English Version
This Site Is Available In English

سلاح کنگره۶۰ رساندن سیستم ایکس به تعادل و درمان است

سلاح کنگره۶۰ رساندن سیستم ایکس به تعادل و درمان است


در ابتدا هفته راهنما را خدمت استاد راهنمای بزرگ کنگره۶۰ جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان و تمام راهنمایان در نمایندگی‌های سراسر کشور تبریک و شادباش عرض می‌نمایم، برکات خدمت این عزیزان بسیار باد. جشن راهنما یکی از جشن‌های چهارگانه در کنگره۶۰ می‌باشد، که در این هفته بنا به مقام و جایگاه راهنما که خود رب و مربی می‌باشد از این جایگاه و مقام قدردانی و سپاسگزاری می‌شود. صاحب نظران اعتیاد در دنیا به دو گروه تقسیم می‌شود؛ یک گروه پزشکان و روانپزشکانی که دوره تخصصی را گذرانده‌اند و دوم استادان و راهنمایان تجربی که سابقه اعتیاد و تجربه رهایی از آن را دارا می‌باشند.

راهنمایان در کنگره۶۰ افرادی هستند که علاوه بر اینکه تجربه اعتیاد و رهایی از آن را دارند آموزش دیده و علم و دانش اعتیاد را که شامل شناخت مواد مخدر، شناخت ابعاد وجودی انسان و رابطه و تاثیر متقابل این دو بر یکدیگر را می‌دانند و در آزمون‌های راهنمایی که شامل سوالات جهان‌بینی و سوالات فنی می‌باشد شرکت نموده و نمره قبولی را کسب کرده و وضعیت اخلاقی مناسب که توسط تیم مدیریتی شامل مرزبانان و ایجنت و دیده‌بانان می‌باشد، تاییدشده، بنابراین در کنگره۶۰ راهنما به کسی گفته می‌شود که در گذشته مصرف کننده مواد مخدر بوده و پس از رسیدن به رهایی و درمان قطعی در آزمون فنی و جهان‌بینی راهنمایی نمره قبولی (حداقل ۱۷) را کسب کرده و در ادامه با اخذ نمره انضباط از مرزبانان، تاییدیه تربیت‌بدنی کنگره۶۰ و کنگره دیده‌بانان و همچنین انجام پیمان راهنمایی موفق به دریافت شال نارنجی (راهنمایی) و یا شال سبز مغز پسته‌ای (راهنمایی تازه‌واردین) می‌شود. بنابراین با توجه به روش آموزش در کنگره۶۰ هر فرد تا رسیدن به مرحله راهنمایی حداقل در بیش از ۲۱۶ کارگاه آموزشی و ۲۰۰ جلسه آموزش در لژیون شرکت کرده و در مجموع بیش از ۶۰۰ ساعت تحت آموزش سنگین و فراگیر قرار گرفته در نتیجه با توجه به تجربه مصرف موادی که داشته یک فرد صاحب نظر در مقوله اعتیاد و درمان آن است.

راهنمایی چیست و راهنما کیست؟ در جزوه راهنما و راهنمایی بیان شده است راهنمایی یعنی نشان دادن راه و مسیر رهایی از اعتیاد و درمان آن یعنی انتقال دانش، آگاهی و تجربیات از راهنما به رهجو  یعنی تدریس علم، اخلاق، معرفت، عشق، عقل و ایمان و در کل پرورش انسان سالم ،صالح و متعادل یعنی صبر، استقامت، آرامش و صراط مستقیم است. اما راهنما کیست؟ و چگونه می‌تواند به یک مصرف‌کننده کمک کند تا از چنگ اعتیاد خارج شده و به رهایی و درمان و حال خوب یعنی به تعادل جسم روان و جهان بینی برسد. راهنما یک الگوی آموزش‌دیده و تزکیه‌شده است بایستی بدون نقص عمل کند، راهنما شدن یعنی ادامه پروسه درمان اعتیاد، یعنی پرداخت زکات رهایی، چرا که هر فردی برای درمان اعتیاد پا به کنگره۶۰ بگذارد با آغوش باز پذیرفته شده و بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای کاملاً به صورت رایگان از خدمات جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ استفاده می‌کند تا به حال خوب و خوش و تعادل برسد و زمانی که به تعادل لازم رسید متوجه خواهد شد که هیچ چیز در این جهان هستی بدون بها نیست و می‌بایست بهای این حال خوب و خوش را که پیدا کرده بدهد، که اگر ندهد چه بسا که در تاریکی عمیق‌تری فرو رود، پس احساس بدهی به سیستم کنگره۶۰ و کسانی که در این سیستم خدمت می‌کنند را پیدا می‌کند و با تمام وجود به این درک وآگاهی می‌رسد که من لم یشکر مخلوق لم یشکر الخالق، پس شکرگزاری را می‌آموزد، سپاسگزاری را می‌فهمد و درک می‌کند که بهترین راه پرداخت این بدهی راهنما شدن و خدمت کردن به انسان‌هایی است که روزها را با درد و رنج اعتیاد به شب و شب‌ها را با کابوس‌های ناشی از تخریب جسم و جان به صبح می رسانند. پس چه خدمتی بالاتر از اینکه به انسان‌هایی کمک کند که همچون مردگانی متحرک بدون امید و تلاش در دنیای  تاریک و ظلمانی اعتیاد به انتظار مرگ حقیقی نشسته‌اند، پس راهنما نیاز به عشق و محبت دارد؛ عشق و محبتی که ریشه در جان او دارد محبتی که نیاز به باور دارد؛ (آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است). چرا که عشق نیروی متحرکی است که به انسان انگیزه می‌دهد و انسان را وادار به حرکت و تلاش می‌کند با این عشق راهنما هم خودش حرکت می‌کند و هم رهجوهایش را به حرکت وا می‌دارد.

افراد مصرف‌کننده مواد از روز اول مصرف‌کننده نبودند، بلکه با قرار گرفتن در کنار دیگر مصرف‌کنندگان آموزش‌هایی را فرا گرفتند که آنان را در تاریکی فرو برده، یعنی آموزش چگونگی مصرف مواد، اگر کسی معتاد می‌شود؛ به این دلیل است که کنار معتاد دیگری آموزش اعتیاد را گرفته، بنابراین افرادی که خود سال‌ها مصرف‌کننده بودند خواسته یا ناخواسته از روی جهل خود میل به مصرف مواد را در دیگرانی که مصرف کننده نبودند، ایجاد کرده‌اند، بنابراین یکی از راه‌های جبران خسارت و جبران خطاهای گذشته فرایند معکوس است؛ یعنی کسی که در گذشته راهنمای مصرف مواد بوده اکنون با آموزش‌هایی که گرفته و پیوند محبتی که با خدای خود و هم نوع خود برقرار نموده و با عشق و ایمانی که در وجود او زنده شده می‌تواند معلم و مربی، راه نجات و رهایی برای دیگرانی باشد که خواستار رهایی هستند و این کامل‌ترین جبران خسارت است و این همان است که آقای مهندس حسین دژاکام آن را مصداق حقیقی تغییر، تبدیل و ترخیص می‌داند.

انسانی که مصداق حقیقی ابدال و خروج از ظلمات و جهل و ناامیدی و ترس و ورود به جهان نور و روشنایی و آگاهی و امید و شجاعت است و این انجام نمی‌گیرد مگر اینکه راهنما به صفات و ویژگی‌ها و خصلت‌های راهنمایی آراسته شود. اساس کار راهنمایی در کنگره۶۰ محبت عقل و ایمان است. از آنجایی که اعتیاد مغناطیس و جاذبه قوی دارد شاید برای افرادی که مصرف‌کننده نیستند ولی علم آکادمیک اعتیاد را آموخته‌اند، وقتی وارد مسیر درمان مصرف‌کنندگان شده‌اند خود نیز جذب مواد و مصرف‌کننده شده‌اند، بنابراین کار کردن در حوزه اعتیاد از دیدگاه جامعه کاری است بسیار سخت و خطرناک، ولی کنگره۶۰ مسیر را بسیار هموار و آسان نموده و راهنما را به سلاحی مجهز می‌کند که با خیال راحت در حوزه درمان اعتیاد فعالیت کند و ترسی هم نداشته باشد.

سلاح کنگره۶۰ رساندن سیستم ایکس به تعادل و درمان است که چاشنی آن عشق سالم، عقل سالم و ایمان سالم است. اگر راهنما بر مبنای علم کنگره با سلاح عقل و ایمان، عشق و محبت حرکت نماید وعده خداوند محقق خواهد شد و مستحق دریافت پاداش الهی می‌گردد و آن پاداش بند عشقی است که بین او و قدرت مطلق الله برقرار می‌گردد چرا که خداوند خود در کتاب قرآن فرموده است: کسی که یک نفس را احیا کند، گویی تمام نفوس را احیا کرده و این مهم انجام نمی‌گیرد مگر اینکه راهنما با دل و جان در لژیون تمام آنچه را که آموخته‌ است صادقانه و خالصانه به رهجوی خویش آموزش دهد و باور داشته باشد که با زبان عشق و محبت می‌توان هر انسانی را از مسیر ضدارزش‌ها به صراط مستقیم هدایت نمود و اینجا است که رهجو با داشتن خواسته قوی برای درمان و فرمانبرداری کامل می‌تواند پای در جای پای راهنمای خود بگذارد.

راهنما و رهجو هر دو باید کاملاً مطیع و فرمانبردار قوانین و حرمت‌های کنگره باشند و هرگونه ارتباطی بین راهنما و رهجو خارج از قوانین و حرمت‌های کنگره می‌تواند به هر دوی آنها آسیب بزند. راهنما گذشته خود را در رهجو می‌بیند و فراموش نمی‌کند روزهای سخت مصرف مواد و تاریکی‌های تلخی را که تجربه نموده، بنابراین با عشق و محبتی که در کلام و رفتارش جاری است تلاش می‌کند تا رهجو به نیروی درونی خویش پی برده و آینده خود را در راهنما ببیند در نتیجه با گرفتن آموزش‌ها و حرکت در چهارچوب قوانین و حرمت‌های  کنگره راه خود را به سمت نور و روشنایی و حال خوب و خوش می‌یابد.

با ورود یک نفر تازه‌وارد به کنگره۶۰ آن فرد تحت راهنمایی و مشاوره اولیه در طی سه جلسه با شرکت در لژیون تازه‌واردین می‌تواند در جلسه چهارم بر مبنای حس خود راهنمای خویش را انتخاب کند اگر این سه جلسه برای او کافی نبود می‌تواند جلسه چهارم یا پنجم راهنمای خویش را انتخاب کند. راهنما حق ندارد به رهجو رجوع کند و آن را به لژیون خویش دعوت نماید، این شخص تازه‌وارد است که به سمت راهنما می‌آید و راهنما و لژیون را برای گرفتن آموزش‌ها انتخاب می‌کند. در کنگره۶۰ کسی حق ندارد به حال خود رها باشد افراد یا تحت آموزش راهنما هستند یا در جایگاه‌های خدمتی در حال خدمت هستند، از انجایی که خانواده واحد تشکیل دهنده جامعه است، لژیون نیز حکم خانواده را در کنگره۶۰ دارد راهنما با تعدادی از افراد که بر اساس حس خود آن راهنما را انتخاب نموده‌اند، لژیونی تشکیل داده و با عشق و محبت و بدون هیچ توقع و چشم‌داشتی و با صبر و حوصله فراوان هر آنچه را که از آموزش‌های کنگره آموخته با دل و جان به رهجوهای خویش آموزش داده و دست آنان را در دست خود گرفته و پا به پای آنها حرکت می‌کند و تکیه‌گاه امن و قدرتمندی می‌شود برای رسیدن به رهایی و تعادل رهجوها، تا  آنان نیز سفر خود را از دنیای ترس، تاریکی، ظلمت، ناامیدی و جهل به سمت شجاعت، نور، امید و دانایی شروع کنند. لژیون‌هایی در کنگره۶۰ موفق هستند؛ که اصول و مبانی آموزشی خود را بر پایه سی‌دی‌های آموزشی و جهان بینی که یکی از سه ضلع مثلث درمان اعتیاد می‌باشد بنا نهاده‌اند و چنانچه در لژیون از مقالات، کتب و سی‌دی‌های کنگره۶۰ استفاده نشود مسیر حرکت لژیون تغییر کرده و افراد در آن لژیون جز اتلاف وقت و حال بد دریافت دیگری نخواهند داشت.

راهنما وظیفه دارد رهجو را طوری تربیت کند که در آینده خود استادی قدرتمند و راهنمایی قوی برای تشکیل لژیون و هدایت دیگر انسان‌های گرفتار دربند اعتیاد و خروج آنها از تاریکی‌ها  به سمت نور باشد بر همین اساس او به شاگردان خود در لژیون فرصت می‌دهد تا صحبت کنند، مشارکت کنند، ابراز وجود کنند و در چهارچوب اصول و قوانین ‌وحرمت‌های کنگره تبادل نظر نمایند. راهنما باید به همه رهجوها به ویژه سفر اولی‌ها فرصت صحبت کردن بدهد تنها خود متکلم وحده نباشد و از مسائل مهمی که باید به آن توجه کند این است؛ که به رهجو بیاموزد که بایستی به نیاز دیگران توجه شود و همیشه آموزش‌ها نباید در جهت رفع نیاز یک یا چند رهجوی خاص باشد، همچنین باید فرصت‌های مناسب اداره لژیون را به اعضای آن لژیون بسپارد تا اداره لژیون تنها به فرد راهنما متکی نباشد. از مهمترین اهداف راهنما در لژیون کاشتن بذر محبت در دل رهجو و پرورش این عشق و محبت بین راهنما و رهجو  و در ادامه تبدیل آن به عشق بین رهجو و کنگره می‌باشد.

از نکات مهم در راهنمایی این است که راهنمای مسافر نمی‌تواند به همسفر راهنمایی دهد همانطور که راهنمای همسفر نمی‌تواند به مسافر راهنمایی دهد. راهنما باید در امر ورزش کنگره هم بسیار فعال باشد و در صبح جمعه با حضور در پارک در یک رشته ورزشی به صورت تخصصی فعالیت کند چرا که اگر راهنما در ورزش فعال نباشد قطعاً رهجوی آن نیز به ورزش اهمیت نخواهد داد، مدت دوره راهنمایی ۴ سال است که در پایان این دوره لژیون راهنما جمع می‌شود مگر اینکه  راهنما درخواست ادامه خدمت کند که شورا، خروجی این ۴ سال راهنما را از نظر تعداد رهایی، قبولی در آزمون راهنمایی و تحویل رهجوی خدمتگزار بررسی می کند، چنانچه نظر شورا مثبت باشد اجازه خدمت به او در آن نمایندگی یا نمایندگی‌های دیگر داده می‌شود، جالب این است که در تمام مدت این ۴ سال راهنما هیچ حقوقی دریافت نمی‌کند، علاوه بر آن تمام هزینه‌های رفت و آمد را خودش تقبل می‌کند، وقت و انرژی می‌گذارد، در سرما و گرما در زمستان و تابستان در سلامتی وگاها حتی در زمان بیماری با عشق به خدمت، به کنگره می‌آید چرا که "  عاشق را حساب با عشق است با معشوق  چه حساب دارد" و این مسئله شاید از نظر کسی که از بیرون به کنگره نگاه می‌کند دیوانگی باشد اما به قول  لسان الغیب؛ حافظ شیرازی:

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آیینه سازد سکندری داند
هزار نکته باریک‌تر ز مو این‌جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی کیمیاگری داند

در پایان مجدداً هفته راهنما را به همه راهنمایان کنگره۶۰ به ویژه راهنمای سفر اول خودم سرکار خانم محبوبه عزیز در شعبه لویی‌پاستور و سرکار خانم مرجان اولین راهنمای همسفران دراستان‌مان  بسیار بسیار تبریک عرض می‌کنم، آرامشی را که امروز دارم مدیون راهنمایی‌های این عزیزان هستم از خداوند برای این عزیزان و تمام راهنمایان کنگره۶۰  سلامتی وسربلندی و عاقبت خیر را خواستارم.

منابع: مقاله ششم از کتاب ۱۴ مقاله نوشته آقای حسین دژاکام
کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر نوشته اقای حسین دژاکام
جزوه راهنما و راهنمایی در کنگره60
سایت کنگره۶۰
نوشتارها و سی‌دی‌های کنگره60

نویسنده: راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نسرین نگهبان سایت

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .