هیچ چیز بدون محبت آغاز نمی‌شود

همسفران لژیون ویلیام در مشارکت خود بیان کردند:

راهنمای ویلیام همسفر زهره:

در ابتدا شاکر خداوند بزرگ هستم که اجازه حضور این بنده‌ گم کرده راه را در جمع کنگره۶۰ مُهر فرمود. سپاسگزارم بابت نعمت نور خداوند که چشمان سرم را بینا کرد تا بتوانم عشق ورزیدن بی‌منت انسان‌ها را ببینم و از صمیم قلب از عصاره‌ جانشان بهره ببرم. سپاسگزار آقای مهندس حسین دژاکام هستم که اولین راهنمای ما هستند و با راه و روش درمان اعتیاد به انسان‌های در بند اهریمن و خانواده‌هایی که در تاریکی و جهنم زندگی می‌کردند، نجات و رهایی بخشیدند. لحظه به لحظه شکر در این هفته‌ پرشگون هنگامی که قلم بر دست می‌گیرم نمی‌دانم چگونه کلمات را به رقص در بیاورم که سپاسگزاری را به درستی نگارش کنم. چه بسیار انسان‌هایی که در کنگره‌۶۰ ریکاوری و احیا شدند و اکنون به دیگران با عشق و خالصانه خدمت می‌کنند. آن‌ها با راه و روش اصولی به درمان قطعی رسیدند و این چرخه‌ زیبا همچنان ادامه دارد، از زمین به آسمان و از آسمان به زمین.چقدر زیباست وقتی می‌بینم افراد با عشق می‌آیند تا آموزش بگیرند و چقدر دلنشین است دیدن پوشش سفید با شال‌های رنگی در این مکان مقدس که به من احساس بخشندگی و پاکی می‌دهد. این دیدار برای من نویدی است که هیچ چیز بدون محبت آغاز نمی‌شود. من در کنگره۶۰ معنای محبت را آموختم زمانی که با نور، صوت و حس لمس کردم با چشمانم دیده‌ام با گوش‌هایم، سخنانشان را شنیده‌ام و با قلبم احساس خالصانه و پاکی‌شان را درک کرده‌ام گرمی وجودشان سرمای منفی شصت درجه را از بین برد. راهنمایان چقدر بی‌چشم‌ داشت به انسان‌ها می‌آموزند و بدون در نظر گرفتن ابعاد مادی، عشق، محبت، زمان و عصاره‌ جانشان را می‌دهند و با تمام وجود خدمت می‌کنند. انسان‌های نیکو در تمام ابعاد هستی بذر نیکو می‌کارند و رشد می‌کنند. روحشان بزرگ می‌شود و این عمل‌های سالم و صفت‌های نیکو را با خود حمل می‌کنند و شعاع اضافه می‌کنند.چه دلبری زیبایی دارد و چه معامله‌ پر سودی است خدمت کردن به انسان‌ها. هفته‌ راهنما بر تمامی راهنمایان مبارک.

همسفر مهدیه :
 
