سلام بر تو ای بنده منتخب خدا
درود خدا بر تو که روزی با تمام خستگیهایت در اعماق تاریکیها به دنبال روزنه امیدی میگشتی که خودت و زندگیات را از تاریکی و حقارت نجات دهی و به لطف خداوند نور را یافتی و دنبال کردی و با تمام سختیها سفرت را آغاز کردی و این سفر زیباترین سفر زندگیات بود.
آرامآرام آموزش دیدی و اوج گرفتی و زمانی که از تاریکیها رها شدی، بالهایت را گشودی و به خودت و خدای خودت متعهد شدی که به شکرانه رهاییات دست نجاتی شوی برای کسانی که در تاریکی مانده بودند.
تو پرواز کردی و به اوج رسیدی و آزاد، رها و سبکبال در حریم پروردگارت لذت میبردی، در آن حال خوش و در خلوتت به خدایت چه گفتی؟ که لیاقت نجات بندگان گرفتارش را به دستان تو سپرد؟و تو را لایق این عمل عظیم قرارداد؟
دستی شدی از دستان قدرتمند خدایت برای نجات همنوعانت که روزی با آنها هم حس بودی. شال راهنمایی با عشق توسط آن دانای فرزانه به گردنت آویخته شد و تو شدی پروردگار نجات تمام قلبهای شکسته و خسته از اعماق تاریکیها و چه چیزی از این زیباتر که نجات انسان و یک زندگی تلخ بربادرفته به دستان مهربان تو احیا شود. راهنمای عزیزم سپاسگزار وجودت هستم.
نویسنده: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
123