رهجو آیینه راهنما است

جلسه چهارم از دوره بیستم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی دهخدا قزوین به استادی راهنما همسفر اعظم، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر مطهره با دستور جلسه «راهنما» روز دوشنبه ۲۹ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

پیش از هر چیزی خداوند بزرگ را شکر که توفیق داد تا در جمع شما باشم و آموزش بگیرم. از نگهبان و دبیر جلسه، همچنین از ایجنت و مرزبانان تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. همچنین تشکر می‌کنم از راهنمای خوبم که هر جایگاهی را تجربه می‌کنم مدیون آموزش و زحمات ایشان هستم؛ برایشان آرزوی بهترین‌ها را دارم.

ما هرسال در کنگره ۴ جشن داریم و جشنی که امروز شاهد آن هستیم، جشن راهنما است. این هفته قشنگ و پرشگون را ابتدا خدمت اولین راهنمای کنگره‌۶۰ آقای مهندس و خانواده محترمشان که از اساتید بزرگ کنگره‌۶۰ هستند تبریک عرض می‌کنم، دستشان را می‌بوسم و برایشان آرزوی سلامتی و پیروزی دارم. همچنین خدمت راهنمای خوب خودم و همه راهنمایان درمان و تازه‌واردین در سراسر شعب، خصوصاً راهنمایان باعشق نمایندگی دهخدا تبریک می‌گوییم.

آقای مهندس در روز چهارشنبه فرمودند که راهنمایان موتور تولید ما هستند؛ راهنمایان تازه‌واردین در قسمت ورودی و راهنمایان درمان در قسمت عملیاتی هستند. راهنما کسی است که تاریک‌ترین نقاط زندگی را پشت سر گذاشته است و بعد از خروج از ظلمت و پیوستن به جهان روشنایی و قرار گرفتن در صلح و آرامش خودش را مدیون کنگره می‌داند و سعی می‌کند با راهنمایی و آموزش به رهجوهایش، زکاتش را به کنگره پرداخت کند. راهنما معنای وادی چهاردهم و خود عشق و محبت است. او بدون هیچ چشم‌داشتی، مانند یک مادر، رب یا خورشید به رهجوها مهر، محبت، عشق و نور هدیه می‌دهد.

یک راهنما در صور آشکار هیچ مزدی دریافت نمی‌کند؛ اما رسیدن به صلح و آرامش بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین پاداشی است که می‌تواند از آن بهره‌مند شود. راهنمایان ایمان دارند به این‌که کسانی که بذر نیکو می‌کارند، محصول نیکو برداشت می‌کنند. یک راهنما در کنگره تمام سختی‌ها را با جان‌ودل تحمل می‌کند و با وجود تمام مسائل و مشکلاتی که دارد در کنگره حضور پیدا می‌کند تا رهجویانش آموزش بگیرند و به حال خوش برسند. در شعبه راهنمایانی را دیده‌ام که با داشتن نوزاد یا با داشتن ۳ فرزند و با مشکلات دیگر برای خدمت و آموزش دادن به رهجوهایشان می‌آیند.

وظیفه یک رهجو در مقابل این‌همه زحمات راهنما چیست؟ وظیفه من این است که به بهانه این هفته قشنگ از راهنمای خودم قدردانی کنم. به گفته آقای مهندس قدردانی سه مرحله دارد. مرحله اول آن کلامی است که می‌توانیم با چیدن کلمات قشنگ پشت‌هم این کار را انجام دهیم. مرحله دوم به کردار ما مربوط است که می‌توانیم با احترام گذاشتن به قوانین و آموزش‌ها و کاربردی کردن آن‌ها به راهنمایان ثابت کنیم که قدردانی زحماتشان هستیم. مرحله سوم به‌رسم کنگره دادن پاکت و دل‌نوشته است.

هرکس کلاه خود را قاضی کند تا ببیند که پیش از کنگره چگونه بوده و اکنون چگونه است؛ سپس با توجه به شأن و منزلت خود و راهنما هدیه‌ای تقدیم راهنمایش کند. ممکن است فردی واقعاً توان مالی نداشته باشد؛ او نباید با خود فکر کند که مورد قضاوت راهنما قرار می‌گیرد؛ چراکه راهنمایان از جنس خود رهجو و گذشته او هستند. درواقع رهجو آیینه راهنما است و راهنما با تمام وجودش مشکلات رهجو را درک می‌کند. این رهجو می‌تواند با دادن یک دل‌نوشته از راهنمایش قدردانی کند.

مجدداً این هفته قشنگ را خدمت راهنمایان تبریک عرض می‌کنم و برایشان آرزوی بهترین‌ها را دارم.

تصاویری از برگزاری جشن راهنما در نمایندگی دهخدا قزوین؛

مرزبان کشیک: همسفر فرزانه
تایپ و ویراستاری: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس اول: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
عکاس دوم: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین