جلسه سوم از دوره پنجاهوششم کارگاههای آموزشی ویژه همسفران نمایندگی سلمان فارسی به استادی راهنما همسفر ملیحه، نگهبانی همسفر افروز و دبیری همسفر بتول با دستورجلسه "هفته راهنما" در روز دوشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۹ ساعت ۱۵:٠٠ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
هفته راهنما را خدمت اساتید آقای مهندس، اولین لژیوندار کنگره۶۰، آقای مهندس، خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار، خانم شانی و استاد امین و کلیه راهنمایان سلمانفارسی به ویژه راهنما خوبم تبریک عرض میکنم. در کنگره۶۰ سالیانه چهار جشن داریم؛ جشن دیدهبان، ایجنت و مرزبان، همسفر و راهنما است.
هدف برگزاری این جشنها قدردانی از فرد خدمتگزار در جایگاه و آموزش سپاسگزاری است، چرا که قدردانی باعث قدرت و بزرگ شدن در انسان میشود، یک سفر اولی با حال آشفته، خشم، کینه، نفرت، انتقام، ناامیدی و حسهای منفی درون خود وارد کنگره میشود و زمان قدردانی را نمیداند و مانند انسان تک بعدی شده است.
درواقع انتظار توقع و کمک از دیگران را دارد و حس قدردانی از کسی ندارد. در لژیون به رهجوهای خود میگویم هستی را در درون خود جستوجو کنید یعنی اتفاقی که دوست دارید در بیرون برای شما رخ بدهد در درون خود ساختار آن را جستوجو، پیدا و سپس ظرفیت را در خود ایجاد کنید بعد بدون تلاش آن اتفاق برای شما رخ میدهد.
مثلا دوست دارید مسافر یا اطرافیان به شما محبت کنند این محبت را باید درون خود که زنگاری از خشم و کینه فراگرفته پیدا کنید و جنس محبت را بشناسید، محبت باید واقعی باشد نه محبت قراردادی، محبتی که خداوند در وجود بنده خود قرار داده، خداوند هیچ زمانی نمیگوید این بنده گناهکار است و باید از لطف من محروم شود، اگر ساختار محبت در وجود ما ایجاد شود دیگر نیاز نیست تلاش کنیم دیگران به ما محبت کنند.
چراکه محبت ما بیدریغ بوده، قدردانی نیز چنین است، در زندگی میگوییم مهره سوخته هستیم یک مهرهایی که به واسطه همسر، مشکل اعتیاد و فرزندان از زندگی محروم شدهایم، اما آنها قدردان ما نیستند چون ساختار قدردانی در وجود ما شکل نگرفته، زمانی این قدردانی برای ما اتفاق میافتد که ساختار و ظرفیت در وجود ما شکل نگرفته است، چه زمانی ظرفیت ایجاد میشود؟
زمانیکه من یاد بگیرم که یک کاری که یک نفر انجام میدهد وظیفه ندانم، ایجنت، مرزبان و راهنمایی که خدمت میکنند این مسئولیت را قبول کردهاند به اندازهای که انرژی در فرکانس میفرستد چندین برابر دریافت میکنند، اما من وظیفه دارم قدردانی کنم باید کسی که محبت در حق من میکند قدردان او باشم، اگر کاری برای آنها آنجام دادم از من قدردانی میکنند.
اگر ظرفیتی در ما شکل نگیرد و مجبور شویم که محبت و قدردانی کنیم باعث تخریب در ما میشود چرا که منیت و کبر گره قدرت را بالا میبرد و بیشتر در تاریکی فرو میرویم و هر روز آشفتهتر میشویم، از من قدردانی میشود، اما حال من خراب است زیرا ظرفیت آن در من شکل نگرفته است. دستور جلسه را به دو بخش تقسیم میکنیم: قدردانی و جایگاه راهنما
چرا باید از جایگاه راهنمایی قدردانی کنیم چون واقعا باارزش است زمانیکه شال آوردم فکر میکردم مصلح شدم کسی شدم که میتوانم افرادی که مثل خود در بند تاریکی و غرق شدن و آشفتگی هستند را زندگی آنها را تا حد توان اصلاح کنم و نقش کمککننده را دارم زمانی که آقای مهندس شال راهنمایی را گردن من انداختند این حس عوض شد متوجه در جایگاهی هستم که نیاز به کمک دارم.
تا آن زمان فکر میکردم میتوانم به دیگران کمک کنم، اما بعد متوجه شدم نیاز به کمک و انرژیهای اطراف و نیروها دارم تا به کمک من بیایند تا در این مسیر قدم بردارم، نیاز به وجود یک تازهوارد دارم تا این شال و این جایگاه معنا و مفهوم پیدا کند نیاز به یک رهجو دارم تا در لژیون باشد و من از انرژی آن رهجو شروع به حرکت کنم.
یکی از معجزات کنگره وجود لژیون و راهنما است، چرا که رهجو بر اساس حس مشترک راهنما انتخاب میکند، همین حس مشترک باعث انرژی مضاعف در راهنما میشود و راهنما شروع به حرکت کند رهجو هم همینطور، در سیدی کلمه آقای مهندس بسیار زیبا در مورد جایگاه راهنما از استاد خود نقل کردند که ساختن دوباره انسان در بدترین حالت که ما ناظر آن هستیم قبل از اینکه کاملا حیات جسمی را رها نماید کم از احیای کل نیست.
یعنی انسانی که راه میرود و نفس میکشد ولی در واقع مرده است، یعنی تمام صفات انسانی که خداوند در وجود او قرار داده به دست فراموشی سپرده شده است خدا محبت، از خود گذشتگی، صبر، عشق، عقل را درون انسان گذاشته است، اما نفرت ،ناامیدی مانع بروز آن میشود، راهنما انگشت اشاره است.
تمام تاریکیهای درون رهجو را میبیند، زیرا خود این مسیر را لمس کرده است گاهی اوقات به رهجو میگوید صبر کن اکنون زمان کار و جنگ نیست، اما دقیقا همان لحظه راهنما تاریکی بزرگتری را تجربه میکند و میداند بهترین سلاح در این جایگاه محبت است.

مرزبانان کشیک: همسفر سهیلا، مسافر سعید و مسافر مهرداد
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
تایپ و ویرایش: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون بیستوچهارم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون يازدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
606