English Version
This Site Is Available In English

تبریک از ته قلب به راهنما

تبریک از ته قلب به راهنما

جلسه چهاردهم از دور دهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی ایران با دستور جلسه" هفته راهنما با استادی ایجنت محترم مسافر بهرام، نگهبانی مسافر حیدر و دبیری مسافر محمد روز سه‌شنبه 30 بهمن ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد

سخنان استاد:

سلام دوستان، بهرام هستم، یک مسافر. سپاسگزارم از دبیر محترم و دوستانی که نوشتارها را خواندند. خدا را هزاران هزار مرتبه شکر می‌کنم که امروز هم لیاقت حضور پیدا کردم تا در کنگره ۶۰ حاضر و خدمتگزار باشم.

امروز جشن هفته راهنما راداریم. در رأس، این هفته را به اولین راهنمای کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس، تبریک می‌گویم و همچنین به خانواده محترمشان و همسفران گرامی‌شان. سپس این هفته را به راهنمایم آقا سجاد عزیز و تمام راهنمایان محترم در سراسر کشور، به‌خصوص راهنمایان نمایندگی ایران و دوستانی که تازه راهنما شده‌اند، تبریک می‌گویم. همچنین به تازه‌واردین و عزیزانی که در شعبه ما پس از آزمون، موفق به دریافت شال راهنمایی شده‌اند، تبریک عرض می‌کنم.

هفته راهنما، همان‌طور که آقای مهندس در روز چهارشنبه گفتند، واقعاً هفته مهمی است. راهنماها موتورهای تولید کنگره ۶۰ هستند. اگر دقیق فکر کنیم، می‌بینیم که موتور اصلی کنگره ۶۰، راهنمایان آن هستند، از راهنمای تازه‌واردین گرفته تا راهنمایان شال نارنجی. همه ما می‌دانیم که راهنماها چه زحماتی را در طول یک سال می‌کشند. در کنگره ۶۰ هیچ‌کس بدون راهنما نیست. حتی مهندس هم خودشان راهنما دارند، دیده‌بان‌ها راهنما دارند، ایجنت راهنما دارد، مرزبان راهنما دارد و تمامی راهنماها، خودشان نیز راهنما دارند. در کنگره ۶۰ کسی نیست که بدون راهنما بخواهد برای خودش بیاید و برود.

واقعاً راهنما زحمت زیادی می‌کشد تا رهجو به حال خوش برسد. همه ما، به قول آقای مهندس، باید کلاه خودمان را قاضی کنیم که چگونه باید از راهنمایمان تشکر کنیم. کنگره ۶۰ رایگان است، بله، ورود به آن کاملاً رایگان است. اما این بدان معنا نیست که من بیایم، درمان شوم و بعد بروم بدون هیچ قدردانی. نه، من باید از راهنمایم تشکر کنم. آقای مهندس چهار جشن برای ما در نظر گرفته‌اند که همگی به‌نوعی جشن قدردانی هستند: جشن دیده‌بان، جشن همسفر، جشن راهنما و جشن مرزبان و ایجنت. این‌ها پایه‌های اصلی کنگره هستند که بدون هیچ چشم‌داشتی خدمت می‌کنند.

یک راهنما، شاید باور نکنید، اما سالانه ممکن است ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان از جیب خودش هزینه کند تا بتواند خدمت کند. یعنی راهنما هیچ نیازی به پول رهجو ندارد. تمام راهنمایان کنگره ۶۰ ازنظر مالی در وضعیت خوبی هستند. بنابراین، وقتی من پولی را در پاکت می‌گذارم و به راهنما می‌دهم، درواقع میزان شعور، آگاهی و درک خودم را نشان می‌دهم؛ اینکه چقدر متوجه شده‌ام که این راهنما چه ارزشی دارد و این رهایی من چقدر ارزشمند است. آقای مهندس گفتند: «کلاه‌خود را قاضی کنید.» درگذشته، قاضی‌ها کلاهشان را مقابل خود می‌گذاشتند و با آن مشورت می‌کردند. من هم باید فکر کنم که درمانی که دریافت کرده‌ام، چقدر ارزش دارد.

