در عین حال راهنمایان به نوبه خودشان سختی، درد و رنجهایی تجربه کردهاند. زمانیکه وارد کنگره میشویم، یکسری سوالات و افکار راجع به نوع زندگی راهنماها در ذهنها جمع میشوند که اصلاً این سوالات مربوط به ما نیست و کاربردی در روند زندگی و سفر ما ندارد. من نارنجی هستم. رنگی که اگر بر دوش شخصی باشد، به آن شخص رسالت رساندن آگاهی آقای مهندس دژاکام را بصورت تکهتکه؛ اما وسیع به اشخاص میدهد.
برای رسیدن به نارنجی کلی آزمون و راههای زیادی در پیش خواهد بود. تا شخص به توانایی کامل برسد و در عین حال باید خود در آرامش و صلح باشد. اشخاصی که من را دارند، راهنما نامگذاری میشوند. راهنمایان با هر رهجو مسیر را طی میکنند و قدمبهقدم او را همراهی و راهنمایی مینمایند، راه ارزشها و ضدارزشها را به او نشان میدهد و به رهجو قدرت درک و تصمیمگیری را القاء میکند تا رهجو با انرژی کافی و کامل خودش را احیاء کند؛ اما رهجوها در برابر این خدمات مسئولیتهایی هم به عهده دارند که، شامل قدردان بودن، پاکت دادن، فرمانبرداری کردن از راهنما است. رهجو باید در مقابل راهنما با احترام رفتار کند؛ زیرا شخصی که راه را به آنها نشان میدهد حکم معلم و نور را در زندگی شخص دارد.
هفته راهنما به ما تشکر کردن بابت چیزهایی که دریافت کردهایم را آموزش و یاد میدهد که در زندگی بابت نعمتهای کوچک و بزرگ شاکر باشیم. راهنمایان چراغ و نوری در تاریکی هستند که رهجوها را یاری میدهند که به نور برسند و آنها نیز باید به اندازه کافی شکرگذار این نعمت و قدردان زحمات و آموزش آنها باشند. این هفته زیبا را ابتدا به آقای مهندس و اولین راهنمای خانواده سرکار خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان و به تمامی راهنمایان کنگره60 و همچنین راهنمای عزیزم خانم سمیرا تبریک عرض میکنم و از خداوند برای این عزیزان طولعمر، سلامتی و عاقبتبخیری را خواستارم.
نویسنده: همسفر نسترن رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
61