چهارمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای سهشنبه با استادی: مسافر ابوالفضل و نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر حسن با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم مسافر، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و گروه راهنمایان سپاسگزارم که اجازه دادن در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. در ابتدا هفته راهنما را به بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس دژاکام به اولین راهنمای کنگره ۶۰ و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ و مخصوصاً راهنمایان نمایندگی عطار نیشابوری تبریک میگویم و از خداوند بهترینها را برایشان آرزومندم.

واژه راهنما و راهنمایی در کنگره ۶۰ واژه بسیار زیبایی و جایگاه راهنمایی جایگاه بسیار ارزشمندی است و قابل قدردانی و قابلستایش است. چرا ارزشمند است؟ چون در دنیایی که همه کارها با متر و معیار منفعتطلبی و حسابوکتاب صورت میگیرد کسانی حاضرند که از خانوادهشان، از کارشان و از وقتشان و از آرامششان بگذرند و بیایند به کنگره به انسانهای دردمند و گرفتار رنج و عذاب اعتیاد کمک کنند که واقعاً بسیار ارزشمند است. بدون دریافت حتی یک ریال و این قابلستایش است در این دوره و زمانه بااینهمه سختی بااینهمه مشکلاتی که انسانها گرفتارش هستند بالاخره بهعنوان یک انسان در این جامعه زندگی میکنیم ما هم درگیر یک سری مسائل اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی هستیم.

راهنماها میآیند و با عشق و عاشقانه با خالصانه خدمت میکنند. همیشه این سؤال برای من بود که چه میشود با چه جاذبه و چه نیرویی و چه کششی هست که یک عده حاضر میشوند خدمت کنند و خدمت راهنمایی در کنگره ۶۰ چه فلسفهای دارد یک نفر بیاید و به درمان برسد بعد ماهها تلاش کند و بخواند و آزمون بدهد و برای دریافت شال به تهران برود و بار دیگر با هزینه خودش به تهران برود. مصاحبه کند و در کنگره و در لژیون کارآموزی برود. بعد ۴ سال رایگان خدمت کند. واقعاً هیچچیز بهغیراز عشق نیست هیچچیز غیر از عشق و محبت پشت این قضیه نیست که یک انسان به این جایگاه برسد قدردانی و قدرشناسی از بزرگترین آموزشهای کنگره است.
شکرگزاری یک قانون است. یک متن را من خواندم که برایم جالب بود تحقیقی در سال ۲۰۱۷ در واشنگتن و دریکی از دانشگاههای آمریکا انجام دادند، یک تمرین ساده ذهنی برای ۱۴ روز یک عده روزی ۱۰ دقیقه شکرگزاری کنند و اینکه میگویند شکرگزاری قانون است در اینجا ثابت شد و بعد چند روز بهصورت علمی سیستم ایمنی را اندازهگیری کردند مشاهده کردند که ۵۰ درصد سیستم ایمنی اینها نسبت به قبل قویتر شده است.
۱۶ و نیم درصد هورمون کورتیزول که هورمون عصبانیت است و هورمون استرس است کمتر شده است که قدردانی و قدرشناسی قانون است. در کنگره ۶۰ یک سنت پسندیده و رسم حسنه است که در طول جشنها انجام میگیرد. سنت زیبای کنگره ۶۰ که ما میگوییم قدردانی کنیم قدردانی در عمل در بیان و در اندیشه است در عمل با پاکت در جشن هفته راهنما و بقیه جشنها انجام میشود.
خدمت راهنمایی خدمت بسیار قشنگی است با تمام بالا و پایینهایی که دارد گاهی واقعاً من خودم را میگویم بهعنوان خدمتگزار گاهی سخت و سنگین میشود. در اینجا دیدم که راهنما کارش را ازدستداده است دیدم بهسختی خیلی از راهنمایان و خدمتگزاران از سرکار میآیند خیلی وقتها ناهار نخوردهاند و از خیلی چیزها باید بگذرند تا بتوانند در کنگره ۶۰ خدمت کند و فقط در حرف آسان است. زمانی که در عمل میخواهیم ازاینجا بگذریم واقعاً سخت است و این قابلستایش است واقعاً بااینهمه مشکلات و گرفتاریها که ما در این جامعه زندگی میکنیم و درگیرش هستیم در طول این چند سال چیزهایی دیدم که معنایش هیچچیز بهغیراز عشق نیست.
راهنمای من آقای اسماعیلی ۴ سال از مشهد میآمد آقای امیر هوشنگ سوقندی راهنمای آقای زمردیان از تهران به نیشابور میآمد و آقای اکرامی از کاشمر میآمد و واقعاً هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند که یک نفر بااینهمه مشکلات در طول سالیان بیاید و یک روز در هفته راهنما یا روز راهنما پاکت بگیرد. به نظر من تأثیرگذارترین فرد در زندگی راهنمای من بوده است کسی که راه و رسم زندگی کردن را به من آموخت، اگر من امروز آرامشی دارم و اگر جایگاهی دارم و اگر در کنار خانواده هستم مدیون این عزیزان هستیم.
خدا را شکر میکنم که عضو کوچکی از خدمتگزاران کنگره ۶۰ هستم روز اول که با آن حال خراب وارد کنگره شدم و با ۵ گرم شیره خوراکی و افسرده و ناامید وارد شدم آن جاذبه و آن کشش در مرحله اول راهنمای من بود که با آغوش باز پذیرای من بود و این محبت چاشنی شد که من آمدم و ادامه دادم شکر خدا امروز در این جایگاه قرار دارم.
کسی که مرا نمیشناخت، کسی که هیچ حسابکتابی با من نداشت، مرا به این حال خوش رساند. رسالت راهنمایی انتقال این حس خوب و عشق و محبت است. وظیفه ماست که با بهترین شکل، بادل نوشته و پاکت از این عزیزان قدردانی کنیم امروز کنگره خانه دوم ماست. آقای صفاییان پور اشاره میکنند که راهنما با رهجوها زندگی میکند.
آقای اسماعیلی خیلی وقتها میگفت شاید من به زن و بچهام فکر نکنم اما به رهجوها فکر میکنم واقعاً خدمتگزاران عاشق خدمت هستند و عاشق این حس خوب هستند آقای مهندس اشاره میکنند از نشانه بیداری و آگاهی، قدرشناسی است با این عشق و محبت در کنگره جاری است و بسیار قابلستایش است و بسیار ارزشمند است و سپاس از خدمتگزاران و راهنمایان کنگره ۶۰ که بااینهمه سختی با مشکلات و دغدغهها که با عشق با لبخند خدمت میکنند. ممنونم که با سکوتتان به مشارکت من گوش کردید




تایپ و نگارش: مسافر احمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
190