همه ما در جامعه زندگی می‌کنیم و می‌دانیم که هزینه‌های درمانی چقدر بالا رفته است. یک سرماخوردگی ساده ممکن است حداقل یک‌میلیون تومان خرج بردارد. حالا تصور کنید بیماری‌های سخت‌تر که برای درمانشان ابتدا باید ۵۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کرد. کنگره درمان را ارائه می‌دهد و بعد رهجو با یک ۲۰۰ هزارتومانی در پاکت، فکر می‌کند که وظیفه‌اش را انجام داده است. این به شأن راهنما توهین می‌شود. اگر کسی واقعاً توانایی مالی نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر کسی دارد و تنها مبلغ اندکی در پاکت می‌گذارد، این نشان‌دهنده درک پایین او از ارزش راهنما است. در چنین مواقعی، حتی یک دل نوشته زیبا می‌تواند ارزشی بسیار بالاتر از یک مبلغ ناچیز داشته باشد.

آقای مهندس این هفته را تعیین کرده‌اند تا ما از راهنمایانمان تقدیر کنیم. آقا سجاد در لژیون می‌گفت: «باید در این روز از من تقدیر کنید، اما در روزهای دیگر لازم نیست.» حتی اگر کسی ۱۰۰ میلیون هم بدهد، راهنما از او قبول نمی‌کند، اما در این هفته، وظیفه ماست که از راهنمایمان قدردانی کنیم، با احترام و با تشکری شایسته. مبلغی متناسب با شأن و جایگاه راهنما در پاکت بگذاریم و دودستی تقدیمش کنیم، و از ته قلبمان بگوییم: «تبریک می‌گویم.» این کار باعث می‌شود که راهنما نیز بعد از یک سال زحمت، خستگی‌اش از بین برود.

آقای مهندس گفته‌اند: «بدترین راهنمای کنگره، بهترین انسان است.» چرا؟ چون این فرد دانش اعتیاد دارد و هدفش این است که یک نفر را به رهایی برساند. اما این‌یک نفر، فقط یک فرد نیست. او می‌تواند نماینده یک طایفه، یک محله یا حتی یک شهر باشد. وقتی راهنما یک نفر را به رهایی می رساند، درواقع کل اطرافیان او را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. راهنما نیازی به پول رهجو ندارد، همان‌طور که کنگره ۶۰ هم نیازی به پول ما ندارد. آقای مهندس گفته‌اند که هزینه روزانه کنگره ۶۰ در سراسر کشور ۵۰۰ میلیون تومان است! وقتی این را شنیدم، پایم به زمین چسبید. ما حتی از این هزینه‌ها خبر نداریم.اما همیشه پهلوانانی هستند که این هزینه‌ها را تقبل می‌کنند و کنگره را زنده نگه می‌دارند.

به همین دلیل، باید به راهنمایمان احترام بگذاریم. من از صمیم قلب این هفته راهنما را تبریک می‌گویم و از این بابت بسیار خوشحالم.

یک نکته دیگر که می‌خواستم بگویم این است که ماه مبارک رمضان نزدیک است. هرسال، ما در کنگره افطاری داریم. با هزینه خودمان آشپزی می‌کنیم، خدمت می‌کنیم، و هنگام اذان، کنار هم افطار می‌کنیم. تمام هزینه‌ها را خودمان تقبل می‌کنیم. کسانی که مایل هستند برنج، عدس، لوبیا، لپه، نخود، یا هر چیز دیگری اهدا کنند، از امروز می‌توانند به مرزبانی مراجعه کنند و اسم خود را ثبت کنند. هر کس که می‌خواهد ۱۰ کیلو برنج، ۲۰ کیلو گوشت، یا هر چیز دیگری اهدا کند، می‌تواند از همین امروز اقدام کند. ما به‌زودی آشپزخانه را راه‌اندازی می‌کنیم تا به امید خدا، یک ماه رمضان خوب را کنار هم بگذرانیم.

واقعاً از صمیم قلب، هفته راهنما را به‌تمامی راهنمایان نمایندگی ایران که بسیار دوستشان دارم تبریک می‌گویم. راهنماهای نمایندگی ایران، ازنظر معرفت، سواد اعتیاد، و خدمت‌رسانی، واقعاً نمونه هستند. راهنماهای شال نارنجی، فوق‌العاده‌اند! لطفاً یک تشویق درخور برایشان داشته باشید.متشکرم که به صحبت‌های من گوش دادید.

جشن راهنما

انتخاب مسافر اژدر به عنوان نگهبان سه شنبه

مرزبان کشیک: مسافر حمدالله

تایپ: مسافر رضا لژیون سوم
عکس: مسافر رضا لژیون سوم، مسافر محمد و بهنام لژیون یکم
ارسال: مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .