
راهنمای عزیز: کلیه موجودات هستی به سهولت در حال تکثیر هم نوع خودشان هستند، اما تکثیری که مشکل به نظر میرسد تکثیر دانایی انسان است، زیرا خروج از ظلمت اعتیاد و دیگر ظلمات کاری است والا و ارزشمند. مهرتان افزون و هفته راهنما مبارک باد.

در خدمت راهنما تازهواردین همسفر زهرا هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی رو به رو است؟
در ابتدا اولین چالش نسبت به رهجو عدم آگاهی و سوالهای متعددی است که در ذهن خودش و نسبت به مسافرش و چگونگی برخورد با خواستههای نامعقول مسافرش دارد.
اگر خاطرهای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید.
آرزوی هر شخصی که به رهایی میرسد و درک از جایگاه راهنمای تازهواردین و یا راهنما در وجودش شکل میگیرد و عشق راهنما را نسبت به خود و دیگر رهجویان میبینید دوست دارد این جایگاه را تجربه کند و من هم آرزوی چنین جایگاهی را داشتم و با درک این موضوع پس از دریافت شال راهنمای تازهواردین از دستان پر مهر آقای مهندس دریافت کردم و از اینکه در این جایگاه خدمت گذار هستم هر روز خداوند را شاکر هستم.
بهترین دستاورد یک راهنما، حین سالهای خدمتش، چه میتواند باشد؟
این که فرامین درست زندگی کردن را به رهجو انتقال داده و به گونهای پرورش دهد که جزو خدمت گذاران کنگره قرار بگیرد.

در خدمت راهنما تازهواردین همسفر پروین هستیم، و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی رو به رو است؟
راهنما با رهجوهایی مواجه میشود که میخواهند به یک باره تمامی مشکلات خانوادگی خود را به راهنما باز گو کنند، با توجه به این که راهنما هم نه میتواند به رهجو بگوید نگو و همچنین طاقت کشیدن این بارها را ندارد و این چالشی است برای یک راهنما.
اگر خاطره ای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید.
گرفتن شال راهنمایی از دستان پر مهر اقای مهندس آرزویم بود و روزی که شال نارنجی گرفتم یکی از بهترین روزهای زندگیم بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
بهترین دستاورد یک راهنما، حین سالهای خدمتش چه میتواند باشد؟
من چون در جایگاه تازهواردین خدمت میکنم، بهترین دستاوردم جذب تازهوارد به کنگره۶۰ است و آموزشهایی که خودم کسب میکنم.

در خدمت راهنما همسفر نیره هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی رو به رو است؟
راهنما در لژیون همیشه شاهد حال خرابی رهجو است. درد اعتیاد و مشکلاتی که در پی آن سراغ خانواده فرد میآید باعث آشفتگی جسم و جان رهجو میشود و اینجا اگر راهنما هشیارانه عمل نکند باعث میشود تا حسهایش خراب شود و پابهپای رهجو اشک میریزد و ناراحت میشود، در این صورت راهنما نمیتواند درست راهکار به رهجو بدهد و لژیون از آموزش دور میشود.
اگر خاطرهای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید.
تکتک رهجوها ورودشان به لژیون برایم خاطره است، وقتی بعد از مدتی حالشان خوب میشود و خدمتگذار میشوند حس خیلی خوبی به من میدهد، انگار کاشتی که کردی را برداشت میکنی خیلی حس خوبی دارد.
بهترین دستاورد یک راهنما، حین سالهای خدمتش، چه میتواند باشد؟
به نظر من دست آورد یک راهنما پرورش رهجوی سالم و صالح است. راهنمایی که توانسته باشد مسیر کنگره و هدف از بودن در مسیر را به رهجو تفهیم کند؛ یعنی همان عدالت، معرفت و عمل سالم، را توانسته رسالت خود را به انجام برسانه و یک چنین رهجویی دیگر یاد گرفته که چه در کنگره و چه بیرون از کنگره از خطوط قرمز عبور نکند و این میشود دستاورد او یعنی ساختن انسان.

