چهارمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر احمد و استادی مسافر حمید و دبیری مسافر عبدالله با دستور جلسه " هفته راهنما " روز یکشنبه 28 بهمن ماه 1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا شاکر خداوند هستم که مربی و راهنمای تمام انسانهاست، از جناب مهندس که راهنمای کل اعضای کنگره است سپاسگزارم، از راهنمای خوبم اکبر آقا، ایجنت محترم، لژیون مرزبانی و آقا محمد عطایی راهنمای لژیون دوازدهم تشکر میکنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند.
هفته زیبای راهنما را به جناب مهندس و کلیه راهنمایان DST ، تازه واردین، ویلیام وایت تبریک عرض میکنم، امیدوارم هر کجا که هستند سالم، شاداب و سربلند باشند،صحبت در مورد جایگاه راهنما واقعاً سخت است، راهنما کسی است که سه روز در هفته و جمعه ها از وقت، کار و زندگی خود میگذرد و به کنگره میآید تا یک فرد مصرف کننده را به درمان و رهایی برساند.

راهنما خود روزی یک مصرف کننده بوده است که وارد کنگره شده است و سه جلسه تازه واردین را گذرانده، راهنمای خود را انتخاب کرده، هر چیزی که راهنما به او گفته است را قبول کرده و چشم گفته است و پذیرفته است که باید در کنگره سفر کند و درمان شود و به بهترین حالت رها شده است و پس از رهایی کلیه آموزش های کنگره را دریافت کرده و تمام خدمت ها اعم از، استاد جلسه شدن، یک دوره دبیری و نگهبانی و حتی یک دوره مرزبانی هم تجربه کرده است، یک مسافر برای راهنما شدن باید از فیلترهای متعددی عبور کند یا به عبارت دیگر باید هفت خوان رستم را طی کند تا راهنما شود.
شخص پس از انجام کلیه خدمتها در کنگره در آزمون راهنمایی شرکت میکند و وقتی که قبول میشود تازه کار او شروع میشود، ابتدا باید تعداد زیادی فرم از مرزبانی دریافت کند و در OT و مرزبانی و لژیونها به صورت کارآموز حضور داشته باشد تا مورد تایید ایجنت و مرزبانها قرار بگیرد، در آخر باید به تهران برود و با یکی از دیده بانان مصاحبه انجام دهد و بعد از بستن پیمان، شال راهنمایی را از جناب مهندس دریافت کند و در کنگره به مدت ۴ سال در خدمت یک فرد مصرف کننده باشد.
راهنما بدون هیچ چشم داشت و هیچ مزدی وقت خود را برای یک مصرف کننده میگذارد، تا او را به درمان و رهایی برساند، با این حال بعضی از مسافران ناسپاسی میکنند، وقتی که راهنما به رهجو میگوید، باید سر وقت در جلسات حاضر شود و یا سیدی بنویسد، رهجو به حرف او گوش نمیکند و این ناسپاسی است، در صورتی که تمام حرفهای یک راهنما به نفع رهجو است، این خواست راهنما است که رهجو هم مثل راهنمایش به رهایی دلچسب برسد، از زندگی لذت ببرد و بتواند مثل او راهنما شود، راهنما تمام سیدیها و سخنان جناب مهندس را برای ما به سادگی باز میکند تا بهتر آن را بفهمیم و درک کنیم، ولی ما خیلی وقتها ناسپاسی میکنیم، راهنما مثل یک شمع برای رهجوهایش میسوزد و آب میشود تا دیگران هم بتوانند به حال خوش برسند و رها شوند، تعداد زیادی از راهنماها از راههای دور میآیند اما من که نزدیک هستم حاضر نیستم 30 دقیقه زودتر در جلسه حاضر شوم، زمانی که راهنما به کنگره می آید، شاید همسفر و یا فرزندانش از او خواستههایی داشته باشند اما او نمی تواند آنها را برآورده کند، چون در کنگره پیمان بسته است و اولویت او درمان یک سفر اولی است.
جناب مهندس ۴ جشن در سال قرار داده است که عبارتند از، جشن همسفر، مرزبان و ایجنت، دیدبان و راهنما که وجود این جشنها به این دلیل است که ما بتوانیم قدردانی کردن را بیاموزیم، چرا که قدر دانی در کنگره یکی از بهترین آموزشها است که میتوان دریافت کرد.
در کنگره قدردانی به سه صورت انجام میشود، یکی قلبی که باید راهنمایمان را از ته دل دوست داشته باشیم و به ایمان داشته باشیم که او میتواند ما را به درمان برساند، دومین روش به صورت گفتاری است، ما باید هر روز در جلسات قدردانی از راهنما را به زبان بیاوریم، حتی اگر در مورد دستور جلسه هم مشارکتی نداریم باید از راهنمای خود تشکر کنیم، در آخر، مرحله سوم قدردانی به صورت عملی میباشد که مهمترین است، باید هرچه در کنگره قدردانی را آموخته ایم به صورت عملی نشان دهیم، جناب مهندس میفرمایند تشکر و قدردانی در کنگره باید به وسیله پاکت انجام شود، حتماً باید یک پاکت زیبا تمیز به سلیقه خود انتخاب کرده و حتماً یک دلنوشته بنویسیم و در جلوی پاکت قرار بدهیم و مبلغ را پشت دلنوشته بگذاریم، وجود دلنوشته در پاکت حتی از پول هم مهمتر است، راهنما هیچ نیازی به مبلغ داخل پاکت ندارد و همه راهنماها صاحب شغل و حرفه هستند و هیچ احتیاجی به مبلغ داخل پاکت ندارند، ما باید آموزش هایی که در کنگره گرفته ایم را عملی کنیم، تعداد زیادی از راهنمایان مبلغ در پاکت را تقدیم لژیون سردار میکنند، ما میتوانیم با یک حساب ساده بفهمیم از روزی که وارد کنگره شدهایم چقدر پول مواد مخدر و سیگار را پسانداز کردهایم و آن مبلغ را با جان و دل درون پاکت بگذاریم، جناب مهندس این چهار جشن را بدون دلیل نگذاشتند، ایشان میخواهند ببینند ما چقدر قدردانی را آموخته ایم، در آخر امیدوارم روز سهشنبه تمام دوستان با پوشش مناسب در شعبه حضور پیدا کنند تا بتوانیم یک جشن باشکوه را برگزار کنیم.

عکاس: مسافر سجاد
تایپ: مسافر وحید
ویراستار: مسافر بهروز
ارسال: مسافر علیرضا

- تعداد بازدید از این مطلب :
276