سپاسگزاری این است که به حرف راهنما گوش دهیم

جلسه اول دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران  کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی ایجنت شعبه، مسافر اصغر، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر داوود با دستور جلسه (( هفته راهنما )) سه‌شنبه 30 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر

امروز دستور جلسه‌ای با عنوان "هفته راهنما" داریم و می‌خواهیم جلسه‌ای پر از انرژی و قدردانی داشته باشیم. ابتدا از بزرگ راهنمای کنگره ۶۰، آقای مهندس، تشکر و سپاسگزاری می‌کنیم که کار بسیار سختی را در ترویج این علم بزرگ و تغییر زندگی ما انجام داده‌اند. لطفاً به احترام ایشان ۱۴ ثانیه سکوت کنیم.
وادی اول، وادی تفکر، مربوط به آقای مهندس است و وادی پنجم، وادی عمل، مربوط به راهنمایان عزیز. لطفاً ایستاده این عزیزان را تشویق کنید تا به جایگاه بیایند. اما دستور جلسه این هفته، "هفته راهنما" است. ما در کنگره چندین جشن داریم: جشن همسفر، راهنما، ایجنت، مرزبان، دیده‌بان و جشن گلریزان که همه برای قدردانی و سپاسگزاری برگزار می‌شود.
آقای مهندس برای برگزاری و نامگذاری این جشن‌ها تفکر و تعمق زیادی کرده‌اند که سراسر آموزش است و به خود ما بازمی‌گردد. راهنما کسی است که راهی را پیموده و پستی‌ها، بلندی‌ها و سختی‌های آن را تجربه کرده است. به خصوص در کنگره که بیماری اعتیاد را تجربه کرده‌ایم و با صور پنهان انسان سر و کار داریم. آقای مهندس و تمام راهنماها این موضوع را با پوست و استخوان خود لمس کرده‌اند و این تجربیات را در اختیار ما گذاشته‌اند.

ما نیز این تجربیات را در اختیار دوستان مسافر می‌گذاریم و این پروسه ادامه دارد. راهنما شخصی است که وارد کنگره می‌شود، سه جلسه تازه واردین را طی می‌کند و صورت مسئله اعتیاد برای او توضیح داده می‌شود. هرچند می‌گویند کنگره نازدرمانی است، اما این سفر سختی‌های خودش را دارد، زیرا جنگیدن با نفس کار بسیار سختی است.
این سفر مانند یک مثلث شامل سه ضلع است: پروسه درمان که راهنما ابتدا باید آن را طی کند، جهان‌بینی که راهنما باید بر روی خودش کار کند و به روز باشد، سی‌دی‌های آموزشی را بنویسد، در جلسات کارگاه شرکت کند و کلیه آموزش‌ها را در لژیون به رهجوها انتقال دهد تا آن‌ها هم بتوانند برداشت درستی داشته باشند و ضلع سوم آن عشق است، عشق بلاعوض که در آن هیچ توقع و انتظاری وجود ندارد.
راهنما خودش همزمان آموزش، خدمت و برداشت می‌کند. راهنما به سختی از راه دور می‌آید و آن عشق است که راهنما را به کنگره ۶۰ دعوت می‌کند. به قول آقای مهندس که از او می‌پرسند به شما پول می‌دهند و مهندس در پاسخ می‌گوید خیر. به او می‌گویند پس شما دیوانه‌اید. مهندس می‌فرماید بله من دیوانه هستم. من به آن عشق رسیده‌ام و آن عشق است که به هم نوع خود کمک می‌کند و او را از دام اعتیاد نجات می‌دهد.
بنابراین، راهنما جایگاه بسیار بالایی دارد و نباید آن را سرسری بگیریم. داستانی که برای تشکر از راهنما پاکت می‌دهند و قدردانی می‌کنند، نشان‌دهنده آگاهی و دانایی عزیزانی است که امروز برای راهنمایشان آمده‌اند. اولین سپاسگزاری این است که به حرف راهنما گوش دهیم، نه اینکه فقط بشنویم.

شنیدن با گوش دادن فرق دارد؛ یکی می‌گوید خوب من شنیدم، اما گوش دادن از قلب می‌آید. همچنین، فرد قانون جبران را یاد می‌گیرد که همان تبادل انرژی است. ما باید به حرف راهنمای خود گوش دهیم و وظیفه داریم که سپاسگزاری کنیم. در نهایت، هیچ چیزی در دنیا به کسی مجانی نمی‌دهند و هر چیز بهایی دارد که باید پرداخت شود.
اگر بهای آن را پرداخت نکنیم، برای ما بقا ندارد. ما باید به حرف راهنمای خود گوش دهیم و اولین سپاسگزاری این است که به حرف راهنما گوش دهیم، نه اینکه فقط بشنویم. شنیدن با گوش دادن فرق دارد؛ یکی می‌گوید خوب من شنیدم، اما گوش دادن از قلب می‌آید. بعد از اینکه خودمان به آن رهایی و تعادل برسیم، خدمت می‌کنیم و این پروسه همچنان ادامه دارد تا به تعادل کامل برسیم.

دیتاشو: مسافر حسام ل۱۴، مسافر غلامعلی ل۹
ضبط صدا : مسافر اکبر، مسافر جواد ل۱۴
تایپ و ویراستاری: مسافر مرتضی ل۹
تنظیم و ارسال: مسافر رامین

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان