English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار به زندگی ما خیر و برکت می‌دهد

لژیون سردار به زندگی ما خیر و برکت می‌دهد

چهارمین جلسه از دور اول لژیون سردارمسافران کنگره۶۰نمایندگی ارگ کرمان بااستادی: پهلوان محترم مسافرحسین نگهبانی: راهنمای محترم مسافرمحسن دبیری: دنورمحترم مسافرحامد خزانه داری:مسافررضا با دستورجلسه"هفته راهنما با محوریت بخشش " روزیکشنبه 28بهمن1403ساعت15.30 برگزار گردید

 

سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر از نگهبان لژیون سردار و همچنین از راهنمای محترم ایجنت محترم آقا محسن سپاسگزارم که اجازه خدمت کردن را به من دادند و تشکر می‌کنم از راهنمای بزرگوارم آقا سینا که اجازه خدمت کردن به من دادند
ابتدا هفته راهنما را به اولین راهنمای کنگره ۶۰ آقای مهندس و همچنین به تمام راهنما‌های کنگره ۶۰ وبه خانواده‌های محترمشان تبریک عرض می‌کنم، تبریک می‌گویم به آقای نقدی و راهنمای بزرگوارشان مرحوم آقای پناهی و همچنین راهنمای بزرگوار خودم آقا سینا اگر من امروزه حال خوبی که دارم این جایگاه نشسته‌ام و دارم خدمت می‌کنم این را مدیون زحمات و تلاش‌های فراوان راهنمای بزرگوارم می‌دانم و جا دارد از تمام راهنما‌های کنگره ۶۰ خصوصاً راهنمایان شعبه ارگ تشکر کنم،

من ماه قبل توفیق نصیبم نشد که در لژیون سردار شرکت کنم و خیلی دلم می‌خواست که شرکت کنم و‌یه کاری برایم پیش آمد توفیق برایم حاصل نشد که بتونم شرکت کنم، تماس با آقا مجید ایجنت محترم شعبه گنجعلی‌خان گرفتم گفتم که من نمی‌رسم بروم استاد جلسه لژیون سردار بنشینم و دیدم که آقا سینا راهنمای بزرگوارم زنگ زدند و گفتند که حسین سعی کنید ارتباط‌تان با لژیون سردار قطع نشود، با خودم فکر کردم گفتم خدایا من که قصدی نداشتم لژیون سردار شرکت نکنم ولی برایم دیگه پیش آمده و دیدم که چند روز پیش آقا سینا با من تماس گرفتند و گفتند که لژیون سردار شعبه ارگ استاد جلسه نیاز دارد گفتم چشم می‌روم و اینقدر راهنمای من حواسش به من بود و من اینجا تصمیم گرفتم که همیشه دعوت لژیون سردار را بپذیرم، من اگر جلسات عمومی را نتوانم بیایم جلسات لژیون سردار را تا می‌شود بیایم چون لژیون سردار به زندگی ما خیر و برکت می‌دهد.


هفته‌ای که در پیش داریم هفته راهنما است و من باید قدردان خودم باشم و قدردان زحمات راهنمای بزرگوارم باشم و قدردانی راهنما به چه صورت است؟ قدردانی به زبان، قدردان به قلب و قدردان عملی من اگر به عمل قدردانی نکنم به زبان و قلب هم فایده ندارد من باید عمل کنم تا هم به زبان و هم به قلب ارزش داشته باشد راهنما در کنگره نیاز به پاکت و پول رهجو ندارد راهنما نیاز به فهم و درک رهجو دارد می‌خواهد ببیند که آیا رهجو به چه میزان فهم رسیده و چقدر قدردان زحمات راهنما است، من حسین باید ببینم که راهنمای من چقدر از زندگیش از وقتش از شغلش صرف من می‌کند تا درمان بشوم و به حال خوب برسم باید قدردان باشم و من بستگی به آن فهم و آگاهی دارد که در کنگره دریافت کرده‌ام اگر من به آن فهم و آگاهی رسیده باشم می‌توانم از راهنمایم قدردانی بکنم و این قدردانی باعث می‌شود که من بخشندگی را یاد بگیرم.


من اگر بخشندگی را یاد بگیرم می‌توانم به دیگران هم کمک کنم و اگر دست من باز باشد یک فردی یک چیزی می‌تواند بگذارد توی دست من ولی اگر دست من بسته باشد هیچ کس هیچ چیزی نمی‌تواند بگذارد توی دست من و این بخشندگی باعث می‌شود تا من آن صفت بخشندگی را در خودم تقویت بکنم، در سفر اول هر چه بیشتر آن پله‌های بیست و یک روز را پشت سر می‌گذاریم بیشتر به درمان نزدیک می‌شویم و سازگار می‌شویم و در سفر دوم هم ما نیاز به سازگاری داریم و افرادی که به این سازگاری می‌رسند که دوتا ویژگی را باید داشته باشند یکی اینکه خدمت خالصانه و دیگری بخشش هست و اگر این دو تا صفت و ویژگی را داشته باشند می‌توانند به آن ظرفیت و معرفت برسند، شاید در بیرون از کنگره افراد زیادی هرکاری می‌کنند که این بخشندگی را یاد بگیرند و در زندگی خود عملی کنند ولی نمی‌توانند چون آن ویژگی بخشش را ندارند و این بخشش خیلی دل بزرگی می‌خواهد که بتواند از مال یا عصاره جانش به دیگران ببخشد مثلاً می‌گوید من که هیچ چیزی ندارم ببخشم و اگر از همان چیز اندکی که داریم به دیگران ببخشیم و کمک کنیم کم کم به بخشندگی‌های بزرگ هم دست پیدا می‌کنیم.
ما در سفر اول در کنگره یازده ماه در مورد ترس و نا‌امیدی و خشم و..... صحبت می‌کنیم و من زمانی این ترس و منیت و ناامیدی را پشت سر گذاشتم که این صفت بخشندگی را یاد بگیرم و اگر من این بخشندگی را یاد بگیرم می‌توانم بر خشم خودم مسلط باشم و این بخشندگی رمز و کلید زندگی می‌تواند باشد.


افرادی که قدر این درمان و سلامتی که در کنگره به دست آوردن می‌دانند که بهای آنرا پرداخت کرده باشند و اگر بهای آنرا پرداخت کرده باشند روز به روز حالشان بهتر و درزندگی موفق‌تر می‌شوند و آن‌ها که بهای این حال خوب را پرداخت نکنند شاید مصرف‌کننده نشوند ولی هیچ وقت حال خوبی ندارند و در کنگره آن‌هایی زرنگ هستند که بهای این حال خوب را پرداخت کنند که این حال خوب برایشان ماندگاری داشته باشد،
در کنگره چند تا جشن قدردانی هست قدردانی از همسفر، ایجنت مرزبان، راهنما و... من هرچه قدردان‌تر باشم بیشتر به فهم و آگاهی می‌رسم، انشاالله که همه ما بتوانیم در کنگره قدردان باشیم و بخشندگی را یاد بگیریم که کلید زندگی می‌باشد و آنرا سر لوحه زندگی خود قرار بدهیم،



تایپ: مسافرامین لژیون چهارم
عکس: مسافرحسین لژیون مرزبانی
ویرایش و ارسال: مسافرامیرهادی لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .