English Version
This Site Is Available In English

اگر راهنمایی نبود، آیا به درمان می‌رسیدم

اگر راهنمایی نبود، آیا به درمان می‌رسیدم

سیزدهمین جلسه از دوره اول ویژه جشن راهنما کنگره۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر پویا، نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «هفته راهنما» روز سه‌شنبه 30 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:

 

خدا را بسیار شاکرم که در سایه عظیم بهشت کنگره ۶۰ هستم. این‌ها حرف‌های دل من هستند که همیشه باید قدردانی کنم و پس از آن، کاری را که نسبت به جایگاهم در کنگره دارم، انجام دهم. اول از همه، هفته راهنما را به بنیان‌گذار کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. ایشان بنیان‌گذار، تئوریسین و معمار کنگره هستند و جایگاه‌هایی که ما در کنگره ۶۰ داریم، حاصل طراحی و اندیشه‌های ایشان است. می‌بینیم که این جایگاه‌ها چقدر زیبا تعریف شده‌اند و هرکس مسئولیت خود را به‌درستی انجام می‌دهد، بدون آن‌که در کار دیگری دخالت کند. همچنین، از خانواده محترم ایشان، دیده‌بان‌های عزیز و به‌ویژه راهنمایان دلسوز و مهربان کنگره تشکر و قدردانی می‌کنم. هر صفت زیبایی را که به این جایگاه نسبت دهیم، باز هم کم خواهد بود.

در کنگره ۶۰، هر چیز تعریف مشخصی دارد؛ اعتیاد، مرزبانی، نفس، و همین‌طور راهنما. استاد رعد راهنما را به شمعی تشبیه کرده‌اند که مسیر را برای ما روشن می‌کند. اینکه چرا شمع و نه چراغ یا پروژکتور، جای تأمل دارد. نور شمع کم است، اما همین نور کم مسیر را مشخص می‌کند. بقیه راه با تلاش، تعقل و حرکت رهجو طی می‌شود تا به منبع روشنایی، یعنی حال خوش و نزدیکی به قدرت عقل، برسد. این مهم، به استمرار و اراده رهجو بستگی دارد. اگر بخواهم از دل سخن بگویم، روزی به این فکر می‌کردم که اگر در کنگره راهنمایی نبود، آیا به درمان می‌رسیدم؟ چقدر راهنما در رهایی من نقش داشت؟ متوجه شدم که اگر راهنما نبود، کسی نبود که مرا بپذیرد، اشتباهاتم را گوشزد کند، مسیر درست را نشان دهد، راه مواجهه با مشکلات را بیاموزد و سنگ صبورم باشد. اگر این جایگاه را مهندس در کنگره تعریف نکرده بودند، هیچ‌کس به درمان نمی‌رسید. حتی اگر تمام جایگاه‌های دیگر وجود داشته باشند، اما راهنما نباشد، درمانی صورت نخواهد گرفت.

راهنما یعنی کسی که مسیر را رفته و تجربه دارد. راهنماها زندگی و مسئولیت‌های خود را با اصول کنگره هماهنگ می‌کنند، همیشه سر وقت در کنگره حاضرند و زندگی‌شان را بر پایه خدمت تنظیم کرده‌اند. نکته جالب این است که هرگز نشنیده‌ام راهنمایی بگوید که به کارهایش نمی‌رسد. آن‌ها زندگی‌شان را منظم و روتین پیش می‌برند و دغدغه‌شان هدایت رهجوهایشان به مسیر درست است. مخصوصاً برای رهجویی که نظم ندارد، راهنما همیشه در تلاش است که او را به کنگره وصل کند تا به درمان و رهایی برسد. درمان اعتیاد در کنگره تعریفی متفاوت دارد. همه می‌دانیم که کسی که در کنگره ۶۰ به درمان می‌رسد، حتی اگر در انبار مواد مخدر هم کار کند، مشکلی نخواهد داشت. این یعنی درمان قطعی. از سوی دیگر، همان‌طور که راهنما برای ما وظیفه‌ای دارد، ما نیز در قبال او وظیفه‌ای داریم. چند هفته پیش دستور جلسه‌ای داشتیم درباره قدردانی در کنگره. ابتدا قدردانی را آموزش می‌دهند، سپس جایگاه راهنما را توضیح می‌دهند که اگر نبود، چه اتفاقی می‌افتاد.

به نظرم مهم‌ترین درسی که در کنگره آموختیم، درس قدردانی است. اینکه ببینیم چه چیزهایی داریم و به چه چیزهایی رسیده‌ایم. فردی ممکن است همه چیز داشته باشد اما حالش خراب باشد، زیرا دیدگاهش سیاه شده و هیچ‌چیز را نمی‌بیند. داشتن زندگی مرفه و بی‌نیازی مالی دلیلی بر خوشبختی نیست، بلکه قدردانی، خوشبختی را به ارمغان می‌آورد. خوشبختی را کسانی درک می‌کنند که ارزش آنچه دارند را بدانند؛ مانند راهنماهایی که قدردان درمان و رهایی خود هستند و سال‌هاست که خدمت می‌کنند. ببینید که درمان چه عظمتی دارد که مهندس، دیده‌بان‌ها، راهنماها و مرزبان‌ها سال‌هاست تلاش می‌کنند. این نعمتی است که در اختیار ماست و باید قدردان آن باشیم. ما باید خدمت و تلاش راهنمایمان را لطف ببینیم. شاید برای او وظیفه باشد، اما ما باید این همه زحمت، فداکاری و از خودگذشتگی او را لطف و موهبت بدانیم. اگر این جهان‌بینی را کسب کنیم، در زندگی نیز راحت‌تر خواهیم بود و مشکلاتمان را بهتر حل خواهیم کرد.

همیشه باید به یاد داشته باشم که چه بودم و چه کسانی مرا به درمان و این نقطه رساندند. هرگز فراموش نخواهم کرد که راهنمای اعتیادم، آقای محمدعلی شفیق، که جای‌شان خالی است، بزرگ‌ترین مرد زندگی من بود که مرا به مسیر درست راهنمایی کرد. همچنین از آقای امیر صادقی که خدا را شکر حضور دارند، تشکر می‌کنم. ایشان نه‌تنها در درمان سیگارم کمک کردند، بلکه حمایتم کردند که به درمان برسم. مثل برادری بزرگ همیشه کنارم بودند. همچنین یادی می‌کنم از راهنماهای قدیمی که ما مدیون آن‌ها هستیم. ما در کنگره ۶۰ یا راهنما هستیم یا رهجو، جایگاه دیگری وجود ندارد. باید قدر داشته‌ها، راهنماها و کنگره را بدانیم. مهندس به ما یاد داده است که چگونه قدردانی کنیم. امروز همه ما از جایگاه راهنما تقدیر و تشکر می‌کنیم. در زندگی، هرچقدر می‌توانید راهنمایتان را برای خودتان بزرگ‌تر کنید. آقای اشکذری جمله زیبایی دارند: "به صلاح شماست که همیشه فکر کنید راهنمایتان از شما بیشتر می‌فهمد." شاید شما دکترا یا مدارج بالای علمی داشته باشید، اما در مقوله درمان اعتیاد، راهنما بی‌نظیر و بی‌همتاست. در دنیایی که دانشمندان از درمان یک معتاد عاجزند، راهنماهای کنگره ۶۰ به‌راحتی یک فرد مصرف‌کننده را به درمان می‌رسانند.

گزارش تصویری جشن هفته راهنما:

 

 

 

تهیه گزارش: مسافر فرید
تایپ متن: مسافر ابوذر
خدمتگزارسایت: همسفر رضا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .