امروز مفتخریم که از طرف گروه سایت نمایندگی ایران در خدمت یکی از راهنمایان محترم شعبه، آقای جهان، باشیم و با ایشان گفتوگو کنیم. ابتدا از طرف گروه سایت از شما بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، بسیار سپاسگزارم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان، جهان هستم، یک مسافر.
آخرین آنتیایکس مصرفی من شیر، تریاک و سیگار بود.
مدت تخریب: ۱۷ سال
روش درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
مدت سفر: ۱۱ ماه
راهنما: آقای حمید زمانی از لژیون ۵، شعبه دهخدا قزوین
ورزش در کنگره: شنا
مدت رهایی از مواد و نیکوتین: ۶ سال و ۳ ماه
مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟
اول از همه، هفته راهنما را به استاد بزرگ، جناب آقای مهندس، و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک میگویم. من همیشه به حرفهای راهنمای خودم گوش میکردم و مهمترین دلیلم برای شرکت در آزمون راهنمایی این بود که میدیدم راهنماها در بین اعضا بسیار محترم هستند و همیشه انرژی خاصی دارند. حالشان همیشه خوب به نظر میرسید و چون من هم به دنبال حال خوب بودم، تصمیم گرفتم در این مسیر قدم بردارم.
نگاه شما به خدمت در کنگره چگونه است؟
به نظر من، خدمت در کنگره مثل پول درآوردن است. آدم همیشه دوست دارد پولدار باشد و از بدهکاری دوری کند، چون وقتی بدهکار باشی، نمیتوانی راحت بخوابی. اما وقتی خدمت میکنی، انگار که بدهیهایت را میپردازی و به نوعی جبران میکنی. در نهایت، این خدمت برای آیندهای بهتر است، مثل پسانداز برای زندگی آینده.
بزرگترین موهبت راهنمایی برای شما چه بود؟
راهنمایی برای من بزرگترین پاداش و نعمت بوده است. از زمانی که وارد این مسیر شدم، باورم نمیشود که هر سال حالم بهتر از سال قبل شده است. نتایجم بهتر بوده، مشکلاتم کمتر شده و در مسیر رشد شخصی قرار گرفتهام.
آیا راهنمایی سخت است؟
اگر سختی هم داشته باشد، انرژیای که از آن دریافت میکنم، خیلی بیشتر از سختیهایش است. این حسها و انرژیهایی که دریافت میکنم، ارزش زحمت آن را دارد. بنابراین، راهنمایی نه تنها سخت نیست، بلکه بسیار ارزشمند است.
اگر یک جمله از راهنمای خود یاد گرفته باشید، چه بوده است؟
راهنمای من همیشه میگفت: "حرمتها را، چه در کنگره و چه بیرون از آن، رعایت کن." در بیرون از کنگره ممکن است توقع خاصی از کسی نداشته باشی، اما در کنگره این احترام باید همیشه رعایت شود.
انتظار شما از رهجوهایتان چیست؟
فقط اینکه حالشان خوب باشد. وقتی میبینم که خدمت میکنند، متوجه میشوم که حالشان خوب است. به تازهواردها هم میگویم که ناامید نشوند و مسیرشان را ادامه دهند.
نظرتان درباره سه کلمهی رهجو، راهنما و لژیون چیست؟
رهجو: باید همیشه کاوشگر و جویای راه باشد.
راهنما: باید عشق به مسیر داشته باشد، چون بدون عشق، هیچ چیز ممکن نیست.
لژیون: همه اعضا باید در یک تیم برنده باشند. تیم برنده، تیمی است که همه اعضای آن در مسیر رشد و پیشرفت باشند.
آیا از زمانی که راهنما شدهاید، احساس قدرت میکنید؟
بله، از زمانی که رهایی گرفتم و به عنوان راهنما وارد مسیر خدمت شدم، احساس قدرت و انرژی بیشتری دارم. این حس همچنان با من است و باعث شده احساس جوانی و سرزندگی کنم.
سخن آخر؟
عشق و انرژی برای زندگی همان چیزی است که همه به دنبالش هستند. اگر عشق در دل باشد، آن انرژی و حس خوب هم در پی آن خواهد آمد. اما اگر عشق نباشد، آن انرژی هم وجود نخواهد داشت.
خیلی ممنون که وقت گذاشتید. سپاسگزارم.
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
101