English Version
This Site Is Available In English

نوری در تاریکی

نوری در تاریکی

جلسه سوم از دوره بیست‌وهفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی ایمان به استادی راهنما همسفر شادی، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته راهنما» روز سه‌شنبه ۳۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم. از نگهبان، دبیر و ایجنت نمایندگی بابت این وقت که در اختیارم گذاشتند تا آموزش بگیرم و در خدمت شما عزیزان باشم، سپاسگزارم. قبل از هر چیز به اولین راهنمای کنگره۶۰ جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک می‌گویم که چنین بستری فراهم کردند تا بتوانیم در این‌جا به آرامش و آسایش برسیم و همچنین به تمامی راهنمایان کنگره۶۰ به‌خصوص نمایندگی ایمان، راهنمایان تازه‌واردین و راهنمایانی که در این مسیر خدمت می‌کنند؛ این هفته قشنگ را تبریک می‌گویم.

درمورد هفته راهنما اگر بخواهم از دید یک رهجو صحبت کنم باید برگردم به روزی که وارد کنگره شدم؛ با حالی خراب، با کوله باری از مشکلات، پر از خشم، کینه، نفرت و زندگی که می‌خواست به جدایی ختم شود؛ اما با این‌جا با آغوش باز پذیرای من بودند. با اولین شخصی که من صحبت کردم، راهنمای تازه واردین خانم نیره بود؛ از ایشان‌ نیز تشکر می‌کنم؛ زیرا اگر ایشان آن روز من را در آغوش نمی‌گرفت، با من صحبت نمی‌کرد و آگاهی به من نمی‌داد شاید کنگره را ترک می‌کردم و با حال خراب‌تر، دادگاه می‌رفتیم و جدا می‌شدیم؛ و معلوم نمی‌شد که در انتها چه زندگی داشتم. واقعاً جا دارد که از ایشان تشکر و قدردانی کنم، این‌جا حضور ندارند ولی جایشان سبز است.

به نظر من راهنمای تازه واردین خیلی نقش سازنده‌تری از خود راهنما دارد چون وقتی وارد کنگره می‌شویم، راهنمای تازه‌واردین است که من‌ را باید مشاوره و آگاهی بدهد که این‌جا کجا است و به چه مکانی وارد شده‌ام. بدون هپچ چشم داشتی مشاوره من را می‌دهد و همین‌طور زنجیره وار ادامه پیدا می‌کند و من را مجاب می‌کند تا وارد لژیون شوم و در انتها به راهنمایی برسم. از راهنمایم همسفر سمن عزیزم یادی بکنم که جایشان بسیار سبز است. آرامش و آسایشی که در حال حاضر دارم مدیون ایشان و همین طور آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ هستم. روزی که با حال خراب و ناامیدی وارد لژیون شدم فقط راهنما همسفر سمن می‌توانست من را آرام کند؛ با آن آموزش‌ها و دلداری که به من می‌داد، نوری می‌شد در تاریکی مسیرم، به روشنایی من را هدایت می‌کرد و من هیچ‌وقت آموز‌ش‌های ایشان را فراموش نمی‌کنم.

آقای مهندس دستور جلسه این هفته را هفته راهنما برای ما قرار دادند که هفته سپاسگزاری و قدردانی از راهنما است؛ در واقع راهنما نیازی به آن پاکت ما ندارد بلکه پاکت، صور آشکار است که یک پاکتی تقدیم راهنما می‌کنیم و اصلاً مبلغ داخل پاکت مهم نیست، مهم آن عمل می‌باشد و این‌که ما یاد بگیریم، سپاسگزار رب‌ و مربی خود باشیم که اگر شکرگذار نباشیم از ما گرفته می‌شود. ما در هر بعد زمانی و مکانی که باشیم یک رب و مربی داریم حتی آقای مهندس هنوز از اساتیدشان آموزش می‌گیرند و به ما آموزش می‌دهند پس این‌‌گونه نیست که بگوییم در این مقطع حالا من یک راهنما انتخاب کردم و از کنگره رفتم و تمام می‌شود؛ در هرجا و هرمکانی امکانش هست که ما یک راهنما داشته باشیم که باید سپاسگزار بوده چون سیستم کائنات طوری است که اگر شکرگذار، سپاسگزار و قدردان نباشیم از ما گرفته می‌شود و متوجه می‌شویم که چه چیز ارزشمند و گران‌بهایی در اختیار ما بود و الان نداریم و محروم هستیم.

دوست داشتم این را نیز بگویم که امروز، روز خیلی خوبی است که ما بتوانیم با پاکت‌ از راهنماها و راهنماهای تازه واردین قدردانی کنیم. دلنوشته از پاکت و مبلغ آن خیلی مهم‌ و ارزشمندتر است و این‌که بزرگ‌ترین هدیه برای راهنما گوش به فرمان بودن رهجو است که زنجیره را ادامه بدهد، در کنگره خدمت کند و آن چیزی که یاد گرفته و دریافت کرده را به بقیه انتقال دهد؛ حال چگونه می‌تواند انتقال دهد؟ این‌که بخواند و در آزمون قبول شود و شال سبز رنگ یا نارنجی رنگ به دور گردنش باشد، آموزش بدهد و به دیگران عشق منتقل کند که این خیلی ارزشمند است. او می‌تواند در لژیون‌های مالی خدمت کند؛ این نباشد که به رهایی می‌رسیم کنگره را هم رها کنیم و برویم خیلی خوب است که این زنجیره را ادامه بدهیم و این بخشندگی ادامه‌دار باشد که این مسئله خیلی مهمی برای راهنما می‌باشد. امیدوارم که امروز جشن خیلی پربار و خوبی داشته باشیم و آن‌گونه که شایسته است از راهنمایان تقدیر کنیم. و در آخر این هفته را به تمام راهنمایانی که مخلصانه، خالصانه و صادقانه در این مسیر بدون هیچ چشم داشتی خدمت می‌کنند، تبریک می‌گویم امیدوارم که خیر و برکت این خدمت در زندگیشان جاری باشد.

تصاویری از جشن راهنمایان:

مرزبان کشیک: همسفر رقیه و مسافر حسین
تایپیست: همسفر خدیجه رهجو راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .