آقای مهندس در سیدی مسیر میفرمایند: زندگی ما بر مبنای سه محور استوار است. بعضیها معتقدند که زندگی جبر است و تا زمانی که خداوند امر نکند، برگی از درخت نمیافتد و همه چیز بر پیشانی ما نوشته شده است. بعضیها هم معتقدند، زندگی اختیار است. ما در کنگره معتقدیم که زندگی بر پایه جبر، اختیار و فرمان الهی است.
همانطور که قبلاً گفتیم تقدیر، نامه پیشین است. تقدیر یعنی چیزی که قبلاً کاشتهایم. بعضی چیزها در زندگی برای ما تقدیر است. خواست به عهده ما است و تقدیر هم مربوط به گذشته ما است؛ ولی یادمان نیست. گاهی چیزی برای ما تقدیر است؛ ولی نمیدانیم و هر کاری میکنیم درست نمیشود، باید زمانش برسد؛ ولی گاهی همه چیز بهراحتی درست میشود.
در هستی مرتب تغییر، تبدیل و ترخیص صورت میگیرد. پایه و اساس جهان خلقت بر این مبنا است و دائماً در حال تبدیل است. تا زمانی که تبدیل انجام نگیرد، هیچ اتفاقی نمیافتد. تبدیل در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد. برای تبدیلشدن تغییرات لازم است. هر تبدیلی برای خود، مراحل و شرایطی دارد. برای هر تبدیلی یکزمان خاص داریم. یعنی بدون گذراندن آن زمان و یکمرتبه نمیتوانیم آن تبدیل را انجام بدهیم. مثلاً برای درمان اعتیاد ده ماه زمان لازم است.
یک عامل بسیار مهم برای تبدیل وجود دارد و آن ایجاد محبت است. محبت میتواند تغییر و تبدیل را به وجود آورد. پایه محبت، معرفت است. یعنی انسان بدون معرفت و دانش نمیتواند دوست داشته باشد، گذشت داشته باشد و... باید بدانیم که چرا باید دوست داشته باشیم. معرفت به مفهوم دانایی است. دانایی شامل تجربه، آموزش یا دانش و تفکر است. ما سه حالت داریم یا محبت هست یا محبت نیست، یعنی خنثی هستیم و یا محبت نیست و بهجای آن نفرت هست.
بهخاطر اینکه پایه محبت در کنگره وجود دارد، ساختارها به وجود آمدهاند. هرکسی وارد کنگره میشود، بدون اینکه به شغل و درآمد و دینش توجه کنیم، به او کمک میکنیم که به درمان برسد. خدمات کنگره کاملاً رایگان هستند. اگر اینطور نبود، هرگز به نقطهای که امروز هستیم، نمیرسیدیم. برای تبدیل کلیه مطالب باید محبت در جریان باشد و این محبت است که ما را دور هم جمع کرده است. نیروی الهی که همه ما را به هم نزدیک میکند، همان امواج مطبوع الهی و امواج عشق هستند. چیزی که باعث شده ما انسانها از تنهایی رها شویم، محبت است. وقتی محبت است، ارتباط هست و آن موقع زبانها و دیدنها یکی میشود. وقتی محبت باشد؛ اگر دردمندی مشکلی دارد، دردش را حس میکنیم و سعی میکنیم کمکش کنیم. بعضی انسانها جاهل هستند و مرتب برای خودشان دشمن درست میکنند و همه را ناراحت میکنند.ما در کنگره محبت را یاد میگیریم.
در ادامه آقای مهندس فرمودند: ما در کنگره درون انسانها را به خودشان آدرس میدهیم تا خودشان را پیدا کنند. خیلی از انسانها گم شدهاند. وقتی انسانها خودشان را بشناسند، در دگرگونیشان اثر بسیاری دارد. یعنی از یک انسان بههمریخته و نامتعادل به یک انسان کاملاً متعادل تبدیل میشوند؛ زیرا نشانی خودشان را پیدا کردهاند و جایگاه و ارزش خودشان را درک کردهاند.
خلاصه سیدی مسیر
نویسنده: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر اتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
47