همسفر معصومه:
هفته راهنما را تبریک میگم به همه راهنماهای عزیزی که زمان و عشق و احساسشون رو به ما هدیه میدهند. خانم زینب عزیز، مامان دوست داشتنی، عزیز، رفیق ناب، راهنمای دلسوز خیلی خیلی خوشحالم که تجربه های کنگره رو توی لژیون شما دارم به دست می آورم. از خودم خیلی راضی ام که موقع انتخاب راهنما به حسم به طور ناخودآگاه اعتماد کردم و شما را انتخاب کردم و از شما خیلی ممنونم که من رو توی لژیونتون پذیرفتید. هر لحظه از زمانی که در کنگره نمیگذره هم دعای خیر براتون میکنم و از خدا میخواهم همیشه راهتان مثل قلبتان پر از عشق و احترام باشد. راهنمای عزیز، شما همان فانوسی هستید که من برای گذشتن از تاریکی های درونم و پیدا کردن مسیرم به شدت ازش بهره می برم. الهی که همیشه پر فروغ باشید.
همسفر نرگس:
راهنما، چراغی است در تاریکی های زندگی، نوری که هرگز خاموش نمی شود حتی وقتی بادهای سرد شک و تردید می وزند شما به ما یاد می دهید که راه، همیشه مستقیم نیست، گاهی پیچیده و پر از چالش است اما هر پیچ و خم، درسی دارد هر سنگِ راه، فرصتی است برای رشد. به ما آموزش می دهی که گاهی باید ایستاد، تا صدای درونمان را بشنویم و گاهی باید دوید تا به رویاهایمان برسیم. در این هفتهی زیبا میخواهم قدردان شما باشم برای همه ی لحظه هایی که در سکوت، دست های ما را گرفتید و در خنده ها و گریه های ما شریک شدید. به ما یاد می دهی که زندگی، فقط رسیدن به مقصد نیست، بلکه لذت بردن از مسیر است از هر قدم، هر نفس و هر لحظه! از شما بخاطر تکتک زحماتی که برام کشیدین سپاسگزارم، هفتهی راهنما مبارک.
همسفر معصومه:
خدا را شاکرم بخاطر وجود آقای دژاکام و کنگره 60، و بارها خدا را شاکرم بخاطر وجود راهنمای عزیزم خانم زینب. اول از همه میخواهم تبریک بگویم هفته راهنما را در راس به جناب آقای مهندس و خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان، سپس راهنمای خوب و جسور خودم سرکار خانم زینب عزیز که واقعاً زبان قاصر است از وصف چنین انسانهایی که خودشان را صرف آدمهایی مثل من میکنند که از تاریکی نجاتشان بدهند و راه روشنایی را به آنها نشان بدهند آدمهایی همچون من که مدتها است رنگ آرامش درونی را به خودشان ندیدهاند، منی که هر لحظه زندگیم را تاریکی فرا گرفته بود و این تاریکی روز به روز پررنگتر میشد که خوشبختانه با وجود انسانهایی همچون راهنماهای عزیز که از وقت و زمان خودشان که گرانبهاترین چیزی است که انسان در کره خاکی دارد میگذرند تا انسانهای غرق در تاریکی را نجات بدهند، وصف کردن چنین انسانهایی بسیار سخت است، نمیدانم نامشان را فرشته بگذاریم یا دست خدا یا نور هدایت، اینان انسانهایی پاک سرشت هستند که قطعاً از جنس خود خدا هستند. به نظر من اینان نزدیکترین انسانها به خداوند هستند چرا که آنها خیر و صلاح آرامش انسانها را میخواهند. واقعاً نمیدانم چگونه از راهنمایم قدردانی کنم که لایق و شایسته او باشد ولی این را میدانم که از هر چیز بهترینهایش، گرانبهاترینهایش، با ارزشترینهایش شایسته این عزیز گرانقدر است. در مقابل ایشان بازی با کلمات هم بسیار سخت است اینان عشق را معنی میکنند واژه عشق با وجود اینان معنادار میشود، کسانی که قلبشان برای نجات یک بشر میتپد که باید گفت دانای عشق روزت مبارک. اینان بهترین معلماناند که با قلبشان آموزش میدهند. تشکر میکنم از راهنمای خوب خودم خانم زینب عزیز که با صبر و حوصله و تلاشهایش برای آموزش و راهنمایی من، که مرا به چالش کشیدند تا بهترین باشم از خداوند میخواهم که کمکم کند در این راه پر پیچ و خم بتوانم بهترین خودم باشم تا قدردان زحمات راهنمای عزیزم باشم که خود او تکهای از خداوند است بر روی زمین است، روزتان گلباران و مبارک.
همسفر صالحه:
با نام خداوند خوبی ها وزیباییها، من هم به نوبه خودم این هفته را به آقای مهندس وخانواده گرامیشان تبریک می گویم که از جانب خداوند مأموریت دارند که انسانها را هدایت کند و از خداوند متعال سلامتی و موفقیت روز افزون برایشان داریم و بعد از راهنمای خودم خانم زینب عزیز که در این سفر با تمام وجود، انرژی مثبت و محبتهای بیکرانشان روش زندگی کردن واقعی و لذت بردن از وجود و هستی خودم و حس عشق ورزیدن به فرزند و همسر، مادر و پدر و خواهر، عشق به اطرافیان را به من همسفر آموخت، آموزشی که در طول دوران مدرسه و دانشگاه فرا نگرفته بودم تا حدودی از مسیر زندگی منحرف شده بودم و معلوم نبود تا ناکجا آباد می رفتم به قول اقای مهندس: راهنما مثل موتورهای کنگره هستند که همیشه فعال هستند من با ورود به کنگره و دریافت آموزشهای مفید و مستمر تا حدی در مسیر زندگی قرار گرفتهام ولی باز نیاز به همراهی و راهنمایی ایشان دارم تا بتوانم مقام انسانی خود را که فراموش شده است پیدا کنم. خانم زینب عزیز رهایم نکن و مرا با وجود کاستی و نقصهایی که دارم بپذیر تا بتوانم در زیر سایه آموزشهای آقای مهندس و شما رشد کنم و رهجویی کار ازموده و فرمانبردار باشم. من از شماصبر، بردباری، ارامش و عشق و محبت و اعتماد به نفس را فرا گرفتم، خدا را هزاران بار شکر که شما و کنگره را در مسیر من قرار داد این هفته زیبا مبارکتون باشه.
همسفر محبوبه:
من به نوبه خودم تبریک عرض میکنم خدمت بنیانگذار کنگره 60جناب آقای مهندس حسین دژاکام خیلی خیلی ازشون سپاس گذارم و همچنین از خانم آنی بزرگوار که راهنمای همسفران بودند خیلی تبرک عرض میکنم و از خانم زینب عزیزم که بهترین راهنمای من هستند قدردانی بسیار و فراوان دارم که آنقدر مهربان و با محبت هستند بسیار زیبا آموزش میدهند که من محبوبه خیلی در تاریکی به سر میبردم اگر این آموزشهای خوب خانم زینب عزیزم نبود خدا میداند تا الان چه بلایی در تاریکی به سرم آمده بود و من از صمیم قلبم از راهنمای خوب خودم خانم زینب عزیزم سپاس فراوان بابت این زحمتهایی که این مدت برای من کشیدند دارم وقتی که صدای نازینشان به گوشم میرسد انگار که من تازه متولد میشوم و از خداوند متعال میخواهم که همیشه خداوند متعال نگهدارش باشد خیلی خیلی روزتان مبارک باشه فرشته قلبم.
همسفر زهرا:
هفته ی زیبای راهنما را ابتدا به استاد راهنمای بزرگ و خانواده بزرگ کنگره60 جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و همینطور راهنمای عزیز خودم، جان دلم، خانم زینب عزیز تبریک عرض میکنم. واژه سپاس در برابر از خود گذشتگیها و ایثار شما بسیار کوچک است و بیان شدنی نیست، انگار خداوند بعد از سالها صدای مرا شنید و برای نجات من از تاریکی راهنمایی فرستاد تا قلب مرا آرام کند همانجایی ک چشم دل من نابینا بود تا راه نشانم دهد راهی که بتوانم مسیر درستم را انتخاب کنم اگر راهنمای من نبود و دستم را نمیگرفت و با همراهی و همدلیاش راه درست زندگی را به من نشان نمیداد زندگیم غرق ناآرامی بود من زمانی وارد کنگره شدم که از همه جا و همه کس ناامید شده بودم حس میکردم کسی نیست دستم را بگیرد، مرا بلند کند، راه و روش درست زندگی کردن را به من بیاموزد ولی خداوند راهنمای خوب دلسوزی را سر راهم گذاشت ک هر چقد تشکر کنم از شما کم است، شما یک مادر دلسوز و مهربان هستید ک خوشبختی و سعادت فرزندانشان بهترین هدیه برایشان است روزی ک من زهرا شما را دیدم دستان من سرد لرزان بود و امیدی ب زندگی دنیا نداشتم کم کم داشتم نفس آخرم را میکشیدم شما فرشته نجات من شدید آغوش گرمتان را به روی من باز کردید خانم زینب شما بدون هیچ چشم داشتی در کنار رهجوهایتان هستید، مثل کوه تا من بیشتر بیاموزم راه و رسم زندگی کردن را، به من عشق، صبر، گذشت یاد دادید به من یاد دادید ک از کسی کینه به دل نگیرم، گذشت داشته باشم، از نفرت و دروغ دور باشم و بتوانم برای فرزندانم مادری نمونه باشم فرشته نجات زندگی من از شما ممنونم به خاطر تک تک آموزشهایس که به من دادید دعای خیرم بدرقه راهتان هست همیشه عمرتان با عزت خانم زینب عزیزم من تا آخر عمرم حال خوشم رو مدیون شما هستم.
تایپ و ویرایش: همسفر نرگس، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر نرگس ( دبیر سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
69