English Version
This Site Is Available In English

صبر، عدالت، شجاعت و محبت، لازمه جایگاه راهنمایی

صبر، عدالت، شجاعت و محبت، لازمه جایگاه راهنمایی

دومین جلسه از دوره پنجاه و هفتم از کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی راهنمای محترم مسافر حبیب، نگهباني  مسافر سعید و دبیری مسافر امید با دستور جلسه «هفته راهنما» سه‌‌شنبه، سی‌ام بهمن‌ماه ۱۴۰۳، ساعت ١۶:٣٠  آغاز به کار نمود. در ضمن مراسم جشن هفته راهنما در این روز با شور فراوان برگزار شد.

سلام دوستان حبیب هستم یک مسافر؛
بابت حضور در این جایگاه خدا را شکر می‌کنم و خیلی خوشحال هستم که امروز جشن هفته راهنما را داریم. به تمام راهنمایان و در رأس آنها به جناب آقای مهندس دژاکام عزیز تبریک می‌گویم. به راهنمای خودم استاد میرزایی تبریک می‌گویم. خیلی خوشحالم که این جمع قوی و با انرژی را در شعبه داریم.

یادم هست که در سال‌های گذشته در هفته راهنما یک نفر مشارکت کرد و گفت: راهنمای من خدای من است، این حرف را در حضور جناب مهندس زدند و ادامه دادند که من عذرخواهی می‌کنم ولی من اول از همه از راهنمای خودم تشکر می‌کنم چون اگر راهنمای من نبود قطعاً من نه شما را می‌شناختم و نه روش "DST را می‌شناختم!
راهنماها خیلی زحمت می‌کشند و این هفته، هفته راهنما هست، امروز جشن می‌گیریم و از آنها قدردانی می‌کنیم که خود یک نوع شکرگزاری است، قدردانی که به قلب و گفتار است. راهنمایی واقعا کار سختی است، جدا از اینکه باید سفر دومی باشیم باید از گذرگاه‌های متعددی عبور کرده و سختی‌های زیادی را متحمل شد. در صفحه آخر جزوه راهنمایی یک جمله است: اگر صبر ایوب، مهر محمد، شجاعت حسین و عدالت علی را ندارید، بروید به سراغ کار خودتان که شما به درد جایگاه راهنمایی نمی‌خورید. فقط شرکت در امتحان نیست، شخصی که می‌خواهد راهنما بشود باید تمام این موارد را داشته باشد. آقای حکیمی می‌گفتند که سر آزمون راهنمایی، شخص جواب سوال را می‌داند ولی تیک اشتباه می‌زند. راهنماها یک سری موانع را در صور آشکار و پنهان رد کرده‌اند. صبر حتماً باید باشد، چون با بالا و پایین شدن حال رهجو، راهنما پیر می‌شود و همین‌طور باید در دو جبهه با نیروی تاریکی مبارزه کند، یکی تاریکی خودش و یکی تاریکی رهجو. من خودم نه خدا را قبول داشتم و نه پدر و مادر، این راهنمای من بود که من را از باتلاق بیرون کشید، من خیلی اذیت می‌کردم و ایشان خیلی صبر داشتند، و این صبر ایوب را ما در اینجا به چشم خودمان می‌بینیم.
شجاعت حسین هم می‌بینیم که شجاعانه این پرونده را قبول کردند و از وقت خودشان می‌زنند و می‌آیند، مهر محمد هم که این مهربانی، عطوفت و محبت واقعاً هست، مانند یک مادر مهربان و همانند یک پدر سختگیر ولی با محبت، عدالت علی واقعاً اتفاق می‌افتد و راهنما آموزش‌ها را به همه رهجوها به صورت یکسان می‌دهد، این عشق، عدالت، شجاعت و صبر از کجا می‌آید؟ چون راهنما نسبت به انسان شناخت کامل دارد و واقعا عشق به خدمت دارد، فرق هم نمی‌کند در راهنمایی، مرزبانی و خدمت‌های دیگر باید عشق باشد چون اگر عشق نباشد تبدیل به زجر می‌شود و هیچ لذتی از این موضوع نمی‌برد.

یادم است که راهنمای من می‌گفتند که این راه پله ورودی سنگ محکتان باشد، نگاه کنید ببینید وقتی وارد شعبه می‌شوید چه حالی دارید و وقتی می‌روید بیرون با چه حالی می‌روید؟! در کنگره باید آموزش‌ها را به نحو احسن برداشت کرد، وقتی من فقط حضور داشته باشم ولی چیزی برداشت نکنم به چه دردی می‌خورد؟ فقط یک صندلی را اِشغال کرده‌ام.
راهنمایی سختی‌های خودش را دارد، انشاالله راهنما می‌شوید و می‌بینید، راهنمایی نیست که پیامک ناسزا به آن نداده باشند و تمام رهجوهای آن بدون بالا و پایین در مسیر حرکت کرده باشند. قوانین کنگره شاید در نگاه اول خشن و سختگیرانه باشند تا رهجو بیاد و در مسیر کنگره قرار بگیرد، ولی تمام این قوانین علت خودشان را دارند، مثل همان جمله خداوند خطاب به فرشتگان که می‌گفتند چرا انسان را خلق کردی؟ و خداوند پاسخ داد: من می‌دانم آنچه را که شما نمی‌دانید! و این موضوع را من اگر کارتن‌خواب هم بودم در اینجا دیدم و متوجه شدم که صفت گذشته در انسان صادق نیست.
برای رسیدن به جایگاه راهنمایی باید عقبه‌ها را رد کنیم و کسانی که الان راهنما هستند به این موضوع رسیده‌اند و لذت جایگاه خودشان را می‌برند، امیدوارم تک تک شما این جایگاه را تجربه کنید و به این لذت برسید چون لذتی که در جایگاه راهنمایی هست در هیچ جایگاهی نیست.


موضوع دیگر اینکه رهجویی که گریز می‌زند و حال خوبی ندارد و درست سفر نمی‌کند، این رهجو راهنمای خودش را دوست ندارد و قلباً فرمانبردار راهنما نیست، من شاید سر لژیون به راهنما کلامی بگویم چشم، اما آیا در تنهایی خودم هم فرمانبردار هستم؟ یک آیه داریم که می‌گوید روح تحت امر رب است، راهنما یک درجه کوچکتر از رب است که اگر من گوش به او بدهم و فرمانبردار باشم قطعاً در راستای ارزش‌ها و تکامل قرار می‌گیرم و کسی هم که ضدارزش انجام می‌دهد قطعاً فرمانبردار راهنمای خودش نیست و باید دائم زور بزند، کسی که حال خوبی ندارد قطعاً به صدای جن درون خودش گوش می‌دهد.
امروز روز خوبی هست برای پیوند زدن بندهای محبت، این را بدانیم که اگر این ۱۰ ماه را فرمانبردار راهنما باشیم، بقیه عمر و حتی در حیات‌های بعدی هم از زندگی لذت می‌بریم.
ممنون از شما که به حرف‌های من گوش دادید.
در ادامه شما را به دیدن تصاویری زیبا از برگزاری جشن و اهداء لوح تقدیر به راهنمایان شعبه توسط ایجنت و گروه مرزبانی دعوت می‌کنیم؛

 

 

 

تایپ: مسافر معین
عکس: مسافر امیر
تنظیم: مسافر محسن

«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .