English Version
This Site Is Available In English

مصاحبه با راهنمایان نمایندگی «بخش اول»

مصاحبه با راهنمایان نمایندگی «بخش اول»

کنگره ۶۰ بر مبنای کمک فرد رها شده به فرد درحال مصرف به فعالیت خود ادامه می‌دهد. هر ساله در کنگره ۶۰ امتحان داخلی برگزار می‌شود و آقای مهندس از این عزیزان به عنوان راهنما انتخاب می‌کنند. جایگاه راهنما در کنگره ۶۰ از اهمیت بسیار مهمی برخوردار است و به فرموده آقای مهندس باید همیشه قدردان این عزیزان باشیم. به مناسبت این هفته مقدس گفت‌وگوی داشتیم با راهنمایان نمایندگی صائب تبریزی که در ادامه می‌خوانید:

راهنما مسافر عباس:

فعالیت در حوزه‌ی اعتیاد، به‌ویژه در جایگاه راهنمایی، کار ساده‌ای نیست و هر کسی از عهده‌ی آن برنمی‌آید. لطفاً بفرمایید که برای راهنما شدن چه پارامترهایی لازم است؟
اولین و مهم‌ترین مشخصه‌ی یک راهنمای کنگره ۶۰، عشق و محبت بلاعوض است که از وجود او فوران می‌کند. راهنمایی یعنی پرداخت زکات رهایی و عشق.


اندازه‌ی راهنما و کنگره بی‌نهایت است، اما به نظر شما چگونه می‌توان از راهنمای خود تقدیر کرد؟
با توجه به آموزش‌هایی که در کنگره کسب کرده‌ایم و درک عمیق واژه‌ی شکرگزاری، می‌دانیم که انسانی که از مخلوق خدا تشکر کند، مسلماً از خالق او نیز سپاسگزار خواهد بود. یک رهجو با فرمان‌برداری از راهنما، رعایت حرمت‌های کنگره ۶۰ و خدمت صادقانه، می‌تواند از راهنمای خود قدردانی کند.


چرا تصمیم گرفتید که راهنما شوید و چه پیامی برای کسانی که می‌خواهند راهنما شوند دارید؟
به‌خاطر اعتیاد، سختی‌های بسیاری در زندگی متحمل شدم و زندگی امروز خود را مدیون کنگره ۶۰ و راهنمایم هستم. قدر این جایگاه را به‌خوبی می‌دانم و دوست دارم، مانند افرادی که به من کمک کردند، به همدردانم کمک کنم تا از جهنم اعتیاد رهایی یابند و به آرامش و آسایش برسند.

چه چیزی آفت جایگاه راهنمایی است؟
استاد امین می‌فرمایند: "باغی که رو به رشد است، دچار آفت می‌شود." انسان نیز وقتی جایگاهی کسب می‌کند، نباید گذشته‌ی خود را فراموش کند و دچار منیت شود، وگرنه دچار آفت خواهد شد.


چه انتظاری از شاگردان خود دارید؟ چه کارهایی انجام دهند که از آن‌ها راضی و خوشحال شوید؟
تنها انتظار من، فرمان‌برداری و حفظ حرمت‌های کنگره ۶۰ است. همچنین امیدوارم تلاش کنند که در کنگره به یک خدمتگزار واقعی تبدیل شوند.


چه رفتاری یا آموزشی از راهنمای خود دریافت کرده‌اید که بیش از سایر آموزش‌ها بر شما تأثیر گذاشته و همیشه در قلبتان حک شده است؟
راهنمای من، آقای آرمان، از شهر ارومیه به تبریز می‌آمدند و همیشه پیش از رهجوها در شعبه حضور داشتند. نظم، انضباط و عشق به خدمتی که ایشان در کنگره داشتند، همیشه در من تأثیرگذار بوده است.

راهنما مسافر محمد:

فعالیت در حوزه‌ی اعتیاد، به‌ویژه در جایگاه راهنمایی، کار ساده‌ای نیست و هر کسی از عهده‌ی آن برنمی‌آید. لطفاً بفرمایید که برای راهنما شدن چه پارامترهایی لازم است؟
برخلاف رویه‌ی سایر NGOها که شخص به روش سقوط آزاد مواد را ترک می‌کند و صرفاً به دلیل مصرف نکردن مواد در طول دو یا سه ماه، عنوان راهنما را دریافت می‌کند، در کنگره ۶۰ لازمه‌ی رسیدن به این جایگاه، گذراندن یک سفر اول موفق و سپس آغاز سفر دوم است که حداقل دو سال طول می‌کشد. فرد در این مدت، با حضور مداوم، بهره‌مندی از سیستم آموزشی و گذراندن دوره‌های مختلف جایگاه‌های خدمتی، خود را برای امتحان راهنمایی آماده می‌کند. شاید بتوان این آزمون را، پس از کنکور دانشگاه‌ها، جامع‌ترین و سخت‌ترین آزمون دانست که تنها با مطالعه‌ی دقیق منابع و سی‌دی‌های آموزشی کنگره ۶۰ می‌توان در آن قبول شد. مهم‌ترین پارامتر برای راهنما شدن، قبولی در این آزمون است، چرا که این آزمون، علم اعتیاد به هرگونه مواد مخدر، سنتی یا صنعتی را در بر می‌گیرد.


اندازه‌ی راهنما و کنگره بی‌نهایت است، اما به نظر شما چگونه می‌توان از راهنمای خود تقدیر کرد؟
تقدیر از راهنما با هیچ مبلغی قابل قیاس نیست، اما بهترین راه قدردانی از راهنما، شرکت در امتحان راهنمایی و قبولی در آن است.


چرا تصمیم گرفتید که راهنما شوید و چه پیامی برای کسانی که می‌خواهند راهنما شوند دارید؟
در ابتدای ورود به کنگره، اصلاً به این جایگاه فکر نمی‌کردم و با خود می‌گفتم که پس از درمان، از کنگره خواهم رفت. اما در طول سفر، با آموزش‌های کنگره و راهنمایی‌های راهنمایم دریافتم که خدمت کردن در کنگره، حال خوشی به من می‌دهد که حتی با میلیاردها ثروت نیز قابل دستیابی نیست. بذر حضور در کنگره را در خود نهادم و با آموزش‌های کنگره آن را آبیاری کردم تا توانستم ذره‌ذره پرورش یابم و شال راهنمایی بگیرم. بنابراین، نخستین عامل برای راهنما شدن، خواست درونی فرد است. اگر این خواست قلبی و درونی باشد، مسیر نیز خودبه‌خود نمایان خواهد شد.

چه چیزی آفت جایگاه راهنمایی است؟
مهم‌ترین آفت این جایگاه، منیت است که طیف وسیعی را در بر می‌گیرد. اینکه راهنما از بالا به پایین به رهجو نگاه کند، احساس مالکیت بر رهجو داشته باشد، از او انتظاراتی خارج از وظایف کنگره داشته باشد یا در درمان رهجوهای سایر راهنماها دخالت کند، همگی از آفت‌ها و سموم این جایگاه هستند.


چه انتظاری از شاگردان خود دارید؟ چه کارهایی انجام دهند که از آن‌ها راضی و خوشحال شوید؟
در کنگره، همه از یک منبع آموزش دریافت می‌کنند و متد و روش درمان برای همه یکسان است. هیچ راهنمایی نمی‌تواند سلیقه‌ای عمل کند و خارج از این چارچوب، تکالیف اضافه‌ای از رهجو طلب کند. نوشتن سی‌دی‌ها، حضور منظم در جلسات، پرهیز از حاشیه، انجام دقیق سفر، رهایی سالم و خدمتگزاری در کنگره، انتظاراتی است که از رهجوها دارم.


چه رفتار یا آموزشی از راهنمای خود دریافت کرده‌اید که بیش از سایر آموزش‌ها بر شما تأثیر گذاشته و همیشه در قلبتان حک شده است؟
راهنمای من با اینکه از شهر ارومیه می‌آمدند، اما همیشه سر وقت در جلسات حضور داشتند. نظم و دیسیپلین خاص ایشان برایم الگو بود. به جرأت می‌توانم بگویم که عدالت، معرفت و عمل سالم، که سه ضلع اصلی کنگره هستند، را تنها در راهنمایم دیدم. عمل سالم ایشان همیشه در قلب من حک شده است و امیدوارم بتوانم رهجوی خوبی برایشان باشم.

راهنما همسفر رضا:

فعالیت در حوزه‌ی اعتیاد، به‌ویژه در جایگاه راهنمایی، کار ساده‌ای نیست و هر کسی از عهده‌ی آن برنمی‌آید. لطفاً بفرمایید که برای راهنما شدن چه پارامترهایی لازم است؟
به نظر من، اولین و مهم‌ترین پارامتر، داشتن عشق به خدمت به هم‌نوع، آن‌ هم بدون هیچ چشم‌داشتی است. این عشق، فرد را برای پذیرش جایگاه راهنمایی آماده می‌کند.


اندازه‌ی راهنما و کنگره بی‌نهایت است، اما به نظر شما چگونه می‌توان از راهنمای خود تقدیر کرد؟
به نظر شخصی من، اولین قدم برای قدردانی از راهنما، رهجوی مناسبی بودن و درست سفر کردن است. پس از رهایی، خدمتگزار بودن، به‌ویژه در بخش راهنمایی، می‌تواند بهترین راه قدردانی از راهنما باشد. هیچ راهنمایی چشم‌داشت مالی از رهجوی خود ندارد، چرا که اگر چنین انتظاری داشت، هرگز قدم در مسیر راهنمایی نمی‌گذاشت. بنابراین، بهترین قدردانی از راهنما، داشتن سفری صحیح، خدمتگزار بودن، قبولی در آزمون راهنمایی و ماندن در مسیر کنگره است.


چرا تصمیم گرفتید که راهنما شوید و چه پیامی برای کسانی که می‌خواهند راهنما شوند دارید؟
اولین دلیل، عشق به خدمت است. از خدمت کردن، هم آموزش می‌بینم و هم انرژی مثبت زیادی دریافت می‌کنم. از طرفی، همیشه دوست داشتم که در مسیر کنگره، هر کاری که از دستم برمی‌آید انجام دهم تا قدردان این مجموعه و راهنمایان خود باشم. دوست داشتم بتوانم ذره‌ای از آنچه از کنگره دریافت کرده‌ام، جبران کنم، هرچند که محبت‌های کنگره بی‌شمار و غیرقابل‌جبران است. دلیل دیگر این بود که راهنمای مرحومم، آقا خلیل، این بذر را در وجودم کاشتند تا ادامه‌دهنده‌ی مسیر ایشان باشم و از این بابت، همیشه شکرگزارم.

چه چیزی آفت جایگاه راهنمایی است؟
خروج از مسیر کنگره، منیت و غرور، از مهم‌ترین آفت‌های این جایگاه هستند. البته این ویژگی‌ها را در راهنمایان کمتر دیده‌ام، اما همیشه با خود تمرین می‌کنم که در مسیر کنگره باقی بمانم و یادم باشد که این جایگاه، برای من، فرصتی برای آموزش است. همیشه تلاش می‌کنم که منیت و غرور را از خود دور کنم و در مسیر کنگره بمانم.


چه انتظاری از شاگردان خود دارید؟ چه کارهایی انجام دهند که از آن‌ها راضی و خوشحال شوید؟
رهجویان لژیون، متعلق به کنگره هستند و مدت کوتاهی، مسئولیت این عزیزان به بنده سپرده شده است. بسیار خوشحال می‌شوم که تمام رهجوها در مسیر کنگره، تسلیم آموزش‌های این مجموعه‌ی عظیم باشند و به رهجوی ایده‌آلی تبدیل شوند که موردنظر کنگره و جناب مهندس است. انتظار دارم که ابتدا برای ارتقای خود و سپس برای پیشرفت کنگره تلاش کنند، خدمتگزار هم‌نوعان خود باشند و اگر در آینده شال راهنمایی دریافت کنند، دیگر نورعلی‌نور خواهد بود.


چه رفتار یا آموزشی از راهنمای خود دریافت کرده‌اید که بیش از سایر آموزش‌ها بر شما تأثیر گذاشته و همیشه در قلبتان حک شده است؟
صبر، محبت، عشق به خدمت و گذشت، از مهم‌ترین صفاتی است که در راهنمایان خودم دیده‌ام. همیشه تلاش کرده‌ام که این صفات ارزشمند را در خود تقویت کنم و همچون راهنمایانم، در مسیر درست گام بردارم. در پایان، از تمامی راهنمایانم قدردانی می‌کنم و دست‌بوس این عزیزان هستم.

راهنما مسافر علی:

فعالیت در حوزه اعتیاد و به‌ویژه در جایگاه راهنمایی کار ساده‌ای نیست؛ یعنی کار هر کسی نیست. لطفاً بفرمایید که برای راهنما شدن چه پارامترهایی نیاز است؟
هفته راهنما را در رأس به جناب آقای مهندس، استاد راهنمای کنگره ۶۰، و سپس به تمامی راهنمایان شعبه تبریز، به‌خصوص به راهنمای خودم، تبریک می‌گویم؛ زیرا این عزیزان مسیر را برای ما مهیا کردند و ما به درمان رسیدیم. اولین پارامتری که باید یک راهنما داشته باشد، عشق است. اگر کسی عاشق انسان‌ها نباشد، نمی‌تواند راهنما بشود. هر کس که عاشق شد، هرچقدر هم مشکلات و ناملایمتی در زندگی داشته باشد، به‌راحتی می‌تواند بر آن‌ها غلبه کند و به کارش ادامه دهد. یک راهنما، مانند تمام مردم عادی، مشکلات روزمره خود را دارد؛ ولی چون در صدد کمک به رفع مشکل انسان‌ها قدم برمی‌دارد، به تبع آن، مشکلات خودش هم با کمک خداوند حل می‌شود.


اندازه راهنما و کنگره بی‌نهایت است؛ ولی به نظر شما چگونه می‌توان از راهنمای خود تقدیر کرد؟
بهترین تقدیر و تشکر رهجو از راهنما این است که خوب سفر کند، در مسیر کنگره باشد و تمام حرمت‌ها و قوانین کنگره را به‌نحو احسن عمل کند تا در نهایت، خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد.
چرا تصمیم گرفتید که راهنما شوید و چه پیامی برای کسانی که می‌خواهند راهنما شوند، دارید؟
راهنما شدن توفیق الهی می‌خواهد. من هم خواسته داشتم و آرزو می‌کردم که یک روز راهنما شوم. آن عشق و محبتی که از راهنمای خودم دیده بودم و راهنمایم الگوی من بود. خداوند هم این توفیق و فرصت را در اختیار من گذاشت تا در خدمت دردمندان باشم. توصیه من به عزیزانی که می‌خواهند راهنما شوند، این است که حرف راهنمای خود را خوب گوش کنند، حرمت و قوانین کنگره را به‌نحو احسن انجام دهند، هیچ‌وقت از آموزش‌ها و سی‌دی‌ها دور نباشند و همیشه به دنبال یادگیری باشند.

چه چیزی آفت جایگاه راهنمایی است؟
جایگاه راهنمایی بسیار والا است و راهنما باید همیشه هوشیار باشد که این جایگاه را با اعمال به‌ظاهر نیک، ارزشش را پایین نیاورد. بزرگ‌ترین آفتی که این جایگاه را متزلزل می‌کند، ارتباط مالی و کاری راهنما با مسافران است.


چه انتظاری از شاگردان خود دارید و شاگردان شما با انجام چه کارهایی شما را راضی و خوشحال می‌کنند؟
بزرگ‌ترین انتظاری که راهنما از رهجو می‌تواند داشته باشد، فرمان‌بردار بودن و درست سفر کردن رهجو است. صد درصد اگر رهجو فرمان‌بردار خوبی باشد، می‌تواند خدمتگزار خوبی شود. انتظار اصلی راهنما این است که رهجویش راهنما شود و اثری از خود در کنگره باقی بگذارد.


چه رفتار یا چه آموزشی از راهنمای خودتان دریافت کردید که بیشتر از بقیه رفتارها و آموزش‌هایشان در شما تأثیر داشته است و همیشه در قلبتان حک شده و مرورش می‌کنید؟
راهنمای من تمام خصوصیات رهجویان را می‌شناخت. هر کس را با زبان خودش ملزم می‌کرد تا درست سفر کند. خصوصیت من این بود که وقتی راهنما به من ارفاقی می‌کرد، از آن سوءاستفاده نمی‌کردم. هر وقت تکلیفم را خوب انجام نمی‌دادم و به او می‌گفتم که نتوانستم این تکلیف را انجام دهم، به من فرصت می‌داد و می‌گفت مشکلی نیست؛ دفعه بعد حتماً انجام می‌دهی. این کار ایشان من را مدیون خودش می‌کرد که دیگر در هر شرایطی این کار را درست انجام دهم تا این مشکل برای بار دوم تکرار نشود.

 

تهیه گزارش: مسافر آرش

خدمتگزار سایت: همسفر مهران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .