ششمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، همسفران نمایندگی چالوس با استادی راهنما همسفر پرنیان، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه «هفته راهنما» در روز دوشنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزارم که این جایگاه را تجربه میکنم. از ایجنت شعبه، خانم صدیقه و همچنین از خانم معصومه، نگهبان جلسه قدردانی میکنم. واقعاً حس غریبی است که در جایگاه راهنما باشی، دستور جلسه درباره راهنما باشد و بخواهی درباره این موضوع صحبت کنی. من خودم در جایگاه راهنمایی هستم؛ اما همیشه خود را رهجو میبینم. در ذهنم تصور میکردم که چند راهنما دارم و طبق فرمایش آقای مهندس، باید به آنها پاکت تقدیم کنم و از آنها قدردانی نمایم.
این عزیزان عبارتاند از: خانم مریم کریمپور، خانم فاطمه ملکی، خانم اعظم جلالی، خانم مینا(اسیستنت نیکوتین که اکنون راهنمای من شدهاند.) خانم هما (مسئول آزمون) خانم زهرا (اسیستنت آزمون) بسیاری دیگر نیز هستند، ماشاالله! از طرف دیگر، خانم صدیقه نیز در حال حاضر راهنمای من محسوب میشوند؛ زیرا ایجنت شعبه هستند و اگر بهعنوان راهنما مشکلی داشته باشم به ایشان مراجعه میکنم.
راهنما؛ یعنی کسی که راه را نشان میدهد. در جایگاه راهنمایی، گاهی ممکن است احساس کنم که با سر به دیوار میخورم! شاید یک تازهوارد بیاید و کمی مرا به هم بریزد یا شاید من ناخواسته یک رهجو را دچار آشفتگی کنم. در چنین مواقعی، وقتی جلسه هماهنگی برگزار میشود، از همه دوستان راهنما حس و راهکار میگیرم. ما همگی زیر نظر ایجنت قدم برمیداریم. کسی موفق است که بتواند فرمانبردار باشد؛ زیرا زمانیکه فرمانبردار باشید به فرماندهی میرسید.
من در جایگاه رهجو، واقعاً فرمانبردار بودم. اولین ایجنت شعبه، خانم مریم کریمپور، بانویی بودند با سن کم؛ حتی شاید از دختر من هم کوچکتر بودند، چه برسد به پسرم که از ایشان بزرگتر است. با این حال، هیچگاه حتی یکبار نیز روی حرفشان حرف نزدم و هیچگاه پیش از ایشان از مرزبانی خارج نشدم. همیشه احترام کامل برایشان قائل بودم؛ زیرا آموزشهایی که از ایشان دریافت میکردم، بسیار ارزشمند بود.
وقتی حس من باز بود و ظرفیت من بزرگتر شده بود، هر آموزشی را از ایشان میپذیرفتم. آن زمان، ما نوپا بودیم و بخش همسفران تازه در شعبه راهاندازی شده بود درحالیکه ایشان سابقه زیادی در کنگره داشتند. من به آن جایگاه و آن سابقه احترام میگذارم. راهنما عنوانی است که آقای مهندس برای ما انتخاب کردهاند. ایشان شال نارنجی را به ما دادهاند تا از بقیه متمایز باشیم.
خدا را شکر میکنم که امروز در جلسه هماهنگی، افرادی حضور داشتند که هنوز شال خود را دریافت نکردهاند؛ اما حضورشان باعث شد جلسه ما پرنورتر و انرژی آن بیشتر شود. راهنما مسئولیت دارد! زمانیکه راهنما شال را روی دوش خود میاندازد، مسئول، تازهواردی است که به لژیون میآید و حالش خوب نیست. این هفته، هفته راهنما است. روز راهنما را به تمام راهنمایان تبریک میگویم؛ چه در شعبه چالوس، چه در سایر شعبات. همچنین به راهنمای بزرگم، آقای مهندس، تبریک میگویم که ۱۴ وادی را از طریق سیدیهای ایشان کار کردم.
من در هر جلسه، یک سیدی در اتاق گذاشتم در را بستم و درحالیکه شعبه تعطیل بود، آن را گوش کردم و از مشارکتهایی که در سیدیها وجود داشت، لذت بردم. راهنما کسی است که حال خوب بدهد. او نباید خوشی و آرامشی را که کسب کرده، فقط برای خودش نگه دارد؛ بلکه باید آن را با اعضای لژیون تقسیم کند و انرژی ببخشد. اگر جشن مرزبانی باشد، همه باید پرانرژی باشند. اگر هفته راهنما باشد، کل شعبه باید پر از انرژی باشد. اگر ماه رمضان باشد، همه باید حال خوبی داشته باشند. پیشاپیش، ماه رمضان را به همه شما تبریک میگویم.

و در ادامه برگزاری آزمون فاینال بهمن ماه در نمایندگی چالوس:



تایپ و ویرایش: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم، دبیر سایت)
عکاس: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر پرنیان (لژیون چهارم)
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
مرزبان کشیک مسافران: مسافر مجید
ارسال: همسفر معصومه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
158