راهنمایی باعث شده که در حین خدمت، آموزش هم ببینم.

امروز مفتخریم که از طرف گروه سایت نمایندگی ایران در خدمت  یکی ازراهنمایی محترم تازه واردین شعبه، آقا مهدی، باشیم و با ایشان گفت‌وگو کنیم. ابتدا از طرف گروه سایت از شما بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، بسیار سپاسگزارم.

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان، مهدی هستم، یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس مصرفی من تریاک، گل و سیگار بود.
روش درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
مدت سفر: ۱۰ ماه و ۴ روز
راهنما: آقا عطا از لژیون یکم (شعبه ایران)
ورزش در کنگره: والیبال
مدت رهایی از مواد: ۴ سال و ۳ ماه
مدت رهایی از نیکوتین: ۴ سال و ۱ ماه

مهم‌ترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟
از همان روزی که وارد کنگره شدم، عشق راهنما شدن را داشتم، چون می‌دیدم که راهنماهای محترم چه کار ارزشمندی انجام می‌دهند و چگونه می‌توانند به انسان‌ها کمک کنند. این جایگاه چیزی نیست که به هر کسی داده شود، بلکه باید لایق آن بود و از طرف پروردگار توفیقش را دریافت کرد.

چه مدت از تشکیل لژیون شما می‌گذرد و احساستان را در جایگاه راهنمایی بفرمایید؟
من دو سال است که در جایگاه تازه‌واردین خدمت می‌کنم و واقعاً از این جایگاه لذت می‌برم.

بزرگ‌ترین موهبت راهنمایی برای شما چه بود؟
راهنمایی باعث شده که در حین خدمت، آموزش هم ببینم. به این باور رسیده‌ام که انسان برای دو چیز پا به این دنیا گذاشته است: آموزش گرفتن و خدمت کردن.

انتظار شما از رهجوهایتان چیست؟
من هنوز لژیون خودم را تشکیل نداده‌ام، اما سعی خواهم کرد که از رهجوهایم بخواهم برای درمانشان ارزش قائل شوند و برای آن وقت بگذارند.

لطفاً کمی از سختی‌های کمک راهنمایی برایمان بفرمایید؟
من در جایگاه تازه‌واردین در حال خدمتگزاری هستم، که انرژی بسیار بالایی دارد. هنوز جایگاه راهنمایی را تجربه نکرده‌ام، اما می‌دانم که در این مسیر، عشق، محبت و عمل سالم ضروری است. همچنین، پایبندی به قوانین و حرمت‌های کنگره بسیار مهم است. این‌ها سختی نیستند، بلکه باعث می‌شوند راه مشخص شود و نتیجه مطلوبی به‌دست آید.

زیباترین و بهترین تعریفی که از واژه "راهنما" دارید، چیست؟
راهنما کسی است که راه را نشان می‌دهد. در کنگره ۶۰، راهنما نه‌تنها مسیر درست را نشان می‌دهد، بلکه این مسیر را با عشق و محبت همراه می‌کند.

بیشترین آموزشی که از راهنمای خود گرفتید، چه بود؟
راهنمای من، آقا عطا، تابع قوانین کنگره هستند و تمام حرمت‌ها را رعایت می‌کنند. ایشان انسان بسیار دانایی هستند و آموزش‌های ارزشمندی به من داده‌اند. من تا حد امکان سعی کرده‌ام که این آموزش‌ها را در زندگی‌ام به کار بگیرم و واقعاً از آن‌ها نتیجه گرفته‌ام. به ایشان ایمان و اعتقاد دارم.

در اوایل ورودتان به کنگره ۶۰، فکر می‌کردید که روزی راهنما شوید؟
بله، از همان روزهای اول عشق راهنما شدن را در وجود خودم احساس می‌کردم و برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردم.

چه توصیه‌ای برای تازه‌واردین دارید؟
به حرف‌های راهنمایشان ایمان داشته باشند. در کنگره ۶۰ یک مثال معروف هست که می‌گوید: "تازه‌وارد مانند کسی است که شنا بلد نیست، اما در کنگره غواصان ماهری وجود دارند که می‌توانند او را نجات دهند." این غواصان، همان راهنماهای محترم هستند.

نظرتان را درباره سه کلمه "رهجو"، "راهنما" و "لژیون" بفرمایید؟
این سه کلمه مثلثی را تشکیل می‌دهند که کاملاً به هم وابسته‌اند. رهجو راهنما را انتخاب می‌کند و در کنار یکدیگر، لژیون را تشکیل می‌دهند.

در آزمون راهنمایی، پس از قبولی و دریافت شال نارنجی، چه احساسی داشتید؟ آیا احساس قدرت کردید؟
احساس بسیار خوبی داشتم. قدرت نه از نظر تسلط بر دیگران، بلکه از این نظر که آگاهی‌ام افزایش یافته است. می‌دانم که این مسیر، به مرور زمان نقاط کور و تاریک زندگی‌ام را روشن‌تر می‌کند و در نهایت به مقصد خوبی خواهم رسید.

تایپ و عکس: مسافر بهنام لژیون یکم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
نمایندگی ایران