English Version
This Site Is Available In English

راهنما همانند باران الهی است

راهنما همانند باران الهی است

همسفران لژیون نهم به راهنمایی همسفر زهره در دل‌نوشته خود در باب هفته راهنما نوشتند:

همسفر طیبه:

امروز ۳ماه است که در مسیر درست زندگی می‌کنم. قصدم از این دل‌نوشته سپاسگزاری از خداوند و بنده خاص و بخشنده‌اش راهنمای خوبم می‌باشد. هفته راهنما را در رأس به آقای مهندس دژاکام، انسانی که در بزرگی، بخشش و مهربانی دارای صفات الهی هستند و خودشان را وقف کمک به انسان‌ها می‌کنند و همچنین به تمامی راهنمایان، شاد‌باش می‌گویم.

خداوند را شاکرم که من را با کنگره۶۰ آشنا کرد تا فرصت حضور در مسیر رشد، آموزش و آگاهی در کنار بندگان خاص خداوند را داشته باشم. امروز درک می‌کنم این لطف خداوند است که در جمع کنگره۶۰ در کنار عزیزانی هستم که با خواسته و اراده خودشان توانستند با آموزش، صبر، تلاش و همت بزرگ، قدم در مسیر نور و روشنایی بگذارند؛ از ظلمت، تاریکی و از بند مواد مخدر و هیولای اعتیاد نجات پیدا کنند.

این افراد در ادامه راهشان در حال خدمت به انسان‌هایی هستند که در تاریکی، ناآگاهی، رنج و درد به سر می‌برند؛ مانند راهنمای خوبم که بدون هیچ خواسته و چشم‌داشتی همچون باران الهی به همه کس و همه جا بی‌منت می‌بارند؛ همه را از عشق، محبت، نور و آگاهی سیراب می‌کنند؛ هرگز بخشندگی، عشق و محبت لبخند راهنمای خوبم در روز اول حضورم در نمایندگی بنیان را فراموش نخواهم کرد.

لبخند ایشان برای من درسی شده است که یک انسان چقدر می‌تواند بخشنده و عاشق  باشد؛ خودش را وقف من و امثال من کند؛ همیشه در حال آموزش گرفتن و آموزش دادن باشد تا به من و خانواده‌ام کمک کند. چراغ راه انسان‌هایی باشد تا از درد و رنج رهایی یابند. این مسیر به قلبی پر از مهر و عشق احتیاج دارد و هر کسی شایستگی کسب این‌جایگاه را ندارد. باید تلاش کرد.

امیدوارم با خدمت درست بتوانم زحمات راهنمای خوبم را جبران کنم. دعای خیر خودم و خانواده‌ام بدرقه راهشان باشد؛ امیدوارم با توان و سلامتی روز افزون بتوانند به خانواده‌ها و انسان‌های بیشتری کمک کنند. راهنمای خوبم روزتان مبارک.

‌همسفر زکیه:

هفته راهنما را به راهنمای خوبم خانم زهره تبریک عرض می‌نمایم؛ راهنمای خوبم می‌خواهم به خاطر حال‌ خوشی که از عشق و محبت نصیبم شده است از شما سپاسگزار باشم.

زمانی‌که از اعتیاد مسافرم متنفر بودم و همین تنفر مانع از ابراز عشق و محبت من به ایشان می‌شد؛ تنفر همچون سد محکمی بین من و مسافرم بود؛ هر زمان که می‌خواستم به ایشان محبت کنم، نیروهای منفی به من یادآور می‌شدند که او یک مصرف کننده است و با این ترفند موجب دوری و فاصله بین ما می‌شدند.

در این احوالات بودم که شما راهنمای خوبم فرمودید: اعتیاد خود نیروی منفی بسیار بزرگی است و تو نمی‌توانی با تنفر که آن هم جزء نیروهای منفی است، اعتیاد را از بین ببری. نمی‌توانی با نیروی منفی به جنگ با نیروی منفی بروی. شما فرموید: باید با عشق و محبت با مسافرم و اعتیادش رفتار نمایم و در نهایت رهایش کنم تا به این روش خودم از بند و زنجیر نیروهای منفی رها شوم.

چقدر مقام راهنما باشکوه است که می‌تواند جرقه نوری را در دلم روشن نماید تا بتوانم به مسیر روشنایی‌ها قدم بگذارم و در نهایت به سرزمین آرامش و به اقیانوس بیکران عشق و محبت برسم. شما با خدمت خالصانه‌ای که انجام می‌دهید، با اخلاق نیکویی که دارید و با آرامشی که در چهره‌تان نمایان است، من را هر روز امیداورتر و پرتلاش‌تر در مسیر زندگی هدایت می‌نمایید.

 

ویرایش: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)

ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) دبیر سایت

همسفران نمایندگی بنیان مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .