راهنما همسفر زهرا:
خدای مهربان را صد هزار مرتبه شکر که ما را با کنگره۶۰ آشنا کرد تا راه صحیح زندگی کردن را بیاموزیم. یکی از آموزشهای کنگره، شکرگزاری و قدردانی است. ما در کنگره چهار جشن مهم داریم که یکی از این جشنها هفته راهنما است؛ در این هفته باید همه رهجوها از راهنمای خود تقدیر و در جشن شرکت کنند.
قدردانی در کنگره به سه حالت، پندار، گفتار و کردار انجام میشود. قدردانی در عمل بهصورت هدیه دادن پاکت پول است. ما باید در ذهن خود حس خوبی به راهنما داشته باشیم و هدیه خود را باروی گشاده و از صمیم قلب تقدیم کنیم؛ زیرا در کنگره رهجو مطالب آموزشی را توسط راهنما فرامیگیرد و با تلاش خود نیز میتواند مراتب ارزشمندی را تجربه کند.
قدردانی کردن از استاد و رب واجب است و این عمل یک نوع شکرگزاری محسوب میشود. هرچند راهنما از روی عشق و علاقه و بدون توقع آموزش میدهد؛ اما اگر رهجو عمل قدردانی را بهجا نیاورد به این معنی است که آموزشها را خوب فرانگرفته است؛ زیرا قطعاً این عمل منجر به خوب شدن حال دل انسان میشود و کمک میکند که فرد حسرت نداشتههای خود را نداشته باشد، نیمه پر لیوان را ببیند، همیشه شکرگزار باشد و درنتیجه به حال خوش برسد.
درنهایت بابت این آموزشهای ناب و ارزشمند از آقای مهندس عزیز بسیار سپاسگزارم و خدا را شکر میکنم؛ همچنین وظیفه خودم میدانم که همیشه در این جشنها شرکت کنم.
همسفر فرشته:
دستهایی که کمک میکنند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند. هفته زیبای راهنما را ابتدا به راهنمای بزرگ کنگره۶۰، خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان در سراسر کشور تبریک عرض میکنم. واژه تشکر در مقابل این میزان از فداکاری و ازخودگذشتگی جایگاه راهنمایی، بسیار ناچیز است.
باور این موضوع برای کسانی که از دور شاهد فعالیت کنگره و راهنمایان هستند بسیار سخت است که چگونه میتوان بدون دریافت هیچگونه مزد مادی ساعتها، روزها و سالها خدمت کرد؟ اگر با دید حسابگرانه نگاه کنیم این عمل دیوانگی است و مفهومی ندارد؛ اما از دید عاشقانه و عاقلانه این حرکت مفهوم دیگری دارد.
من روزی را که با کوله باری از خستگی وارد کنگره شدم و این مجموعه آغوش گرم و پر از مهر و محبت یک فرشته زمینی را به من هدیه داد تا بتوانم تمام رنجهایم را زمین بگذارم و غبار خستگی را از جان خود بیرون کنم، هرگز فراموش نخواهم کرد.
مهندس حسین دژاکام چقدر زیبا میگویند: در زمانهای که عصا را از دست کور میدزدند، این عزیزان بدون هیچ توقعی در سختترین شرایط زندگی خود پابهپای رهجو حرکت میکنند تا رسیدن وادی آرامش را به زندگی یک فرد هدیه کنند.
بهراستی راهنما چگونه در قلبها رسوخ میکند، تکهای از قلب میشود و اینهمه آرامش را به ما هدیه میکند؟ راهنما با تمام وجود پا به میدان میگذارد تا ناامیدی، ترس و خشم را از من دور کند و این ظرف تهی را سرشار از امید، شجاعت و مهربانی سازد.
راهنما کسی است که در گذشته دقیقاً همان دردی را کشیده است که من تجربهاش میکنم و با علم کنگره به رهایی رسیده است؛ اکنون مانند مادری که به کودک خود راهرفتن را میآموزد، دست من را میگیرد و قدمبهقدم کنار من است تا به نقطه رهایی برسم. گاهی رهجوی خسته خود را آنچنان با خود همراهی میکند که گویی دوباره خود به رهایی میاندیشد. نمیدانم شاید او خدایی است که از آینده خبر دارد. راهنما به من خسته از بیراههها، امید را هدیه میدهد. در حقیقت ما خودمان را در راهنما جستجو میکنیم و او خودش را در ما میبیند.
بنابراین نباید روزهای سختی که کولهبار خستگیهایم را به دوش راهنما گذاشتم و خود آسوده خوابیدم فراموش کنم؛ باید با قلب، قلم و عملم قدردان آنها باشم. شاید اینگونه بتوانم ذرهای از زحمات و آموزشهای ایشان را جبران کنم.
در پایان این هفته زیبا و پر از عشق را به هر دو راهنمای عزیزم تبریک میگویم و از خدای خوب و مهربان برای هر دو بزرگوار و تمامی راهنمایان کنگره قلب و زندگی پر از عشق همراه با تندرستی و آسایش خواستارم.
همسفر فاطمه:
بارانی که بیمنت همه را سیراب میکند، جانی دوباره میبخشد. هفته راهنما را به اولین راهنمای کنگره۶۰، دانشمند بزرگ آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم.
راهنما فردی است که بهترین حس و حال را به رهجو خود انتقال میدهد تا او را از آن دریای پرتلاطم که در وجودش است به آرامش دعوت کند. راهنمایی که برای حال رهجو از خود میگذرد، مانند شمعی است که میسوزد؛ اما جان دوباره میگیرد، میبخشد و همان بخشش باعث نورانی شدن روح و جان او میشود؛ زیرا توانسته انسان دیگری را در این اقیانوس بزرگ همراهی کند. راهنما به معنای نشاندهنده راه و مسیر از تاریکی به نور، از غم به شادی و از اضطراب به سمت آرامش است.
یکی از مسائلی که در کنگره یاد میگیریم شکرگزاری و قدردانی است، من نیز باید قدردان زحمتهای راهنمایان عزیزم باشم که علم زندگی کردن را به من آموختند. وظیفه خود میدانم که بهعنوان یک رهجو در قلب، گفتار و کردار از این دو بزرگوار که من را در این سفر همراهی کردند سپاسگزار باشم و با یک دلنوشته زیبا همراه با پاکت از آنها تشکر کنم. امیدوارم راهنمای تازهواردین من خانم لیلای عزیز، راهنمای سفر اولم خانم اعظم عزیز و راهنمای سفر دومم خانم آذر عزیز، همیشه در همه مراحل زندگی خوش بدرخشند و از خداوند میخواهم زندگی این بزرگواران پر از عشق و نور الهی باشد.
همسفر سپیده:
دستهایی که کمک میکنند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند. نوشتن درباره راهنماهایی که نشاندهنده راه به ما بودهاند، کار راحتی نیست؛ زیرا هرچقدر که روزگار بد شد، آنها خوب ماندند و زیباییهای ریزودرشت درون ما را به خود ما یادآور شدند. راهنمایانی که آنقدر بزرگ، سخاوتمند، مهربان و همدل هستند که از تماشای خوشبختی و لبخند عمیق ما خوشحال میشوند و به شکلی تلاش و رفتار میکنند که انگار سهم خود را از زندگی برداشتهاند و اکنون منتظر هستند تا ما نیز سهم خود را از زندگی برداشت کنیم. آنها کسانی هستند که مهربانی، شعور و انسانیت را خوب مشق کردهاند؛ انسان با دیدن این عزیزان دلگرم میشود که هنوز هم در لابهلای سختیهای زندگی کسی را دارد که با سخنان دلنشین او امیدش به زندگی جان میگیرد. چه خدمتی زیباتر از اینکه نفسی را زنده کنی؟
این هفته باشکوه را به تمام راهنمایان کنگره، خصوصاً راهنمایان عزیز خود همسفر نسترن و همسفر لیلا تبریک میگویم و خدا را هزار بار به خاطر وجود این دو بزرگوار در مسیر زندگی شکرگزار هستم؛ زیرا حال خوب امروزم را مدیون این دو عزیز هستم. امیدوارم که حال دل آنها همیشه خوب و روزگار همیشه بر وفق مراد آنها باشد.
همسفر معصومه:
آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند که راهنما رب و مربی انسان است؛ او کسی است که روزها، ماهها و حتی سالها زمان، انرژی و تمام مهر خود را میگذارد تا رهجو به آرامش و آسایش برسد. راهنما هر آنچه را که میداند و یاد گرفته است تا به رهایی برسد را به رهجو انتقال میدهد. او کسی است که در کنگره نماد مهر، عشق و محبت بیمنت است.
راهنما از رهجو هیچ توقعی ندارد و تنها خواستار رهایی و حال خوش رهجو است؛ زیرا پاداش او نزد خداوند محفوظ است؛ راهنما با خدا معامله میکند و میداند که اعمال نیک او در دفتر الهی ثبت میشوند. من اطمینان دارم که خدمت تمام راهنماها ثبت و ضبط میشود و خیروبرکت خدمت هر فرد در کنگره در زندگی او جاری و ساری میشود.
از راهنمای سفر اولم همسفر فاطمه و راهنمای سفر دومم همسفر سمانه صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم بتوانم با فرمانبرداری و اطاعت از حرمتها و فرمانها یک خدمتگزار مفید برای کنگره باشم. این هفته زیبا را به بنیان کنگره و تمام راهنماها تبریک میگویم و با تمام وجودم سپاسگزار و قدردان محبتها و الطاف آنان هستم.
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
مشارکت گروهی رهجویان نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
140