در خدمت راهنما همسفر مهین هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی روبهرو است؟
بزرگترین چالش راهنما این است، به کسانی که ذرهای منطق در زمینه درمان اعتیاد ندارند بخواهی آن موضوع را به آنها بقبولانی؛ مثلا در مسئله اعتیاد و طول دوره درمان آن، همسفر مدام حرف خودش را میزند چرا اینکار کرد؟ چقدر درمان آن طولانی میشود، چرا حالا که درمان میکند عوض نشده است حالا تا راهنما بخواهد آموزش دهد که اعتیاد یک بیماری جسمی و روانی است و طول درمان مشخص دارد و همسفر اول باید بپذیرد که یک مصرفکننده دارد، باید صبر و حوصله داشته باشد و خودسرانه برخورد نکند، کاری نکند که دیگه مسافرش به کنگره نیاید، شرایط را در خانه آماده کنند برای مسافر و کاری به دخالتهای اطرافیان نداشته باشند. هر چه راهنما از قوانین کنگره میگوید گوش کند تا به نتیچه برسد همیشه این مسئله را تا چند ماه داریم. ولی اگر ما این چالشها را با میل بپذیریم باعث بدست آوردن قدرت و رشد شخصی خودمان میشود هرچند که این چالشها با استرس و احساس تردید هستند ولی آنقدر هم بد نیستند بعد شخص میپذیرد که اگر مسافرش به درمان برسد باید دست از این افکار منفی و چراها بردارد و با گوش به فرمان بودن کمک کند تا مسافرش به درمان برسد. وقتی که به رهایی رسیدند آن موقع میفهمد که چقدر خودش و راهنما را اذیت کرده است ولی آموزشهای لازم را گرفته است.
اگر خاطرهای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید؟
موقعی که مهندس داشتند با دستان پر مهرشان شال را دور گردن من میانداختند انگار رو ابرها بودم نگاه کردم در چشمان مهندس گفتم: مهندس قول میدهم که جبران زحمت و محبتهای شما صادقانه و عاشقانه در کنگره خدمت کنم ایشان آن قدر به روش تربیتی خود در کنگره در رابطه با راهنماهایشان ایمان داشتند که گفتند: انشاالله؛ این جمله در تمام سلولهای وجودم نفوذ کرد که هنوز آن حس خوب را دارم.
بهترین دستاورد یک راهنما حین سالهای خدمتش چه میتواند باشد؟
بتواند رهجوهایی پرورش دهد که در خط و برای کنگره باشد، آموزشهایی که گرفته است تمام و کمال به رهجوها منتقل کند و راهنماهای صادق تحویل داده باشد، خداوند راضی باشد. در کنگره۶۰ با تلاش و زحمت اعضا به درمان و آرامش رسیده و بازپرداخت کرده است هرچند بازپرداخت ما مثل قطره در مقابل اقیانوس نسبت به کنگره است.
از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان بینهایت سپاسگزارم از خداوند بهترینها همراه با سلامتی و طول عمر با عزت برایشان خواستارم.

در خدمت راهنما همسفر سمیه هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی رو به رو است؟
آموزش در کنگره از زمانی آغاز میشود که در جایگاه راهنمایی قرار میگیری، در واقع در این جایگاه تازه با خودت و گرههای درونیات آشنا میشوی و رهجویانی که در کنار تو قرار میگیرند همانند آیینهای هستند که دقیقا بخشی از وجودت را به تو نشان میدهند و در صورتی که راهنما بتواند گرههای درونی خودش را حل کند، میتواند به رهجویانش کمک کند و این به نظر من سختترین چالش جایگاه راهنمایی است.
اگر خاطرهای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید.
خدا را بسیار شاکرم که به من توفیق دادند که در جایگاه راهنمایی در کنگره۶۰ قرار بگیرم و از جناب آقای مهندس سپاسگزارم که به من فرصت خدمت در این جایگاه را دادند، زمان تحویل شال از دستان پر مهر جناب آقای مهندس حس و حال بسیار خوبی داشتم که قابل وصف و بیان نیست، حس آرامش، حس رهایی، حس پرواز و ...، باید در این جایگاه باشی تا حسش کنی و از خداوند میخواهم همه عزیزانی که خواستار این جایگاه هستند، روزیشان شود و این حس ناب را تجربه کنند. بهترین خاطره من در جایگاه راهنمایی زمان رهاییهایی هست که روزیام میشود و در این شادی بزرگ در کنار همسفران و مسافرانشان و خانوادهایشان هستم و به جرات میتوانم بگویم این حس شادی با هیچ خوشحالی قابل مقایسه نیست.
بهترین دستاورد یک راهنما، حین سالهای خدمتش، چه میتواند باشد؟
به نظر من بهترین دستاورد راهنما ساختن خودش است که بتواند در این چهار سال که فرصت خدمت و آموزش را دارد به تزکیه و پالایش خودش بپردازد و بتواند از تاریکیهای وجودش رها بشود و به انسان بهتر و مهربانتر و با گذشتتری تبدیل شود.

در خدمت راهنما همسفر فریبا هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالشهایی روبهرو است؟
اولین چالش راهنما در لژیون گره های وجودی خودش است که هنوز به طور کامل آنها را حل نکرده.
دومین چالش این است که رهجو صبر ندارد و می خواهد خیلی زود همه چیز درست شود و به نظرش زمان خیلی کند میگذره و این بی صبری باعث می شود که گاهی در میان راه ناامید شود و راهنما باید بتواند امید را مجدد به رهجو برگرداند.
اگر خاطرهای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس برایمان بگویید؟
حس و حال گرفتن شال را که واقعا نمیشه وصف کرد انگار که روی ابرها حرکت میکنی و هیچ سنگینی احساس نمیکنی من حس میکردم در بی وزنی قرار گرفتم امیدوارم تمامی عزیزانی که خواستار و مشتاق این جایگاه هستند به این جایگاه برسند و لذتش را ببرند.
بهترین دستاورد یک راهنما حین سالهای خدمتش چه میتواند باشد؟
اول از همه این که ببیند رهجوهایش واقعا کنگره ای بار آمده باشند و یک سفیر و الگوی خوبی برای کنگره باشند.
دوم خدمتگزار بودن رهجوها در هر جایگاهی که نیاز است (آبدارخانه، تمیز کردن سالن و..)
سوم و شیرین ترین دستاورد، راهنما شدن رهجو که بتواند کمک کند تا عزیزان خواستار رهایی و حال خوش را از جهنم نادانی و اعتیاد به بهشت وارد کند.

در خدمت راهنمای همسفر مهری هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالش هایی رو به رو است؟
یکی از چالش هایی که یک راهنما اوایلی که لژیون میزند با آن رو به رو میشود، چگونه در آن یک ساعت و نیم زمانی که دارد برنامه ریزی کند و منابع را آموزش دهد. دوم اینکه گاهی با رهجویانی رو به رو میشویم که مثل گذشته من همسفر پر از ناامیدی است حالا چگونه باید قوانین و حرمتها را برای این رهجو جا بیندازم و باید خلاقیتی به کار ببرم تا شروع به نوشتن چهل سیدی بکند. یک رهجو از من راهنما الگو برداری میکند و من همیشه و همه جا باید، الگویی بدون نقص باشم.
اگر خاطره ای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس، برایمان بگویید.
بنده یکسال و چهارماه است که در جایگاه راهنمایی خدمت میکنم، یکی از خاطرات من این است که اوایل فکر میکردم فقط باید محبت کنم اما در ادامه و فراگیری آموزشها همانطور که در جزوه راهنما و راهنمایی اشاره شده یک راهنما باید حبیت پدر و محبت مادر را داشته باشد.
حسی که در زمان تحویل شال از دستان پرتوان جناب مهندس داشتم یادم است برای دریافت شال به ساختمان سیمرغ رفته بودیم و حدود یک ساعت جلسه بود و جناب مهندس و خانم آنی کماندار صحبت کردند روی آن صندلی که نشسته بودم گاهی فکر میکردم دارم خواب میبینم و زمانی که جناب مهندس شال را دور گردنم انداختند بغض عجیبی گلویم را گرفته بود.
بهترین دستاورد یک راهنما حین سالهای خدمتش چه میتواند باشد؟
یک راهنما همیشه باید بروز باشد و رهجویان خود را تشویق به خدمت و گرفتن شال راهنمایی کند حالا اگر رهجویی توان قبولی در آزمون راهنمایی را ندارد او را برای خدمتهای دیگر چون مرزبانی، لژیون سردار و ...تشویق کند. من راهنما باید سپاسگزار خداوند باشم و همیشه عشق و محبت و ایمان را سرلوحه کار خود قرار دهم. باید تابع حرمت و قوانین کنگره باشم و فراموش نکنم که همه برای یادگیری و آموزش قدم به حیات نهادهایم.

در خدمت راهنما همسفر سمانه هستیم و از ایشان میخواهیم به چند سوال ما پاسخ بدهند.
یک راهنما در لژیون با چه چالش هایی رو به رو است؟
قدر مسلم با چالشهای زیادی رو به رو هستم و یکی از آنها این است که رهجوی تازهوارد را بتوانی متقاعد کنی که سیدی را خط به خط بنویسد و او مقاومت میکند؛ اما زمانی که فرمانبردای میکند پی به ارزش نوشتن سیدی و حال خوب خودش میبرد.
اگر خاطره ای از دوران خدمت راهنمایی دارید یا حس و حالتان از موقع تحویل شال از دستان مهندس، برایمان بگویید.
به نظرم در تمام سالهای عمرم حس و حالی که موقع شال گرفتن از دستان پرتوان آقای مهندس را داشتم را تجربه نکرده بودم، واقعاً حس فرازمینی بود که خداروشکر تجربه کردم دقیقاً زمانی که آقای مهندس شال را به گردنم انداختند و به چشمانم نگاه کردند احساس کردم یک نیرو و قدرتی در من به وجود آمد که الان در لژیون آن نیرو و قدرت به کمک من میآید و میتوانم آن چیزی که نیاز رهجو هست را برایشان بیان کنم و آرامش و آموزش لازم را ارائه بدهم.
بهترین دستاورد یک راهنما حین سالهای خدمتش چه میتواند باشد؟
دست آوردهای زیادی مثل رهاییها، تولدها، خدمتگزار بودن رهجو در سفر دوم و به حال خوب رسیدن هست؛ ولی به نظر من بهترین دست آورد قبولی رهجو در آزمون راهنمایی است که نتیجه لژیون را در این سالها دریافت میکنیم. امیدوارم این دست آوردها را تک تک راهنماهای با عشق تجربه کنند.
عکاس: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
164