هفته‌ راهنما را خدمت آقای مهندس دژاکام و راهنمای خودم، همسفر ماهرخ و همسفر زهره، راهنمای درمان نیکوتین، و تمامی راهنمایان نمایندگی رازی تبریک عرض می‌کنم. راهنمایان کنگره حکم منبعی را دارند به گونه‌ای عمل می‌کنند که این علمی که در وجودشان حکمرانی می‌کند را به رهجو انتقال دهند. در حقیقت، راهنمایان آن چیزی را که یاد گرفته‌اند دوباره به رهجو پس می‌دهند و خودشان نیز از رهجو چیزهای جدیدی یاد می‌گیرند. شاید خیلی واژه‌ بخشش را شنیده باشید. انسان‌های زیادی هستند که در ظاهر بخشنده‌اند اما در عمل فقط خودشان را می‌بینند و همه چیز را برای خودشان می‌خواهند، در مقابل این انسان‌ها کسانی هم هستند که حاضرند هر آن چیزی که دریافت می‌کنند در اختیار دیگران قرار دهند. انسان‌هایی که بدون هیچ چشم داشتی آن چیزی را که دریافت می‌کنند در اختیار هم نوع خود قرار می‌دهند آن هم با اشتیاق و از روی اخلاص و محبت. انسان‌های آگاه و از مقام بالایی برخوردار هستند. البته این مطالب به این معنا نیست که ما نباید از راهنمایان قدردانی کنیم قطعاً باید قدردانی را به عمل انجام دهیم. زمانی که وارد کنگره شدم راهنمای خودم همسفر ماهرخ، را دیدم و انگار ایشان را چندین سال  بود که می‌شناختم نسبت به ایشان یک احساس خاصی داشتم من با حال بسیار خراب وارد کنگره شده بودم و حس و حالم اصلاً خوب نبود، دقیقاً به خاطر همین شرایط به کنگره آمدم و به دنبال آرامش می‌گشتم. بعد از چند وقت متوجه شدم که واقعاً انتخابم کاملاً درست است. هنوز هم احساسم به ایشان تغییر نکرده، بلکه بیشتر هم شده است. زمانی که مدتی می‌گذرد و من ایشان را نمی‌بینم حال و هوایم خراب می‌شود و حیران و پریشان می‌شوم.

در رابطه با راهنمای درمان نیکوتین‌ همسفر زهره، ایشان هم برای من بسیار زحمت می‌کشند. وقتی که در لژیون صحبت می‌کنند، انگار تمام مسائلی که در ذهن من می‌گذرد را متوجه می‌شوند و مشکلات مرا می‌دانند و آن را بازگو می‌کنند. این عزیزان به من عشق ورزیدن، محبت کردن، عمل سالم و محبت کردن را می‌آموزند. من می‌دانم که هیچ زمانی نمی‌توانم هیچ یک از زحماتی که این عزیزان برای من کشیده‌اند را جبران کنم. راهنمایانی که مانند یک مادر دلسوز، با شادی من شاد و با ناراحتی من غمگین می‌شوند به حق این واژه‌ راهنما و انسانیت برازنده‌ این عزیزان است. من مهدیه واقعاً نمی‌دانم که این زحماتی که این عزیزان برای من کشیدند تا از آن حال خراب و تمام آن ضد ارزش‌هایی که داشتم سفر کنم و به حال خوب برسم، چگونه می‌توانم جبران کنم. به خاطر وجود راهنمای کنگره۶۰ آقای مهندس و تمامی راهنمایانی که از وجود ایشان به این مراتب رسیده‌اند خداوند را روزی هزاران مرتبه شکرگزارم که بی‌شک زحمات این عزیزان است که بدون جیره و مواجب و از روی عشق و محبت زحمت می‌کشند تا حال من و امثال من خوب شود. من نیز خوب می‌دانم که این عزیزان هم مانند من با حالی خراب به کنگره آمدند چون اکثر کسانی که در کنگره هستند از یک درد مشترک رنج می‌بردند و همگی از نظر روحی و روانی آسیب‌های فراوانی دیده بودیم اما همه خواسته‌ای داشته‌ایم و برای آن جنگیده‌ایم و به رهایی هم رسیده‌ایم و راهنمایان هم راهنما شدند تا کسانی را که مانند خودشان این مصائب را تجربه کرده‌اند آموزش دهند.
در آخر امیدوارم روزی برسد که تمام کسانی که مصرف‌کننده هستند با کنگره آشنا شوند و بتوانند سفر کنند و در نهایت هم رها شوند. من هم بتوانم سهم کوچکی از این حال خوش را برای دیگران داشته باشم.

رابط خبری ؛ راهنمای ویلیام همسفر زهره
عکاس: راهنمای تغذیه سالم همسفر مهدیه
ویراستاری: راهنمای تغذیه سالم همسفر اعظم
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی