English Version
This Site Is Available In English

راهنما عاشق خدمت و کمک کردن به انسان‌ها

راهنما عاشق خدمت و کمک کردن به انسان‌ها

«ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم»


با توجه به دستور جلسه « هفته راهنما» به منظور ارج نهادن به مقام و جایگاه راهنمایی و استفاده از تجربیات این عزیزان در خدمت راهنمای لژیون چهارم همسفر سهیلا و مسافرشان راهنما مسافر حسن لژیون پنجم مسافران هستیم و گفتگوی داشتیم که توجه شما را به آن جلب می‌نمایم.

همسفر سهیلا و مسافرشان با ده سال  تخریب وارد کنگره شدند. آخرین آنتی ایکس شیره، به مدت ۱۰ ماه با متد DST با داروی OT به راهنمایی مسافر محمد علیرضایی و راهنما همسفر مهدیه سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۷ سال و ۲ ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر و همسفر والیبال است. راهنما مسافر حسن در جایگاه‌ها دبیر، نگهبان، مرزبانی، خزانه‌داری، مسئولOT ، راهنمای تازه واردین و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی خدمت می‌کنند. راهنما همسفر سهیلا در جایگاه‌ها دبیر، نگهبان، مسئول کارت، خزانه‌داری، مرزبانی و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی خدمت می‌کنند.


مهمترین دلیل برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟

راهنما همسفر سهیلا :

وقتی دنیا را جور دیگر ببینی و خود تغییرات را تجربه کنی و از ظلمت تاریکی خارج شویی آن زمان است که اشتیاق به خدمت و کمک کردن در تو، هر لحظه زیاد و زیادتر می‌شود. زمانی که من و مسافرم گم‌گشته راه بودیم و در تاریکی غوطه‌ور، دست‌هایی آسمانی به همراه دست‌های زمینی بدون چشم‌ داشتی و بدون توقعی به ما کمک کردند و دست‌هایمان را محکم گرفتند و ما را از تاریکی و ظلمات به‌ طرف روشنایی کشاندند و من به‌ نوبه خودم می‌خواستم دستی و یا پلی باشم برای رسیدن انسان‌ها به رهایی و حال خوش.

راهنما مسافرحسن :

من عاشق خدمت کردن و کمک کردن به انسان‌ها بودم با تمام وجودم که این عشق و محبت و نیرو و قدرت را از کنگره ۶۰ دارم، زمانی که باحال خراب و ناامید وارد کنگره ۶۰ شدم افراد خدمتگزاری بودند و به من محبت کردند و به من امیدواری دادند، کمک راهنمای عزیزم که به من آموزش دادند و چراغ راهم شدند  تا دوباره خود را پیدا کنم، حالا من در آزمون شرکت کردم تا بتوانم قبول شوم و باعث حال خوش و یا خنده‌ای از ته دل کسانی که اول راهشان هستند باشم و مفهوم خدمت برای من همان قدردانی و شکرگزاری است.

آیا فکر می‌کردید یک روز راهنما شوید؟ چه مدت از تشکیل لژیون شما می‌گذرد؟

همسفر سهیلا :

امروز به خواست قادر مطلق ۳ سال و ۴ ماه از تشکیل لژیون می‌گذرد. به خاطر دارم روزهای نخست که وارد کنگره شده بودم وقتی راهنمایان شال نارنجی را می‌دیدم بسیار جذب می‌شدم؛ اما باور نمی‌کردم که روزی خودم لیاقت پیدا کنم تا شال نارنجی را از دستان پُر مهر پدر مهربان کنگره آقای مهندس دژاکام دریافت کنم؛ اما تصویر این روز را هر لحظه در ذهن خود می‌پروراندم و البته زمانی برایش تعیین نمی‌کردم و خواسته‌ام همیشه این بود که روزی این اتفاق رقم بخورد که من به ظرفیت این جایگاه رسیده باشم.

مسافر حسن:

خدارا هزاران بار شاکر هستم والان ۳ سال که از تشکیل لژیون می‌گذرد در سفر اولم از یک جایی به بعد، مطلب کنگره را دریافت کردم؛ متوجه شدم کنگره یعنی چه و چرا افراد به کنگره می‌آیند و بدون حقوق، خدمت می‌کنند! خواسته‌ام برای کمک‌ راهنما شدن بسیار زیاد و قوی بود؛ به‌ طوری‌که همیشه در ذهن خود تصور می‌کردم که شال کمک‌ راهنمایی را گرفته‌ام! همان‌طور که خواسته‌ام قوی بود، برای رسیدن به آن تلاش زیادی هم انجام می‌دادم تا اینکه خداوند اجازه داد و این توفیق نصیبم شد که جایگاه کمک راهنمایی را لمس کنم.


از احساس خود در جایگاه راهنمایی شال نارنجی را بفرمایید.

همسفر سهیلا:

از داشتن شال نارنجی قطعاً حس بسیار عالی دارم. هرروز شکرگزار  هستم چون با تمام وجود عاشق این بودم که به آن برسم رسیدن به جایگاه راهنمایی برای من نماد رسیدن به خواست درونی‌ام می‌باشد و بهایی که برای رسیدن به آن پرداخته‌ام در حدی بوده است که پس از عبور از رنج و درد و کسب تجربه امروز بتوانم این جایگاه را تجربه کنم و البته مسئولیت این جایگاه بسیار سنگین است؛ اما برای من زیبا است و امید دارم همواره در مسیر آموزش حضور داشته باشم .


مسافر حسن:

اگر بخواهم از احساسم در جایگاه کمک راهنمایی بگویم، جایگاه کمک راهنمایی چیزی جز عاشقی کردن نیست، این عشقی است که آقای مهندس در وجود تک‌تک ما کاشته است، من فکر می‌کنم در جایگاه کمک راهنمایی خودش را به نمایش می‌گذارد و کمک راهنما شدن به نظر من چیزی جز عاشق شدن نیست. این‌ که شما عاشق آموزش می‌شوید، عاشق خدمت می‌شوید و در تمام کارهایی که شما انجام می‌دهید یک کمک راهنما و تمام رهجوها انجام می‌دهند، که تمام آن‌ها به آن عشقی است که در وجود تک تک ماست و این در جایگاه کمک راهنمایی متولد می‌شود و خودش را بیشتر نشان می‌دهد و به نمایش می‌گذارد، یک کمک راهنما عاشق رهجوهایش، عاشق کنگره، استادان و کمک راهنمای خود است، در حقیقت عاشق یاد گرفتن و عاشق یاد دادن است و فکر می‌کنم تمام جایگاه کمک راهنمایی عشق است و عشق است و عشق است و چیزی غیر از این نمی‌تواند باشد. از داشتن شال نارنجی بسیار لذت می‌برم و شاکر خدای خودم هستم.


لطفاً از سختی‌های راهنما بودن بگویید.

همسفر سهیلا:

حقیقتاً من در این جایگاه سختی حس نمی‌کنم و آن‌قدر حس عشق به خدمت و آموزش گرفتن دارم که هیچ‌ کدام از مسائلی که گاهی مطرح می‌شود و جزء سختی‌های این جایگاه است به چشم من نمی‌آید. مثل رفت و آمد، صرف زمان، گذشتن از بعضی تفریح های  زندگی، و غیره. همه برای من واقعاً شیرین و دلچسب هستند و روزی نیست که برای حس زیبایی که دارم خدایم را شاکر نباشم.


مسافر حسن:

جایگاه کمک راهنمایی برای من هیچ سختی نداشت، وقتی چیزی با عشق همراه باشد دیگر سختی ندارد، اگر سختی هم داشته باشد احساس نمی‌شود. برای من این‌طور بود حتی سختی‌هایی که در زندگی و مسائل خانوادگی و شخصی پیش می‌آمد، خود جایگاه راهنمایی و حضور در لژیون و جلسه به من کمک می‌کرد که آن سختی‌ها را یا از آن عبور کنم و یا آن‌ها را حل کنم و خود این جایگاه کمک می‌کند با مشکلات و سختی‌ها راحت‌تر روبه‌رو شویم و آن‌ها را تحمل کنیم و بهتر بتوانیم از آن عبور کنیم و حتی آن را حل کنیم.

تعادل بین خدمت و خانواده را چگونه برقرار می‌کنید؟

همسفر سهیلا:

به دلیل این‌ که من شاغل نیستم و همه وقتم به‌ نوعی صرف خدمت در کنگره و خانواده‌ام می‌شود تعادل به‌راحتی برقرار می‌شود و من هیچ‌گاه مشکلی در این زمینه نداشته‌ام. از همان ابتدا روزهای دوشنبه و پنج شنبه را فقط مخصوص کنگره قرار دادم و هیچ برنامه فوق‌العاده‌ای در این روزها نمی‌گنجانم و اهمیت هر کدام را در جای خود دانسته و به آن ارج می‌نهم.


مسافر حسن:

خدا را شکر که در مسیر کنگره مستقیم راه بسیار تا بسیار برای انسان هموار می‌شود و با برنامه ریزی، که انسان می‌تواند با آموزش گرفتن انجام بدهد قطعا می‌تواند تعادل و حس خوب را بین خانواده و کنگره برقرار کند.


مهمترین توصیه شما به رهجویان چیست؟


همسفر سهیلا:

مهم‌ترین توصیه من به عزیزان فقط حضور در لژیون است؛ زیرا می‌دانم اگر حضور کامل داشته باشند و به‌ دلایل واهی غیبت نکنند خودبه‌خود مراحل آموزش را به‌ راحتی پشت سر می‌گذارند و همان‌جایی ‌که نیروهای منفی در کمین هستند تا الماس وجودیشان را برباید با تفکری بسیار ناب و نیز قدرت و حمایتی که از سمت راهنما به ایشان القاء می‌شود، می‌توانند از پس تمام مشکلات برآیند و رشد و آگاهی را تجربه کنند و این چرخه را ادامه دهند تا روزی که خودشان بتوانند با انرژی و حس خوب درونشان دیگران را در مسیر آرامش یاری دهند.


مسافر حسن:

رهجو باید باورهای غلط خود را کنار بگذارد و باورهای جدید و درستی که در کنگره می‌آموزد را جایگزین کند تا در این مسیر رشد کند و به هدف که دارد برسد. اگر رهجو تابع قوانین و حرمت‌ها باشد گردباد کنگره او را با خود به اوج خواهد برد.


لطفاً برداشت خودتان را از جمله« باید در تغییر جایگاه‌ها، تغییر خصوصیت هم به وجود بیاید» را برای ما بیان کنید.


همسفر سهیلا:

همه‌ ما آموزش می‌بینیم تا خدمت کنیم تا زمانی که چیزی به کسی یاد می‌دهیم خودمان هم یاد می‌گیریم این خیلی مهم است این‌طور نیست که ما یاد بدهیم و دریافتی نداشته باشیم. یک فردی که قبل از اینکه یک مسئولیتی را قبول کند رفتارش معقول و قابل‌ احترام بود، آدم دوست‌ داشتنی بود ولی وارد یک مسئولیتی شد می‌بینیم که رفتارش تغییر کرده است که البته بایستی تغییر کند، مثلاً شوخی کند یا کار قبل را تکرار کند این نگاه غلطی است چون اگر هیچ تغییری نکند خیانتی می‌کند به جایگاهی که به آن داده‌ شده است یعنی جایگاه برایش ارزشی ندارد بایستی در تغییر جایگاه تغییر خصوصیت هم به وجود بیاید و این تغییر بایستی در جهت ساختن باشد در جهت سازندگی باشد، نه تخریب خود و دیگران ،در اینجا مسئله ظرفیت است وقتی ظرفیت نزدیک جایگاه باشد وقتی جایگاه به فردی داده می‌شود سرازیر می‌شود یعنی انرژی به آن داده می‌شود که معمولاً به دو صورت درونی و بیرونی است.


مسافر حسن:

این موضوع در کنگره ۶۰ با تغییر جایگاه امکان‌پذیر است. کسانی که در کنگره ۶۰ تغییر جایگاه می‌دهند یک انرژی خاصی دریافت می‌کنند و خصوصیات آن‌ها تغییر می‌کند و همیشه رو به رشد هستند. کسانی هم هستند که با دست خالی به کنگره می‌آیند و با دست خالی بر می‌گردند. این افراد دائما در حال گله و شکایت از خودشان و خداوند هستند و همیشه مشکلات زیادی دارند. ما انسان‌ها دو موضوع را باید همیشه در نظر بگیریم اول این‌ که ناسپاس نباشیم، دوم، فراموش‌ کار نباشیم.

سخن نهایی این است که یکی از معجزات و اتفاقات بزرگ قرن اخیر کنگره ۶۰ است خداوند عنایت ویژه‌ای به هر یک از ما اعضای این مجموعه‌ احیای انسانی عطا کرده است امیدوارم قدر این مکان مقدس را بدانیم و از این فرصت عظیم استفاده کنیم و از قافله عقب نمانیم. از آموزش‌ها سی‌دی‌ها بهره ببریم، تفکر کنیم و عمل کنیم، عشق بورزیم. از خانم معصومه مسئول سایت بسیار سپاسگزارم خیر خدمات در زندگی‌شان جاری باشد.

باتشکر از راهنمایان برای شرکت در مصاحبه

طراح سئوال: همسفر معصومه
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .