چهاردهمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی ابهر با استادی ایجنت همسفر مریم، نگهبانی راهنما همسفر مریم و دبیری همسفر یلدا با دستور جلسه «هفته راهنما» روز یکشنبه ۲۸ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که دوباره جایگاه استادی را تجربه کردم. هفته راهنما را اول به استاد راهنمای عزیزمان آقای مهندس عزیز، خانواده محترمشان، به استاد امین، خانم آنی بزرگوار، خانم آنی کماندار و خانم شانی عزیز و تک تک شما همسفران و به راهنماهای شعبه ابهر که واقعا چراغ خاموش دارند زحمت می کشند تبریک میگویم.
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. درسی که ما این جا میگیریم درس محبت، عشق، ایمان و عقل است. من مثلثی را برای خودم رسم میکنم. وقتی راهنمایی شال نارنجی میاندازد گردنش، چه پروسه ای را طی میکند تا به آن مقام راهنمایی برسد. الان خودتان میدانید همسفر نسرین برای امتحاناتمان زحمت میکشند.
چهقدر امتحان بدهیم، مطالب کنگره را مطالعه کنیم، در امتحان جهان بینی قبول شویم، نمره را بگیریم، مرزبانی نمره بدهد، بعد برویم تهران مصاحبه کنیم. حالا چهقدر این پروسه زمان میبرد تا یک شال نارنجی و این جایگاه را کسب کنیم. شال نارنجی داشتن یعنی عشق، محبت و ایمان اگر این خصوصیات را یک راهنما نداشته باشد نمیتواند در از این جایگاه بهرهمند شود. هفتهای دو بار سه بار بیاید، سه چهار ساعت بنشیند و آموزش ببیند.
راهنما یعنی راه بلد، راهنما این راه را رفته و با تمام وجودش با پوست، گوشت و استخوانش این ها را درک کرده و به این رسیده و الان میتواند به شما کمک کند. حالا رهجو چه وظیفهای دارد؟ موظف است که وقتی که به کنگره میآید، سرش را با سر راهنما عوض کند، هر چیزی را فقط چشم بگوید.
نباید بگوید چرا این کار را بکنم؟ در حالی که راهنما این راه ها را تجربه کرده، محبتی که ما در کنگره یاد گرفتهایم با محبت بیرون کنگره واقعا فرق میکند، با عشق و محبت داریم میآییم تا خدمت کنیم تا حال یک نفر سفر اولی که از بیرون میآید، حالش خوب شود. خدمت کردن بی منت در وجود خودش میبیند که این خدمتها مثل باران بر سر همه ما میبارد.
روزهای اول با چه حال خرابی آمدم این جا و الان به چه جایگاهی رسیدهام. خدا را شکر سر خودم را میگذارم روی بالشم و خوابم می برد. تخریبهای مسافرم را میدیدم تا ساعت سه و چهار من همیشه بیدار بودم و گریه میکردم و به خودکشی فکر میکردم. با آغوش باز من را پذیرفتند چهقدر برای من زحمت کشید. برای این روزهایم شکرگزار باشم.
چگونه میتوانیم از راهنمایمان تشکر کنیم؟ همین طور که می دانید آقای مهندس پاکت را در کنگره اختراع کردند که وقتی که ما چهار جشن داریم، در هر چهار جشن ما باید پاکت بدهیم. حالا به نظر من راهنماها خیلی زحمت میکشند. حالا این پاکت همانطور که آقای مهندس فرمودند، پول پاره در پاکت نگذارید، یک دلنوشته خیلی عالی بنویسید.
حالا من خودم میتوانم از طرف راهنما صحبت کنم. من خودم هم نزدیک پنج سال راهنما بودم و هیچ منتی سر هیچ رهجویی نیست. همه راهنماها دارند با عشق و محبت و یک کاری میکنند که حال یک سفر اولی خوب بشود و به رهایی برسد. ما هم باید قدرشناس این عزیزان باشیم. اندازه راهنمایمان را بدانیم که چهطور باید از ایشان تشکر کنیم و به نظر من بهترین تشکر کردن، همین خدمتگزار بودن در کنگره است.
وقتی رهجو مرتب بیاید، سی دی بنویسد، حالش خوب باشد، به لژیون کنار دستی کاری نداشته باشد و فقط تمرکزش بر رهجوهایی که در لژیون خودشان هست باشد، در حاشیه نباشد، روی خودش تمرکز کند، به نظر من بهترین کار است و راهنما از او راضی است. راهنما دارد تدریس علم، اخلاق، معرفت، استقامت و صبر را به ما یاد میدهد.
بهترین چیزهایی که ما در کنگره یاد میگیریم، به نظر من همین عقل، محبت، ایمان، استقامت و صبر چیزهایی هستند که ما از استاد راهنمایمان آقای مهندس یاد میگیریم. اولین راهنمای ما آقای مهندس هستند که حالا چهقدر مشغله کاری دارند، باز هم هنوز که هنوز است هر روز دارند با تمام وجودشان برای من همسفر خدمت میکنند.
هر سی دی که صحبت میکنند، انگار مشکلات من را میگوید و امروز هم که به فرموده ایشان ما قدرشناس راهنما باشیم و از راهنمایمان به نحو احسن باید تشکر کنیم. مطلب دیگر هم که راهنمایی یعنی پرورش بهترین انسانهای صالح در کنگره، یعنی بیرون از کنگره فکر نکنم این اتفاق بیفتد که وقتی ما میآییم کنگره سرمان را با سر راهنما که عوض می کنیم، راهنما ما را به نحو احسن پرورش میدهد و به بهترین انسانها تبدیل میکند، اگر به حرف راهنما گوش کنیم. رهجو هم موظف است که یعنی جوینده راه یعنی طالب این است که چهطور بتواند حال خودش را خوب کند. در آخر میگویم که قدردان راهنمایمان هستیم و من هم از اینجا جا دارد از مسافر علی راهنمای عزیزمان، خیلی تشکر میکنم. از همسفر شهلاکه خیلی برایم زحمت کشیدند، در هر جایگاهی هستم، مدیون راهنماهایمان هستم و در آخرهم به همه شما عزیزان تبریک میگویم و یک مشارکت می خواهم در شأن راهنمایتان بکنید. فقط دلی باشد در حد تبریک و دلی باشد.
تصاویر برگزاری جشن هفته راهنما


.jpg)

.jpg)



عکاس: همسفر شهره رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
تایپ و ارسال: همسفر یلدا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
271