English Version
This Site Is Available In English

قبل از ورود به کنگره سوار بر کشتی شکسته بودم

قبل از ورود به کنگره سوار بر کشتی شکسته بودم

همسفران نمایندگی یحیی زارع در دلنوشته خود در مورد دستور جلسه‌ « هفته راهنما» بیان کردند:

همسفر مینا (لژیون اول)

هفته راهنما را خدمت همه راهنمایان و مربیان دلسوز در کنگره‌۶۰ تبریک می‌گویم و عرض تبریک ویژه به راهنمای عزیزم خانم فهیمه دارم.

خصلت بارز و ویژگی خاص راهنمایان در کنگره۶۰، درک رهجو در هر شرایطی می‌باشد. همدلی و همراهی‌ آن‌ها بر اساس تخصص و تسلط کامل بر محتوای کنگره ۶۰ است و با ارتباطی که بر مبنای احساس شکل گرفته است؛ بدون هیچ چشم‌داشتی ساعت‌ها در هفته از وقت خود می‌گذرند و تلاش خالصانه‌ای دارند تا انسان‌های درگیر تخریب‌های اعتیاد را نجات داده و به زندگی‌ آن‌ها سر و سامان بدهند.

راهنمایان شایسته احترام والایی هستند؛چون با اندیشه وسیع خود و سعه صدر و صبوری بیش از حدشان به حکم دل و عقل داوطلب شده‌اند تا برای نجات انسان‌ها تلاش کنند و قطعا پاداش این نیکی بی‌منت خود را از قدرت مطلق در بیکران کائنات به وقت نیاز، پرداخت خواهند کرد.

همسفر ماه بی‌بی (لژیون سوم)

اولین تبریک خود را به بنیان‌گذار و بزرگترین راهنما کنگره۶۰، که این حال خوش را مدیون ایشان (آقای مهندس) هستیم تبریک عرض می‌کنم که به خود اجازه نداده‌اند ما اسیر تاریکی‌ها و ظلمت باشیم.
دستانی که می‌بخشند و کمک می‌کنند مقدس‌تر از لب‌هایی هستند که دعا می‌کنند!

هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم، اولین روزی که با حال خراب، دلی شکسته و کلی ناامیدی از خودم، مسافرم و زندگی‌ام وارد کنگره شدم؛ دی ماه بود؛ در جلسه عمومی (جشن همسفران) شرکت کردم؛ آغوش همسفرانی بود که با گرفتن آموزش و راهنمایی‌های راهنمایان خود و دستانی  پر از عشق و محبت من را پذیرفتند.

تشّکر می‌کنم از خانم شمسی عزیز (راهنمای تازه واردین) که به من یاد داد؛ نور بر تاریکی پیروز خواهد شد و با صبر و استقامت در این راه موفق خواهیم شد. از خانم بتول، راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که من را ساخت تا از ظلمت به نور، از ترس به شجاعت، از کفر به ایمان، از ناامیدی به امید و از قهر به مهر برسم و با باز پرداخت کردن، حال و حس خوشی را دریافت کنم.

این عزیزان بدون هیچ‌گونه تمنایی فقط به خاطر دوست داشتن و محبت کردن به دیگران از جان و کار خود می‌گذرند و ایثار می‌کنند؛ در اینجا است که مثلت عشق ترسیم می‌شود. ما با زبان تشکر کردن نمی‌توانیم زحمت‌های آن‌ها را جبران کنیم؛ باید در کنگره خدمت بگیرم و عملی کنیم تا بتوانیم نیمی از زحمت‌های آن‌ها را جبران کنیم.
به امید روزی که همه ما در کنگره خدمتگزارن خوبی باشیم و کنگره جهانی شود.

همسفر سعیده (لژیون ششم)

من تا قبل از ورود به کنگره سوار بر کشتی شکسته بودم که فقط به نجات تکه‌ چوب‌ها فکر می‌کردم و برای غرق شدن، ثانیه‌ها را می‌شمردم و فکر می‌کردم هیچ کس توانایی درست کردن این کشتی را ندارد.

تا این‌که یک روز عصر خداوند من را با همان حال خراب در آغوش خانمی سفیدپوش با شال سبز که راهنمای تازه‌واردین (خانم سمیه) بود جای داد و او توانست یک تکه از این کشتی شکسته را به هم بچسباند؛ ولی من هنوز به فکر ویرانه‌ها بودم و در یکی از روزهای خوب خدا روی صندلی زرد در مقابل خانمی به‌نام زهرا قرار گرفتم که با هر کلامی که گفت، با هر لبخندی که زد، ذره ذره وجود من لبریز از آرامش و اُمید شد و توانستم بعد از چند ماه با دستان خودم، تکه‌های شکسته شده‌ کشتی زندگی‌ام را به هم بچسبانم و این‌بار ثانیه‌ها را برای ساختن بشمارم.

خانم زهرا راهنمای عزیز، مهربان،  سخت‌گیر و سخت‌کوش برای تمام تلاش‌هایی که برای من انجام داده‌اید تا بتوانم از نو بسازم، ممنونم و دستان شما را می‌بوسم و از خداوند می‌خواهم که همیشه تنتان سالم و دلتان شاد باشد.

من هر چه بگویم نمی‌توانم جبران حتی یکی از روزهایی که شما از اصفهان حرکت می‌کنید و به میبد می‌آیید را انجام دهم. مطمئن هستم که خداوند هوای بنده‌های خوب خود را به طور ویژه دارد؛ فقط می‌توانم دعا کنم که انشالله تا زنده هستید دستتان از دست مهربان‌‌ترین مهربانان جدا نشود و همیشه و در همه جا هوا دل پر مهرتان را داشته باشد.

همسفر فاطمه زهرا (لژیون سوم)

سلامِ من به خانم بتول راهنمای خوب و ارجمندم. هفته راهنما را به شما و تمام راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

من از این‌که وارد کنگره شدم و به اختیار خودم راهنمای عزیز و دلسوزی؛ چون شما را انتخاب کردم خیلی خوشحال هستم. من با کمک شما راهنمای عزیز و استفاده کردن از آموزش‌ها و مطالب‌ شما روز‌‌به‌روز به اطلاعات من افزوده می‌شود. راهنمای عزیز خانم بتول از شما ممنونم که به من انگیزه دادید تا بتوانم رو به جلو حرکت کنم.

من از آموزش‌های خوب و ناب شما لذت می‌برم و خیلی خیلی خوشحال هستم؛ چون هر دفعه که به کنگره می‌آیم با نشاط و حال خوب آن‌جا را ترک می‌کنم؛ این حال خوش و حس خوب را مدیون شما هستم. شما برای ما خیلی زحمت می‌کشید؛ دوستت دارم و امیدوارم همیشه در کارهایتان موفق باشید. بسیار تا بسیار از شما تشکّر می‌کنم و شما را به خداوند بزرگ می‌سپارم.

تایپ: همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .