English Version
This Site Is Available In English

به درون راهنما نگاه کنید

به درون راهنما نگاه کنید

جلسه دهم از دوره‌ بیست و هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «  هفته راهنما » در روز یک‌شنبه ۲۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، مرتضی هستم، یک مسافر

هفته‌ی راهنما را از صمیم قلب خدمت آقای مهندس، خانواده‌ی محترم‌شان، خانم آنی (اولین راهنما و اولین همسفر کنگره‌ی شصت)، به همه‌ی عزیزان، به ایجنت محترم شعبه، به آقای بیات (راهنمای عزیزم) و به تمام راهنماهای شعبه‌ی خودمان تبریک می‌گویم. این هفته را آقای مهندس به نام «هفته‌ی راهنما» نام‌گذاری کردند. این جشن یکی از چهار جشنی است که در کنگره برگزار می‌شود. همیشه در این جشن‌ها به خودم یادآوری می‌کنم که چه مسیری را قبل از کنگره طی کردم تا آغوش کنگره به روی من باز شود. خیلی تلاش کردم تا درمان شوم و از مواد مخدر رها شوم، ولی بیرون از اینجا هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. یادم است اولین روزی که به کنگره آمدم، وقتی موقع انتخاب راهنما شد و آقای علیرضا بیات را دیدم، تنها چیزی که مرا جذب کرد، عشق و محبت او بود. حتی قبل از این‌که او را ببینم، انگار یک حس خاصی نسبت به او داشتم. اینجا کسی بود که می‌خواست دستم را بگیرد و دلم خیلی آرام گرفت. این حس را بیرون از اینجا پیدا نکرده‌بودم.

یک سری مسیرهای غلط مثل سم‌زدایی را تجربه کردم و اتفاقات زیادی در این مسیرها افتاد. افرادی را می‌شناسم که لکنت زبان پیدا کردند، اعضای بدنشان فلج شد و خیلی‌ها در آن طرح‌ها فوت کردند؛ چون مبنا، مبنای درستی نبود. مبنای حقیقی نبود و اصلاً فردی که می‌خواست شما را درمان کند، این کار را انجام نداده بود. استاد امین در مورد مراتب دانایی می‌گویند: در جزوه‌ی جهان‌بینی، عین‌الیقین و حق‌الیقین برای همین است. در مبنای درمان کنگره، کسانی که راهنما شده‌اند، مسیر را طی کرده‌اند؛ یعنی با تمام وجود آن لحظاتی که پله‌ها را کم کردند و سختی‌ها را گذراندند، برنامه را گرفته‌اند، در سفر اولشان آمده‌اند، آموزش دیده‌اند، آزمون داده‌اند، به خدمت عشق پیدا کرده‌اند تا این‌که راهنما شوند و آن شال را دریافت کنند.

تمام عزیزانی که راهنما هستند، آقای مهندس در چشمانشان نگاه می‌کند و شال را دور گردنشان می‌اندازد. ته دلم خالی شد. یک لحظه، این کار این‌قدر عظیم است که اجازه‌ی خدمت داده می‌شود و این برمی‌گردد به ساختار درست. در طرح‌های دیگر، وقتی ساختار اشتباه باشد، خروجی هم درست نیست. در کنگره، مقوله‌ای را برای شناخت انسان گذاشته‌اند. تنها چیزی که توجه نشده بود، عدم شناخت انسان بود. جناب مهندس می‌فرمایند: چشمانمان را باز کنیم و با یک دید دیگر نگاه کنیم. کسانی که برای ما زحمت می‌کشند، چقدر تلاش می‌کنند. همین شعبه‌ی خودمان، آقای بیات سه سال تنها می‌رفتند و می‌آمدند. بعداً آقای تفرشی به ایشان اضافه شدند. این چه بوده است؟ چه اتفاقی در وجود یک نفر می‌افتد؟ این همان است که آقای مهندس می‌فرمایند: به درون راهنما نگاه کنید. در کلیپی که آمده بود، آقای مهندس می‌فرمایند: به درون راهنما نگاه کنید که خودش را با تمام سختی‌ها و مشکلاتی که دارد، می‌آیید تا یک نفر را به درمان برساند.

آقای ویلیام وایت در یکی از سی‌دی‌ها گفتند که ما در آمریکا با مورفین یا متادون تا حدی می‌توانیم شخص را به سمت درمان بیاوریم، اما این‌ها نمی‌مانند؛ یعنی آن سازگاری انجام نمی‌شود. پروتکل، پروتکل درستی نیست. اصلاً OT ندارند که بخواهند به کسی بدهند تا بتواند درمان شود، ولی در کنگره این اتفاق افتاده است. این تلاش راهنما است. ما در کنگره راهنمای جونز داریم، در تغذیه‌ی سالم، در قسمت سیگار، همین‌طور درمان کاملاً اتفاق افتاده است. همه‌ی این‌ها یک امتیاز است برای شخصی که خواهان رهایی است و می‌آید این مسیر را طی کند تا به درمان واقعی برسد. آقای مهندس صحبت می‌کنند که ما باید قدردانی کنیم. با پاکت، حالا پاکت شاید در زندگی شخصی راهنما تأثیری نداشته باشد، این پاکتی که می‌دهند، اما برای من یک دری باز شده است که قدردان و سپاسگزار باشم. خداوند در کلام‌الله می‌فرماید: آن موقعی که می‌خواهید چیزی را ببخشید، ترس در وجودت می‌آید و باید بتوانید ببخشید، باید بتوانید بگویید: بله، من به این سیستم هستی می‌گویم که قدردانی می‌کنم و این یک ارسال است که به من بازمی‌گردد. 

 

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: مسافر علی لژیون چهارم، مسافر علیرضا لژیون پنجم

ویرایش مطلب: توسط هوش مصنوعی

ارسال مطلب: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .