اولین قدم برای کمک به دیگران کمک به خود است

تو از جنس نوری، تو را می‌شناسم
شمیم حضوری، تو را می‌شناسم
تو از جنس باران، تو از جنس دریا
تو شوری تو شوقی، تو را می‌شناسم
برای گذشتن از احساس پوچی
تو رمز عبوری، تو را می‌شناسم
همیشه برای من و غصه‌هایم
تو سنگ صبوری، تو را می‌شناسم
تو از وسعت سبز آینه‌هایی
تو عشقی تو شوری، تو را می‌شناسم

سلام و عرض ادب خدمت عزیزان همیشه همراه سایت همسفران نمایندگی رضا مشهد، گفت‌وگویی داشتیم با راهنمایان لژیون ششم و هفتم نمایندگی رضا مشهد، شما را به خواندن این گفت‌وگو دعوت می‌کنیم و از شما همراهان همیشگی سایت همسفران نمایندگی رضا مشهد سپاس‌گزاریم.

در خدمت راهنمای لژیون ششم همسفر فاطمه هستیم، پیرامون دستورجلسه هفته هفته «راهنما» گفت‌وگویی با ایشان و دو رهجوی ایشان داشتیم و خواستیم کمی از وقت گرانبهایشان را در اختیار ما بگذارند، شما را به خواندن این مصاحبه دل‌نشین دعوت می‌کنیم.

همسفر فاطمه و مسافرشان مالک با بیش از پنج سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و حشیش وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر محسن و همسفر زهرا سفر کردند. در حال حاضر به مدت سه سال و دو ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر و همسفر در کنگره والیبال است.

آیا مسافر شما در طول مسیر راهنمایی کمک حال شما بوده است؟ چگونه؟

بله؛ هنگام تهران رفتن برای رهایی رهجوها و زمان حضور در شعبه برای جلسات مسافرم مسئولیت نگهداری از بچه‌ها را بر عهده می‌گیرد، در طول این مسیر همراه من بوده و کمک می‌کنند، من را چه از نظر مالی و مادی حمایت کرده‌ و از این بابت از ایشان تشکر می‌کنم.

برای راهنما شدن چه اهدافی را باید پیش بگیریم؟

برای رسیدن به جایگاه راهنمایی ابتدا باید کمک به خود را هدف قرار داد؛ زیرا اولین قدم برای کمک به دیگران، کمک به خود است. من اگر به عنوان یک فرد نتوانم به خود کمک کنم و زندگی خود را نجات دهم، قطعاً نمی‌توانم روی دیگران نیز تاثیر‌گذار باشم. شخصی که آموزش‌های کنگره را در زندگی خود کاربردی کند، صدرصد در این جایگاه قرار خواهد گرفت؛ چون ما یاد گرفته‌ایم که انسان‌ها جایگاه‌ها را انتخاب نمی‌کنند، بلکه جایگاه‌ها انسان‌ها را انتخاب می‌کنند.

اگر رهجوی شما حال خرابی داشته باشد و حرفی بزند که باعث ناراحتی شما گردد، برخورد شما چیست؟

تمام راهنمایان سرشار از انرژی هستند و تغییرات زیادی را تجربه کرده‌اند که با هر حرفی از رهجو ناراحت نمی‌شوند؛ چون می‌دانند که او حال خرابی دارد و به قول معروف باید حال خراب باشد تا بتوان حال دیگری را خراب کرد و فکر می‌کنم وقتی از رهجویی ناراحت شوم، پس در من نیز آن تاریکی وجود دارد که آن را حس می‌کنم.

در پایان اگر صحبتی دارید با جان و دل می‌شنویم.

امیدوارم هر کس که خواسته حال‌خوش، آرامش و تغییر را دارد، در این آزمون الهی و جایگاه زیبای راهنمایی قرار بگیرد؛ زیرا یکی از جایگاه‌هایی می‌باشد که سرشار از آموزش است و ان‌شاءالله که همه بتوانند این جایگاه را تجربه کنند.

همسفر زهرا و مسافرشان مسعود با بیش از سیزده سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی حشیش، الکل و شیره وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT و به راهنمایی مسافر رضا و همسفر فاطمه سفر کردند. در حال حاضر به مدت هفت ماه و چهار روز است که در حال سفر هستند. رشته ورزشی مسافر پیاده‌روی و رشته ورزشی همسفر ایروبیک و دارت در کنگره است.

هدف رهجو از آمدن به کنگره‌۶۰ چیست؟

هدف من از کنگره آمدن این بود که به مسافرم ثابت کنم که در هیچ شرایطی او را تنها نمی‌گذارم و برای رسیدن به حال‌خوش کنار او و در این مسیر هستم. در مرحله بعد برای این‌که خود را بهتر بشناسم و با آموزش‌هایی که از کنگره و راهنمای خوبم دریافت می‌کنم را در زندگی کاربردی کنم، ضدارزش‌ها را در خود پیدا کنم، برای حذف آن‌ها تلاش کنم و ناامید نشوم.

شما به عنوان یک رهجو از کدام رفتارهای راهنمای خود الگو گرفته‌اید؟

یکی از خصوصیات عالی که راهنمای من دارند این است که اعتماد به‌ نفس بالایی داشته، همیشه حواس ایشان به حال خرابی‌های رهجو می‌باشد و به ما برای پیمودن ادامه مسیر امید می‌دهند.

در پایان از راهنمای خود چگونه قدردانی می‌کنید؟

اگر بتوانم با گوش دادن یک سی‌دی، حتی نکته‌ای را در زندگی خود کاربردی کنم، قطعاً خوشحال شده و می‌گویند: اولین قدم را برداشته و حتماً موفق می‌شوید. در ضمن من اصلاً فردی نبودم که زیاد در جمع صحبت کنم و با اعتماد به نفسی که از راهنمای خود یاد گرفتم، توانستم در جلسات عمومی مشارکت کنم و این برای من یک موفقیت محسوب می‌شود.

همسفر راحله و مسافرشان حمید با بیش از بیست سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی تریاک خوراکی وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT و به راهنمایی مسافر علی و همسفر فاطمه سفر کردند. در حال حاضر مدت نه ماه است که سفر می‌کنند. رشته ورزشی مسافر پیاده‌رویی و رشته ورزشی همسفر ایروبیک و دارت در کنگره است.

وظایف یک رهجو از دیدگاه شما چیست و چه وظایفی در مقابل راهنما دارد؟

در مرحله اول وظیفه یک رهجو احترام گذاشتن به حرمت‌‌ها و قوانین کنگره۶۰ می‌باشد، باید به عنوان عضوی از کنگره منظم و مرتب باشد، لباس مناسب پوشیده و سر وقت یعنی نیم ساعت قبل از شروع جلسه حضور داشته باشد، به سخنان و فرامین راهنما بدون کم و کاست گوش دهد و عمل کند. مثل: هر هفته یک سی‌دی بنویسد، سی‌دی که موضوع یا دستور جلسه است را گوش کند، در لژیون و کارگاه آموزشی تجربه و برداشت خود را نسبت به سی‌دی مشارکت کند. یکی دیگر از وظایف رهجو که کمک بسیاری در مسیر بهبودی به او می‌کند، خدمت کردن است و همان‌گونه که دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم، امروز ما باید با خدمت کردن چراغ این جلسه را روشن نگه داریم تا برای کسانی که می‌خواهند از این چشمه جوشان سیراب شوند، بستری مهیا باشد.

آیا نظر شما این است که راهنما وظیفه دارد تا در این مسیر شما را راهنمایی کند؟

راهنما وظیفه‌ای ندارد، بلکه به عنوان کسی که قبلاً این مسیر را طی کرده و از آموزش و تجربه کافی برخوردار است، به هم‌نوع خود کمک کرده و تجربه‌ خود را در اختیار رهجو قرار می‌دهد، بنابراین رهجو همیشه باید قدردان زحمات راهنما باشد.

در پایان از راهنمای خود چگونه قدردانی می‌کنید؟

به عنوان یک رهجو، بهترین قدردانی که می‌توانم نسبت به راهنمای خود داشته باشم، این است که به تمامی قوانین، حرمت‌های کنگره۶۰ و سخنان و فرامینی که راهنما می‌گوید عمل کنم .

در خدمت راهنمای لژیون هفتم همسفر اکرم هستیم، پیرامون دستورجلسه هفته «راهنما» گفت‌وگویی با ایشان و دو رهجوی ایشان داشتیم و خواستیم کمی از وقت گرانبهایشان را در اختیار ما بگذارند، شما را به خواندن این مصاحبه دل‌نشین دعوت می‌کنیم.

همسفر اکرم و مسافرشان حسن با بیش از شانزده سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند، با متد DST و داروی OT و به راهنمایی مسافر کاظم و همسفر پرستو سفر کردند، در حال حاضر یازده سال و پنج ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند، رشته ورزشی مسافر و همسفر در کنگره بدمینتون است.

داشتن شال نارنجی باعث رشد افراد می‌گردد، درک خود را از این جمله بیان کنید.

رسیدن به هر جایگاهی شروع چالش‌ها و آموزش‌‌ها می‌باشد و سنجیده می‌شوید که ظرفیت شما چقدر است و در ظاهر همه فکر می‌کنند که راهنما آموزش می‌دهد، ولی این جایگاه شال نارنجی است که ابتدا به راهنما آموزش می‌دهد که آن‌چه تاکنون آموزش دیده است را کاربردی کند.

اگر رهجوی شما حال خرابی داشته باشد و حرفی بزند که باعث ناراحتی شما گردد، برخورد شما چیست؟

رهجو با حال خراب وارد کنگره می‌شود؛  چون هنوز آموزش نگرفته است، پس اگر راهنما به درجه آگاهی رسیده باشد، هیچ وقت حال او با حال خراب رهجو، خراب نمی‌شود.

وصف حال خود را زمانی‌که فهمیدید، راهنمایی قبول شدید، بیان کنید.

برای تمام خدمت‌گزاران کنگره رسیدن به جایگاه راهنمایی حال و هوای دیگری دارد. از ابتدای ورود به لژیون خواسته رسیدن به هدف خود را دارد، پس در این راستا تلاش می‌کند. خدا را شاکرم که این اتفاق برای من افتاد و به خواسته خود رسیدم.

در پایان اگر صحبتی دارید با جان و دل می‌شنویم.

شاکر خداوند بزرگ هستم که به من توفیق داد تا خدمت کنم؛ زیرا باعث می‌شود انرژی بالایی به دست آورم و سعی می‌کنم بدون نقض قوانین کنگره به خدمت بپردازم، انسان‌ها را با هر شرایطی دوست داشته و در مسیر درست قدم بردارم.

همسفر زهرا و مسافرشان علی با بیش از ده سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی شیره کشیدنی وارد کنگره شدند، با متد DST و داروی OTو به راهنمایی مسافر یعقوب و همسفر اکرم سفر کردند. مدت سفر ده ماه و بیست و هشت روز و در حال حاضر پنج ماه و شش روز است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر ایروبیک در کنگره است.

به عقیده شما به چه علت آقای مهندس به رهجو تاکید می‌کنند که به راهنمای خود احترام بگذارد؟

راهنما برای ما حکم معلم و مادری دلسوز و مهربان را دارد که بدون هیچ حقوقی با آموزش‌های ناب خود ما را به حال خوب و آرامش می‌رساند و ما نیز با فرمان‌برداری از او به آگاهی و آرامش می‌رسیم.

چرا یک رهجو بعد از ورود به کنگره این مکان را به سایر روش‌ها و مکان‌های دیگر ترجیح می‌دهد؟

چون علم کنگره ثابت شده است و ما با ورود به آن رهجوهایی را مشاهده می‌کنیم که به حال خوب رسیده‌اند و به این باور می‌رسیم که به کنگره ایمان بیاوریم.

