یازدهمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی رضوی ویژه مسافران با استادی ایجنت محترم مسافر حسن و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه (هفته راهنما) در روز یکشنبه به تاریخ بیست و هشتم بهمنماه هزار و چهارصد و سه رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حضور و خدمت در این جایگاه را به من دادند.
دستور جلسه (هفته راهنما) است.
در ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان کنگره۶۰ خصوصاً نمایندگی رضوی این هفته را تبریک عرض میکنم.
سخن گفتن در خصوص راهنما و جایگاه آن در کنگره کار آسانی نیست من وقتی به گذشته خودم فکر میکنم دوران سیاه اعتیاد و تخریباتی که در آن زمان داشتم یک انسان بسیار درمانده و مستاسل که هیچ راه و چارهای برای بیرون آمدن از آن وضعیت پیدا نمیکردم و هر مسیری را که برای نجات امتحان میکردم انتهای آن بنبست بود و با خودم گفتم مسیر کنگره را نیز امتحان کنم.
در بدو ورود با یک برخورد فوقالعاده خوب مواجه شدم که مرا مجذوب خودش کرد.
پسازاین که راهنما انتخاب کردم و وارد لژیون شدم راهنمای من با صبر و حوصله و عشق من را که در عمق تاریکیها فرورفته بودم و بهمثابه یک ظرف شکسته زنگزده بودم با عصاره محبت ذرهذره نسبت به ترمیم جسم، روان و نگاه من تلاش نمود مثل یک انسان عاشق با تمام وجود دردها و رنجهای من را درک و در کمال بردباری نسبت به رفع آلام من تلاش نمود هیچ شخصی در هیچ جایی قادر به انجام این کار نبود ولی در کنگره۶۰ راهنمابر اساس پیوند محبت و با تمام وجود و ازخودگذشتگی خود را موظف کمک به انسانها دردمندی چون بنده میداند که تمام راهها به روی آنها بسته است.
راهنماها قسمت عمدهای از وقت و انرژی خود را در بیرون کنگره نیز صرف رسیدگی به امورات رهجویان خود میکنند و مانند پدری دلسوز همواره پیگیر احوالات رهجوی خود بوده و همه آنها را رسد نموده و مدام جویای احوال آنان بوده و خود را همدرد آنان میداند.
بنیان کنگره۶۰ در هرسال یک هفته را به راهنما اختصاص داده تا من مسافر با تفکر و تعقل نسبت به انجاموظیفه انسانی خودم متناسب با خدمتی که دریافت کردم سپاسگزار زحمات راهنما باشم.
یکی از پازلهای تکامل شخصیت هر انسانی قدردانی و سپاسگزاری است که بایستی برای بهتر زیستن همیشه نسبت به رب و مربی خودمان متواضع بوده و قدردان زحمات او باشیم.
قدردانی مراتب و مراحلی دارد که از نوع تفکر ما شروع در بیان ما ظاهر و در رفتار ما نمایان میشود.
هیچ انسانی در هستی بدون راهنما به تکامل نمیرسد چون در مسیر انسانها همیشه تاریکیها و سختیها در مسیر زندگی ما بوده و نیروهای منفی در کمین ما قرار دارد.
هزاران خواسته نامعقول در وجود ما قرار دارد مثل خشم، نفرت، خودخواهی، قدرت و شهوت که بهتنهایی و بدون آموزش از پس آنها برنمیآییم.
برای اصلاح شدن نیاز به یک راهنما داریم ما مسافران کنگره۶۰ بهخوبی جایگاه راهنما را درک میکنیم و بهوضوح میدانیم برای عبور از تاریکی و رسیدن به روشنایی حتماً باید دستان آگاهی مرا هدایت نماید.
راهنما در هر شرایطی خود را مکلف به انجاموظیفه می اند و بدون هیچگونه چشمداشتی عاشقانه نسبت به انجاموظیفه تلاش میکند خدمت راهنمایی نوعی معامله با خداوند بوده و گذشتن از وقت و انرژی بدون دریافت هیچگونه وجهی فقط از انسانهای عاشق برمیآید.
قدردانی نمودن در وحله اول موجب رشد و تعالی خودمان شده و در ادامه نسبت به خدمتی که به ما شده است ما را آگاهتر میکند.
قدردانی در کنگره آداب مخصوص خود را دارد حضور پرشور همراه باشعور و آگاهی و همچنین تقدیر و تشکر بادل نوشته از راهنما به همراه پاکت ازجمله این آداب هست.

تصویربردار: مسافر حمیدرضا لژیون یازدهم
تایپ و ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوازدهم
ویرایش: مسافر حمید لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر رضا
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
346