم این است، که همیشه گوش به فرمان راهنما خود باشند، در مسیر کنگره و حرمتها و قوانین کنگره حرکت کنند، امیدوار باشند که در آخر امر، امر اول اجرا خواهد شد.
از حس و حال قبل از ورود به کنگره و حال که در کنگره حضور دارید، میفرمایید؟
قبل از کنگره تخریب زیادی داشتم، عدم اعتماد بنفس، استرس و نگرانی سراسر وجودم را پر کرده بود، اما زمانی که آموزشهای کنگره را جدی گرفتم؛ تغییرات را در خود احساس کردم و اینک آرامشی دارم که با هیچ چیز آن را عوض نخواهم کرد.
آیا تا به حال پیش آمده است که در ذهن خود بگویید دیگر بودن در کنگره کافی است و بخواهید از کنگره بروید؟
خیر؛ زیرا هنوز خود را نیازمند کنگره و آموزشهای آن میدانم، امام علی (ع) میفرمایند: ( اطلبوا یعلم من المهد الی الجد ) ز گهواره تا گور دانش بجوی، تا زمانی که در این جهان زندگی میکنم به دنبال علم و دانش حرکت خواهم کرد، چه علمی و دانشی بهتر از آموزشهای کنگره میتواند برای من همسفر باشد؟
سخن از دوست شنیدن خوش است و حال کلام آخر؛
قدرشناس کنگره و زحمات جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان باشیم، حرمتها را زیر پا نگذاریم، ظرف بزرگی برای دریافت علم و دانش کنگره برداریم تا بتوانیم دریافت بیشتر داشته باشیم.
مصاحبه شونده: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
طراح سوال و مصاحبه گر: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
156