راهنمایی، رسالتی مقدس در کنگره ۶۰

جلسه چهاردهم از دوره بیست و هفتم به استادی راهنمای تازه واردین همسفر مقدسه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مهری با دستور جلسه «هفته راهنما» روز دوشنبه در تاریخ ۲۹ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.

 خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. خدا را هزاران بار شکر می‌کنم و از آقای مهندس و خانم آنی عزیز بسیار سپاسگزارم که این جایگاه رو به من سپردند. خیلی خوشحالم که در این روز قشنگ و به‌یادماندنی استاد جلسه هستم. تبریک می‌گویم به راهنمایان عزیز و با عشق شعبه عطار، خصوصاً راهنما مهربانم همسفر عفت تبریک می‌گویم. در کنگره۶۰ به کسی راهنما گفته می‌شود که در گذشته مصرف‌کننده مواد مخدر بوده است و پس از رسیدن به رهایی و درمان قطعی اعتیاد، در آزمون‌های فنی و جهان‌بینی قبول‌شده است و با انجام پیمان راهنمایی موفق به دریافت شال از دستان آقای مهندس شده است و به خدمت پر از عشق راهنمایی رسیده است.

کامل‌ترین برداشت از مفهوم راهنما خود واژه راهنما است. راهنما یعنی نشان‌دهنده راه، یعنی نشان دادن مسیر رهایی از اعتیاد و درمان آن، راهنما یعنی انتقال اطلاعات، دانش و تجربیات، راهنما یعنی تدریس علم، اخلاق و همچنین عشق، عقل، ایمان. راهنما یعنی پرورش انسان، یعنی رهجویی که به کنگره آمده و به حال خوب رسیده و درمان شده است و در آرامش و آسایش زندگی می‌کند. راهنما یعنی صبر، استقامت، آرامش. راهنما یعنی حرمت، احترام، محبت. هفته راهنما یعنی بزرگداشت عشق و محبت و قدردانی از کسانی که علم و دانش را آموختند و از عصاره جانشان بخشیدند تا به ما آموزش دهند. ما باید در هفته راهنما از راهنمای عزیزمان تشکر کنیم که تشکر کردن در سه مرحله انجام می‌گیرد زبانی، دلی و عملی که در کنگره تشکر عملی با پاکت صورت می‌گیرد.

یکی از مسائلی که ما در کنگره۶۰ یاد می‌گیریم و جزء آموزش‌های کنگره۶۰ است تشکر کردن است. شکرگزاری در مقابل مخلوق مانند شکرگزاری در مقابل خداوند است. مهم‌ترین مشخصه یک راهنما محبت، عقل، ایمان است و صلاح یک راهنما عشق، عقل و ایمان است. یعنی این یک مثلثی را تشکیل می‌دهد که یک ضلع آن عشق، ضلع دیگر عقل و قاعده آن ایمان است. عشق قوی‌ترین موتور محرک و قوی‌ترین انگیزه‌ای است که انسان را به حرکت وادار می‌کند، خصوصاً اگر از نوع عشق و محبت بلاعوض باشد. عشق و محبت راهنمایان کنگره۶۰ در حدی است که بعضی از تازه‌واردین را در همان لحظات اول ورود به کنگره چنان شیفته و جذب می‌کند که شاید هیچ عامل دیگری در هستی نتواند چنین کاری انجام دهد. من خودم زمانی که شال سبز قبول شدم و لژیون تازه‌واردین را شروع کردم، این موضوع را درک کردم که صبر، عشق و محبتی که راهنما از تمام عمق وجودش برای یک رهجو می‌گذارد واقعاً بلاعوض است؛ چراکه من شاید همان روز حال خوبی نداشتم یا کار داشتم و مشکلی داشتم؛ ولی به عشق رهجو و به عشق اینکه یک فرد حال خراب را به آرامش و آسایش برسانم، در کنگره حاضر می‌شدم. آموزش‌هایی که در کنگره گرفته‌ام را مدیون راهنمایم همسفر عفت و راهنمای سفر اولم همسفر حمیده هستم. درست است که خدمت راهنمایی و لژیون داشتن واقعاً خودش سراسر عشق است، سراسر حال خوب است؛ ولی من حتی دلتنگ می‌شدم برای اینکه در لژیون بنشینم و بتوانم از صحبت‌های راهنمایم آموزش بگیرم و می‌‌دانم که هنوز به آموزش‌ها نیاز دارم تا بتوانم راهنمای خوبی هم برای رهجو باشم و هم برای کنگره باشم.

در ادامه تصاویر مربوط به جشن را می‌بینیم

مرزبان کشیک: همسفر عصمت و مسافر ابراهیم
ویرایش: همسفر مهتاب و همسفر سمیه
ویراستاری و ارسال: همسفر راضیه نگهبان سایت
عکاس:همسفر ریحانه
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری