English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - درمان در چهار سال راهنمایی، کامل می‌شود

گروه خانواده - درمان در چهار سال راهنمایی، کامل می‌شود

جلسه اول از دوره‌اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی غزالی‌مشهد به استادی راهنمای تازه‌واردین‌همسفر آرزو، نگهبانی همسفر منیره و دبیری همسفر سونا با دستور جلسه «هفته راهنما»، روز دوشنبه ۲۹ بهمن‌ماه‌۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

راهنما یعنی راه‌بلد. اگر من زندگی‌ام را در مسیری قرار بدهم، باید این مسیر را شروع کنم و به یک جایی برسم؛ چراغی که در این مسیر مرا راهنمایی می‌کند، راهنما است.
همان طور که در کتاب۶۰ درجه می‌خوانیم، در مسیری که می‌رویم، سرما و یخبندان وجود دارد. شاید بی‌راهه باشد، شاید در این مسیر سر دوراهی‌ها قرار بگیریم. کسی که در این مسیر به من تلنگر زد و زمانی که می‌خواستم از گذرگاه‌ها عبور کنم چراغ راه من شد، راهنما بود.
گذرگاه‌های سختی که شاید یکی از آن گذرگاه‌ها، ترس از تنهایی بود. یکی از آن‌ها وابستگی و یا اعتیاد بود. راهنما برای من چراغ راه شد. او به من تلنگر زد و من توانستم از یخبندان، از گل و لای، از زمستان و تابستان‌هایی که در وجود من برقرار بود با کمک راهنما عبور کنم.
اولین شرطی که ما بتونیم از تاریکی عبور کنیم، فرمان‌برداری از راهنماست؛ زیرا او خودش فرمان‌بردار بوده و از این مسیر عبور کرده، از این تاریکی‌ها عبور کرده تا به فرماندهی رسیده است. زمانی شال به راهنما داده می‌شود که معجزه‌ای از طرف خداوند به وی عطا می‌شود. به‌واسطه‌ی آن، راهنما می‌تواند آدم‌ها را از تاریکی‌ها عبور بدهد و آن‌ها را از تاریکی‌ها رها کند.
راهنما از آن قسمت‌های تاریکی که من به‌خاطر آن‌ها به کنگره آمده‌ام؛ و از تاریکی که اکنون نیاز است از آن‌ها بگذرم عبور کرده است. زمانی که راهنما را انتخاب می‌کنم، او در کنار من قرار می‌گیرد و مرا از تاریکی نجات می‌دهد؛ زیرا تاریکی خود راهنماست که رهجو هم به آن اضافه می‌شود. اگر راهنما در اینجا بتواند از نفس خودش و از قدرت‌طلبی خودش عبور کند، آن گاه می‌تواند رهجو را  از  تاریکی‌ها رها کند. این جریان باعث می‌شود که خود راهنما به دانایی مؤثر برسد. برای همین جناب مهندس می‌گویند: «درمان در چهار سال راهنمایی کامل می‌شود»، زیرا راهنما باعث می‌شود که رهجو از تاریکی‌ها عبور کند. بر من رهجو واجب است که از راهنمایی که یک سال برای من زمان می‌گذارد قدردانی کنم. راهنمایی که از ابرازهای عشق، عقل و ایمان بهره می‌برد تا به من کمک کند از این مراحل عبور کنم.
جهان برای من راهی گذاشته تا من بتوانم از زحمات راهنما قدردانی و سپاسگزاری کنم. بالاترین ارتعاش و انرژی در روی زمین، سپاسگزاری و قدردانی‌کردن است. همان‌طور که  می‌دانیم دو سوم بدن ما از آب تشکیل شده؛ یعنی تقریباً ۷۰ درصد بدن از آب است. جنس آب لطیف است. زمانی که ما کلمات خوب را بر روی آب می‌گوییم، شکل آب تغییر پیدا می‌کند. پس من اگر در ارتعاش قدردانی و سپاسگزاری باشم، از بدن سالم‌تر،  پویاتر و آگاه‌تری برخوردار می‌شوم.
برای سپاسگزاری جناب مولانا شعری دارند:

شکر جان نعمت و نعمت چو پوست
زان که شکر آید تو را تا کوه دوست

اگر من می‌خواهم به بالا وصل شوم، همان سفر سومی که از آن صحبت می‌کنیم، و می‌خواهیم از خودشناسی به خداشناسی برسیم، باید در فرکانس سپاسگزاری قرار داشته باشیم.
وقتی اطراف من از ماده، مادیات و نعمت‌ها پر باشد، غفلت به ارمغان می‌آورد، خواب می‌آورد. پس چه چیزی من را بیدار می‌کند؟ شکر نعمت است که من را بیدار می‌کند. اگر من شاکر خداوند باشم، بیدار می‌شوم و به چیزی که می‌خواهم می‌رسم.

نعمت آرد غفلت و شکر انتباه
صید نعمت کن به دام شکر شاه

پس من اگر می‌خواهم در غفلت و خواب نباشم؛ باید شکر نعمت کنم. پس من امروز قدردان راهنمای عزیزم هستم که به من کمک کرد. امروز روزی که با حال بد به کنگره آمدم را به یاد می‌آورم. چقدر حال من بد بود و در چه تاریکی‌هایی  قرار داشتم. من به واسطه راهنما به حال خوب رسیدم.
ممنونم از این که با سکوت زیبای خودتان به حرف‌های من گوش دادید.

در ادامه جلسه مراسم جشن راهنما برگزار شد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت می‌کنم:

لژیون اول،راهنما همسفر سودابه

لژیون دوم، راهنما همسفر بتول

لژیون چهارم، راهنما همسفر اعظم


مرزبانان کشیک:  همسفر معصومه و مسافر امیر
نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر آرزو
تایپ: همسفر فاطمه دبیر سایت، رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)
عکاس: همسفر آتنا، رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: نگهبان سایت همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)
گروه سایت نمایندگی غزالی مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .