دومین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهر، با استادی ایجنت محترم مسافر مهران، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم مسافر.
خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم. روز اولی که به کنگره آمدم هیچ وقت فکر نمیکردم چنین جایگاهی را تجربه کنم؛ چرا که من تنها برای گرفتن شربت به کنگره آمده بودم. وقتی کمی بیشتر دقت میکنم میبینم در مسیر کنگره حتی اگر خودت هم حواست نباشد، به قول آقای مهندس رنجِ دست یادش میماند و مرا در مسیر نگه می دارد. من زمانی که در جایگاه راهنمای تازه واردین بودم بعضی اوقات با خودم میگفتم مهران کافی است و جایگاهت را تغییر بده، ولی باز به خودم یادآوری می کردم که خداوند لیاقت خدمت به نیازمندان را به هر کسی نمی دهد و همین موضوع باعث می شد که انرژی مضاعفی را در درون خودم احساس کنم و راه را ادامه بدهم. انشاالله از این به بعد هم بتوانم این مسیر را ادامه دهم تا سربلند باشم.
طبق گفته های آقای مهندس، در گذشته که ایشان کارگاه های آموزشی را برگزار می کردند، روزهایی می شد که بچه ها به دلیل مصرف مشروب و سیگار در سالن هم همه ایجاد می کردند و کنترل جلسه کمی دشوار می شد. این شد که آقای مهندس یک نفر از خود بچه ها که قدیمی تر و سرحالتر بود را به عنوان بزرگتر برگزیدند و همین موضوع پایه و اساس شکل گیری ساختار راهنمایی شد.
وقتی در جایگاه رهجو قرار داشتم، تمام فکر و حواسم پیش گفته های راهنمایم بود و هر حرفی را که راهنمایم می گفت قبول می کردم. در جایگاه راهنمایی شاید یک راهنما از نظر سنی، شغلی یا تحصیلی و یا از سایر نظرها از رهجو پایینتر باشد، ولی هیچکدام از اینها دلیل نمی شوند که رهجو نخواهد فرمانبردار راهنمای خود باشد. راهنما به عنوان درمانگرِ اعتیاد هرآنچه که در این زمینه لازم است را می داند. پس منِ رهجو باید فارغ از این که شخصیت اجتماعی راهنما چه هست تمام فکر و ذکر و تمام هوش و حواسم به گفته های راهنمایم باشد. مهم این است که راهنما در این سیستم به عنوان درمانگر عمل میکند. پس برای درمان، قدم اول این است که به راهنمایم ایمان داشته باشم.
شاید خیلی ها مثل من درک درستی از جایگاه راهنمایی نداشته باشند. درست است که یک راهنما خودش این جایگاه را انتخاب کرده و خودش این مسئولیت را پذیرفته ولی از یک جایی به بعد برای درمان رهجوها و انسان هایی که به کمک او نیاز دارند به کنگره می آید. این عمل یک سرانجامی دارد و سرانجام آن رهایی یک فرد و خنده های یک خانواده است. این لحظه دقیقاً همان لحظه ای است که خستگی های مسیر از تن من بیرون میرود.

حال شاید یک رهجو نتواند این موضوع را درک کند و پیش خود اینطور فکر کند که راهنما هفته ایی سه جلسه برای خودش می آید ولی به قول صحبت های چهارشنبه ی آقای مهندس، به یک راهنما باید از درون نگاه کرد. یک راهنما برای خودش خانواد، زندگی و مسئولیت دارد و حتی اگر یک جلسه هم از این ها بگذرد تا به کارهای من برسد بازهم وظیفه من قدر دانی و سپاسگزاری است. حال بماند که ما راهنماهایی داریم که 14 سال است لژیون دارند. یک راهنما با رهجوی خود سفر می کند و با رهجوی خود سقوط آزاد می رود و با او تکالیف را انجام می دهد.
امروز روزی است که من می توانم قدردان راهنمایم و قدردان زحمات یکساله او باشم. هر سال جشن راهنما همزمان با روز معلم بود ولی امسال آقای مهندس صلاح دانستند جای هفته دیده بان و هفته راهنما را عوض کنند. تمام راهنمایان کنگره 60 خدمتگزاران مالی کنگره 60 نیز هستند و راهنمایی نداریم که عضو لژیون سردار نباشد. یعنی راهنمایی جایگاهی است که در آن باید هم معنوی و هم مالی خدمت کنم.
یک راهنما نگاهی به مبالغ درون پاکت ندارد ولی منِ رهجو یک جایی باید یکسری مسائل را برای خودم تعریف بکنم. رسم قدردان بودن و رسم تشکر کردن که آقای مهندس با دادن پاکت در کنگره به ما آموختند می تواند یک برکت، حال خوش و خیری در زندگی ما باشد. در پاکت باید حتماً دلنوشته قرار دهیم تا از این طریق به مربی خود بگوییم که از او ممنون و متشکریم که خیلی مسائل را برای ما روشن کرد.
امیدوارم امروز همه رو سفید باشند و همگی قدردان کمک هایی که راهنمایان در کنگره انجام می دهند باشند. از اینکه به صحبت هایم توجه کردید سپاسگزارم.
در ادامه چند تصویر از برگزاری جشن هفته راهنما و اهدای لوح تقدیر و قدر دانی از آنها را مشاهده میکنیم :






.jpg)
تایپ: مسافر علیرضا، لژیون چهارم
ویراستاری: مسافر کاوه, لژیون یکم
عکاس: مسافر عباس، لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر امیر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
208