در پایان از راهنمای خود چگونه قدردانی می‌کنید؟

باید رهجویی فرمان‌بردار باشم؛ چون راهنما  برای من وقت می‌گذارد، بدون هیچ چشم‌داشتی آموزش می‌دهد تا به آگاهی و دانایی برسم، آرامش را به زندگی ما برمی‌گرداند و ما را از تاریکی‌هایی که در آن غرق شده بودیم، نجات می‌دهد. پس باید آموزش‌ها را در زندگی کاربردی کنم و با خدمت در کنگره، دل‌نوشته و دعاهای خیر از راهنمای خود قدردانی کنم.

همسفر زهره و مسافرشان یحیی با بیش از بیست سال تخریب با آنتی ایکس مصرفی قرص و متادون وارد کنگره شدند، با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر محسن و همسفر اکرم سفر کردند. در حال حاضر مدت ده ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند، رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر ایروبیک در کنگره است.

یک نمونه از آموزش‌هایی که از راهنمای خود گرفته‌اید و خیلی برای شما جالب بود را برای ما توضیح دهید.

اوایل که به شعبه آمدم، مشکلی برا من پیش آمد که ناامید شدم و با خود گفتم که دیگر نمی‌آیم، اما بعد که راهنما من را در لژیون دیدند، با همان نگاه اول حس کردند و از من سوال کردند. وقتی مشکل را بیان کردم، طوری با من صحبت کردند که انگار آن لحظه کنار من بودند و با چشمان خود مشکل من را دیدند و صادقانه و مادرانه من را راهنمایی کردند و گفتند که می‌دانم و می‌فهمم که چه می‌گویی، درک می‌کنم، صبر کن حتماً درست می‌شود. اصلا باورم نمی‌شد و گفتم که شما چقدر قشنگ با من صحبت می‌کنید و به من آرامش می‌دهید. راهنمای من تمام حرف‌هایم را حس کرده و با تمام وجود همراهی می‌کند و من به این نتیجه رسیده‌ام که باید صبر داشته باشم و با تلاش و پشتکار به راه خود ادامه دهم.

اگر روزی شما در جایگاه راهنمایی قرار بگیرید چه رفتاری با رهجو متخطی انجام می‌دهید؟

من از راهنمای خود آموخته‌ام که صبر داشته باشم و به رهجو زمان بدهم؛ چون رهجو تازه از تاریکی‌ها بیرون آمده و با نوشتن سی‌دی به اشتباهات خود پی می‌برد و یا با رهجویی که خطا انجام داده در لفافه و به دور از دیگران صحبت کنم. به قول آقای مهندس افرادی که کاری را از روی نادانی و ناآگاهی انجام می‌دهند و در مورد موضوع اطلاعات کافی ندارند را باید زمان داد تا آگاهی لازم را بدست آورند.

در پایان از راهنمای خود چگونه قدردانی می‌کنید؟

راهنمای من مثل یک آموزگار عاشق، الفبای درست زندگی کردن را به من و دیگر رهجو‌ها سر مشق دادند. ایشان آرامش، آسایش و نور امید را در دل ما روشن می‌کنند. بنابراین رهجو باید فرمان‌بردار باشد و هر آن‌چه که از راهنما آموخته در زندگی خود کاربردی کند. باید در کنگره حرمت‌ها را رعایت کنم.
آقای مهندس می‌فرمایند: قدردانی کردن در سه مرحله پندار، گفتار و کردار صورت می‌گیرد. من تنها با کلام نمی‌توانم، قدردانی کنم و باید در عملی نیز باشد؛ با سر وقت آمدن و حضور داشتن در جلسات، نوشتن سی‌دی، خدمت کردن و تقدیم کردن پاکت و دل‌نوشته در هفته راهنما، شاید بتوانم اندکی از زحمات ایشان را جبران کنم. من از خداوند می‌خواهم که راهنمای عزیزم به هر چه می‌خواهد، برسد و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت بیشتر دارم. در نهایت این هفته باارزش و گران‌بها را به آقای مهندس، خانواده محترم‌ ایشان، خانواده بزرگ کنگره۶۰ و به راهنمای محترم خود تبریک می‌گویم.

طراحان سؤال: همسفر ریحانه و همسفر اعظم رهجویان راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
مصاحبه کنندگان: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)، همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر گلثومه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد