بایستی برای لغت راهنما تعریفی داشته باشیم تا بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم و مخاطبین مفهوم اینکه به چه کسی راهنما میگویند را درک کنند. راهنما یعنی کسی که راه بلد باشد و آن را برای دیگران نمایان کند، پس در کنگره یک راهنما باید مفهوم واقعی درمان را بداند؛ زیرا اگر اینگونه نباشد رهجو را به مسلخ میکشاند و نتیجه خوبی حاصل نمیشود. راهنما بایستی فراز و نشیبهای مسیر را دقیق بشناسد تا بتواند راهنمایی کند؛ بنابراین فرقی ندارد که برای راهنمایی کردن در کنگره به عنوان راهنمای مسافر، همسفر، تغذیه سالم و ویلیام باشد یا راهنمای گردشگری؛ زیرا در هر صورت باید آموزش دیده باشد.
یک راهنما بایستی همدرد رهجوی خودش باشد تا بتواند او را راهنمایی کند. راهنمای DST در کنگره۶۰ خودش در گذشته مصرفکننده مواد مخدر بوده که پس از مراجعه به کنگره با استفاده از آموزشها و متد مورد نظر توانسته اعتیاد خودش را درمان کند و به رهایی کامل برسد. در ادامه با کسب علم و دانش به شناخت مواد مخدر و در نهایت به شناخت کامل اعتیاد پی ببرد و بعد از موفقیت در آزمون راهنمایی به این جایگاه دست یابد. بر همین اساس راهنما از جایگاه بسیار والایی از نظر علم و دانش در رابطه با شناخت اعتیاد برخوردار است.
ما در کنگره۶۰ چهار جشن داریم که عبارتند از؛ جشن همسفر، دیدهبان، مرزبان و راهنما. جشن هفته راهنما که برای بزرگداشت راهنما برگزار میشود، جشن بزرگی است؛ زیرا همان گونه که مدرسه بدون معلم معنایی ندارد، کنگره هم بدون راهنما معنایی ندارد. اینکه میگویند از دامن زن، مرد به معراج میرود، پس اگر آقای مهندس دژاکام راهنمای بزرگ کنگره نبودند واژگانی همچون همسفر، مسافر، راهنما، دیدهبان و مرزبان کجا بودند؟ بدون شک هیچ کدام معنایی نداشتند؛ بنابراین اگر راهنما نبود قطعاً امروز رهایی و درمانی رخ نمیداد.
نکته کلیدی کنگره، توانمندی راهنماهاست که نه فقط درمان شدند؛ بلکه امروز دیگران را هم درمان میکنند. تغییرات در انسان بسیار سخت است؛ اما آقای مهندس بهراحتی با متد DST این تغییرات را اعمال میکنند و به فرمایش ایشان آدرس افراد را به خودشان میدهند و آنها را با درونشان آشنا میکنند. برآیند تمامی اینها بیان ژنها است که به عینه دیده میشود افرادی که به کنگره میآیند پس از 2 یا 3 ماه نوع پوشش، طرز تفکر و رفتارشان بهطور زیبایی تغییر میکند و این موضوع کاملاً قابل حس است.
در مقاله ششم از کتاب چهارده مقاله آقای مهندس میفرمایند: برای گسترش آموزش و علم کنگره، قطعاً به راهنماها و حضورشان نیاز است و در وادی چهاردهم نیز گفته شده که عشق یعنی گذشتن از خویش و جایگاه راهنمایی خود عشق است؛ زیرا مظهر گذشتن از زمان است و زمان برای انسان یکی از ارزشمندترین چیزهاست.
جایگاه راهنما در کنگره بسیار مهم و حساس است. کسی که راهنما میشود عاشق خدمت کردن و کمک به همنوع خودش است؛ پس با تمام وجود تلاش میکند تا طعم شیرین رهایی و آزادی از اعتیاد را که خود چشیده است به انسانهای دردمند بچشاند تا آنان نیز بتوانند به همان بند عشقی که در پیام سفر اول وعده آن داده شده دست یابند.
اساس کنگره بر مبنای عشق، عقل و ایمان است و از این جهت کسانی که از دور شاهد فعالیت کنگره و راهنمایان هستند باور این موضوع برایشان بسیار سخت است. مگر میتوان بدون دریافت هیچ دستمزدی ساعتها، روزها، ماهها و سالها خدمت کرد؟ آری! با دید حسابگرانه این عمل دیوانگی است؛ اما با دید عاشقانه، عاقلانه و مؤمنانه این حرکت مفهومی دیگر دارد که باورش کار هر کس نیست؛ مگر معنای آن بداند که آن چیست؟
استاد بزرگ سردار، در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر میفرمایند: ما برای آموزش دیدن و خدمت کردن قدم به حیات نهادهایم؛ ابتدا آموزش دیدن و سپس در راستای صراط مستقیم خدمت کردن. به بیانی دیگر آموزش و خدمت نبض زندگی هستند و اگر این دو موضوع نباشند زندگی، زندگی نیست! اینجاست که موضوع قدردانی و سپاسگزاری از مخلوقین خداوند به هر نوع و شکلی به ما کمک میکند.
اگر ما تشکر کردن از همسر، پدر، مادر، فرزند، معلم، راهنما یا هر کس دیگری را بلد نباشیم، معنایش این است که تشکر کردن از خداوند را بلد نیستیم؛ زیرا او از طریق انسانها به ما کمک میرساند، پس قدردانی کردن بر همه ما واجب است. در پایان این هفته ارزشمند را خدمت نگهبان محترم کنگره۶۰، سرکار خانم آنی اولین راهنمای گروه همسفران و خانواده محترمشان و همچنین تمامی راهنمایان مسافر و همسفر تبریک و تهنیت عرض میکنم.
منابع: کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود
نویسنده: راهنما همسفر صدیقه (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
1202