سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. گاهی اوغات، مرور گذشته می تواند کمک شایانی به انسان ها انجام دهد، من دو سال و نیم پیش وارد کنگره شدم، اما به محض ورود و گذشتن اولین جلسه مشاور تازه واردین، رفتم و دیگر نیامدم. بیشتر از دو سال و نیم طول کشید تا مجدد به کنگره برگردم. در حال حاضر بسیار ناراحت هستم که این دو سال و نیم را از دست دادم.
اما راهنمایم میگوید که آن وقت، زمان سفر من نبوده و حتماً باید این زمان می گذشت. یعنی این دو سال و نیم باید میگذشت تا من بتوانم به کنگره بیایم، البته حالا که آمده ام دیگر نمی توانم بگویم زمان سفر کردن من بعداً است، دیگر توجیهی بابت عدم درمان من نیست. اصلاً قصد اغراق و بزرگنمایی ندارم اما از اون زمانی که مجدد وارد کنگره شدم، زندگیم کاملاً تغییر کرده است و از این بابت شکرگزار خداوند هستم.
در حال حاضر مشکلات فراوانی برایم پیش میآید اما تفاوت حالا با قبلاً این است که خداوند در حال حاضر در زندگیم کاملاً حس میشود، احساس می کنم خدا در زندگی من حضور گرمی دارد و نور الهی به زندگی من تابیده است. من در زندگی خیلی کارها کردم، خیلی جاهایی که نباید میرفتم رفتم، اما حالا که وارد کنگره شدم همه چیز را تغییر دادم و تغییر کرده است. آموزشهای آقای مهندس دژاکام در این تغییرات بسیار موثر بوده و خصوصاً راهنمای عزیزم که با محبت و صبر در حال کمک کردن به من است. روی بوم زندگی هرجور میخواهی نقاشی بکش، زیبا و زشت پای توست، تصویر اگر زیبا نبود تو نقاش خوبی نبودی، از نو دوباره رسم کن تصویر را و باورش کن.
دلنوشتهای از: مسافر محمد لژیون دوم
گروه سایت نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
78